صفحه اصلیفرهنگی ، هنری

جایگاه آب در نزد بختیاری ها

 نگاه بختیاریها به آب همچون سایر عناصر طبیعی با نگاهی قدسی و معنوی می باشد تا جائی که به عنوان منبعی قدسی به آن سوگند می خورند و نیز آلودن آن را به نا

امرداد
لحظه‌های مسخ (خرداد 1349)
دلیل ساخت تخت جمشید چه بود؟
زمان مطالعه: 10 دقیقه

 نگاه بختیاریها به آب همچون سایر عناصر طبیعی با نگاهی قدسی و معنوی می باشد تا جائی که به عنوان منبعی قدسی به آن سوگند می خورند و نیز آلودن آن را به ناپاکی ها گناهی نابخشنودی می شمارند از سوی دیگر علاوه بر ماهیت اصلی آب که منشاء حیات است برخی نمادهای دیگر نیز همچون باران و چشمه هر کدام به فراخور حال خود دارای ارزش و قداستی معنوی می باشند که بواسطه حضور آب و نقش غیرقابل آن در این نمادها و در نزد بختیاری ها جایگاه ویژه ای دارند .

اما به راستی چرا بختیاری ها به آب با دیدی قدسی می نگرند:

همان گونه که در سلسله مقالاتی همچون نگاهی به گاه شماری در نزد بختیاری و نیز مقاله جایگاه آتش و نیز مقاله نقش مظاهر طبیعی در زندگی بختیاری اشاره نمودم بختیاری مردمانی هستند که همانند تاریخ و جغرافیایی زیستشان بسیار کهن و دیرپا می باشند .

اعتقادات این مردمان روایتگر تصاویری بکر و مانا از هزاره های گمشده این سرزمین میباشند این باورها با ما سخن می گویند و ما را به هزاره های کهن می برند و بر عکس این هزاره های دیرین را به دوره ما می آورند و این دنیای پر از رمز و اشارت لحظه به لحظه با ما و در کنار ما به حیات ازلی خود ادامه می دهند .

در ایران باستان آب همانند خورشید ، ماه ، درخت و سایر نمادهای طبیعی دارای جایگاه و قداستی ویژه است .

و این خود امری طبیعی و غیرقابل انکار می باشد زیرا در نزد بسیاری از کشورها و مردمانی که دارای پیشینه تاریخی کهن می باشند سرچشمه زندگی و باروری را به صورت موجودی مادینه تصور می کنند که هستی از آن زائیده شده است.

جایگاه آب در نزد سایر ملل:

اعتقاد به ارجمندی آب از دیرباز در نزد تمامی اقوام و جوامع کهن حیاتی چشمگیر داشته است.

در ریگ و دا آمده است:آن هنگام نه نیستی بود و نه هستی،نه هوایی بود و نه آسمانی که از ان برتر است…آن هنگام که نه مرگ بود و نه زندگی…همه جا آب بود.

در نزد مصریان باستان و در افسانه خلقت بر این عقیده بودند که جهان از “نون” یا اقیانوس آغازین انباشته بوده است.

در اساطیر بین النهرین نیز هستی از هم آمیزی اپسو الهه آب شیرین و تیامت،الهه آبهای شور بوجود آمده است.

در نزد ایرانیان به روایت بندهش آمده است که هرمزد آب را از گوهر آسمان آفرید.

 ایرانی ها نیز در همین راستا آب را مظهر پاکیزگی و حیات قلمداد می نمایند و آب را مایه بقا و حیات آدمی می پندارند . تا جائی که نقشی آئینی بدان بخشیده و الهه آب های روان یا آناهیتا در نزد ایرانیان خلق و جایگاه ویژه ای یافت و آناهیتا خدای بانوی آب های نیرومند و بی آلایشی و سرچشمه همه آب های روی زمین گردید .

آناهیتا کسی است که منبع تمام باروری هاست ، نطفه همه نران را پاک می کند و رحم مادینه گان را تطهیر و شیر را در پستان مادران پاک می سازد و در حالی که در مأورای آسمانی خود قرار دارد منشأ دریای کیهانی است .

اما در منابع کهن ایرانی با نام دیگری برمی خوریم که به غیر از آناهیتاست ولی کارکردی مشابه با جایگاه و نقش آناهیتا دارد.

در باورهای ایران باستان اپام نپات ایزد آب و نرینه است او نگهبان رود و چشمه و دریاست.در ریگ و دا نیز امده است ماوای اپم نپات آب است و دختران نورس بر او شیفته اند.

آپم نپات در اوستا به معنی پسر آب و یا زاده آب آمده است.او یکی از ایزدان کهن آریایی پیش از عصر زرتشت است که مورد تقدس بوده و به واسطه حیات قدرتمندش پس از ظهور زرتشت و انجام اصلاحات دینی به حیات خود ادامه داد.اما در گاتاها به نشانی از اپم نپات برنمی خوریم.

زیرا زرتشت او را جزء خدایان دروغین برشمرده است.

اما در زامیادیشت به آپم نپات اشاره می شود که در دریای فراخکرت فره ایزدی را در بر می گیرد.

به هر روی علاوه بر اپم نپات آناهیتا نیز الهه آبهای روان است.

آیا اپم نپات برگرفته از الهه های بین النهرین است یا الهه کاملن ایرانی است؟

من به درستی و با قاطعیت نمی توانم بگویم که اپم نپات برگرفته از اسطوره های بین النهرینی است و نیز این که بختیاریها در تقدس و ستایش آب، آپم نپات را مورد تقدس قرار می داده اند یا آناهیتا را.زیرا در نزد بختیاریها بیشتر وجه کارکردی اعتقادات مد نظر بوده تا نام ها. و اصولن شکل اعتقادی بسیار مهم بوده است و یا نام ها حضور قدرتمندی نداشته اند و یا در اثر مرور زمان نام ها رنگ باخته اند و فقط شکل اعتقادی بر جای مانده است.به هر روی با وجود این دو نام یعنی اپم نپات و آناهیتا فکر می کنم که بختیاری ها بیشتر با آناهیتا آشنا بوده اند و هرچند که ممکن است ردپای برخی اعتقادات به اپم نپات نیز مشاهده شود.

به عنوان مثال شاید بتوان گفت یکی از دلایلی که در نزد بختیاری ها دختران شب هنگام مجاز به رفتن به سر چشمه نبودند اعتقاد به حضور نیرویی مذکر برای چشمه ها بوده که دختران را همانند اپم نپات شیفته خود می کرده و آنان را می ربوده.

اما در این خط سیر نوشتاری من به شخصه وجوه اشتراک میان شکل اعتقادی در نزد بختیاری ها به قداست آب و کارکردی که الهه آناهیتا در این میان دارد را بیشتر معتقدم.

از آنجا که الهه آب در ایران باستان نقشی مادینه دارد بختیاری ها نیز ضمن آن به آب با دیدی قدسی می نگریستند وظیفه آوردن آب به خانه را بر عهده زنان واگذار نمودند زیرا خاصیت مادینگی آب ها را مدنظر داشتند .

یکی از رسوم و باورهایی که بنظر من تکان دهنده نیز میباشد و در بختیاری ها نیز رایج است رسمی است که در هنگام غرق شدن فردی در رودخانه و پیدا نشدن جسد متوفی کاربرد دارد.

در چنین شرایطی مادر متوفی را به محلی که فرد غرق شده می برند و در حالیکه سایر زن ها اطرافش را گرفته اند او سینه خود را درون آب فرو برده و آب را سوگند می دهد که فرزندش را به او بازگرداند و بختیاری ها معتقدند که جسد فرد متوفی به احترام حضور مادر متوفی و به احترام سوگندی که به آب داده می شود الهه آب ها باعث پس زدن و پیدا شدن جسد متوفی می شود.

البته این کار در نزد بختیاری ها به عنوان آخرین راه حل بکار برده می شود یعنی زمانی دست به انجام چنین کاری می زنند که تمام تلاششان بی نتیجه باشد و جستجو بر ای یافتن جسد بی نتیجه مانده باشد.که این امر نشانگر ارتباط میان عنصر مونث الهه آبهای روان و مادر می باشد.

یکی دیگر از رسومی که در ارتباط با آب آنهم در همین زمینه می باشد یعنی در خصوص غرق شدن فردی در آب بکار می رود استفاده از ساز کرنا و دهل است که با نواختن ساز چپ از ب می خواهند که جسد فرد متوفی را پس دهد و اعتقاد راسخ دارند که با این عمل جسد به روی آب می آید. به هر حال من تحلیل این دو موضوع را به مجالی دیگر وامیگذارم زیرا در این نوشته تنها قصدم بیان رسوم مرتبط با آب و اعتقادات رایج در نزد بختیاری ها می باشد و نگاه تحلیلی به این باورها خود مقاله ای جداگانه و فرصتی دیگر می طلبد.

همچنین در دعاها و علوم خفیه در نزد بختیاری ها دعایی دارند به اسم” رودبند” که به ظاهر تنها نامی از آن باقی مانده و همچنین به گاه سوگند در برخی طوایف می گویند:”قسم به کمند رود.”

به هر حال منطقه زیستی بختیاری ها همانگونه که پیشتر اشاره شده به واسطه کوهستانی بودن دارای چشمه های متعدد و رودهای خروشان است . و از همین رو آوردن آب از چشمه ها بر عهده بانوان بوده اما این امر توأم با باورهای خاصی بود تا جائی که در هنگامی که خورشید چهره از زمین بر می گرفت و تاریکی همه جا را می پوشاند بانوان و دوشیزگان بختیاری از آب آوردن و به سرچشمه رفتن حذر می نمودند .

قداست چشمه نیز جهانی است زیرا آب زنده یا بکر که در حیطه واقعیت های بشری اولین ماده کیهانی اساسی بود و بدون آن باروری و رشد انواع موجودات ممکن نبود از دهانه چشمه خارج می شد .

در نماد پردازی، چشمه نماد مادری است . بختیاری ها معتقدند که به هنگام تاریکی که نیروهای اهریمنی قدرت غالب می شوند آوردن آب از چشمه گناهی نابخشودنی است.  زیرا آب را با مظهر نور در پیوندی ناگسستنی می دانستند و برداشتن آب در تاریکی شب به مثابه بر هم زدن آرامش خدای بانوی چشمه ها می باشد و از سوی دیگر باعث تازش عناصر اهریمنی بر این عنصر مینوی می گردند و معتقد بودند کسی که به چنین گناه نابخشودنی دست یازد دچار سخت ترین عقوبتها می گردد و دچار بیماری های غیرقابل درمان می شود از این رو بود که زنان را در شب هنگام از آب آوردن یا بر سر چشمه رفتن بر حذر می داشتند . از سوی دیگر بهترین لحظه ها برای حضور در سرچشمه را بامدادان و به گاه طلوع آفتاب می دانستند  . در منابع اوستایی آناهیتا به زرتشت می گوید بهترین زمان ستایش من از طلوع تا غروب می باشد .

ناهید یا آناهیتا الهه آب های روان و چشمه سازان در ایران باستان بوده در مجموعه  یشت ها ، یشت پنجم موسوم به آبان یشت ویژه این ایزد بانوی قدرتمند است این یشت با دو یشت دیگر یعنی مهر یشت و زامیاد یشت قدمتی فوق العاده دارند و متعلق به ایران پیش از عصر اوستا می باشند .

 موضوع آبان یشت مربوط به آناهیتا می باشد که در آن به قداست و حرمت آب و اردیسور آناهیتا اشاره دارد.

اردیسور آناهیتا:

این نام از سه جزء تشکیل می شود . ۱- اَرِد به معنای فراخی و گشادگی ۲- سورَ به معنای قدرت و توانایی ۳- آناهیته که خود از دو بخش است : ۱- پیشوند ( اَ ) که پیشوند نفی است به معنی نه و آهیته که ناپاک معنی می دهد و ترکیب آناهیته یعنی تمیز و پاکیزه .

بختیاریها در همین راستا آب را مظهر پاکی و نور و عنصری که آلودگی و ناپاکی از آن به دور است یاد می نمایند.

همچنین در نزد بختیاری ها رسم بر آن بوده که حرمت آب در همه حال نگاه داشته شود اما گاهی از روی سهو ممکن بود که آب موجود در کاسه یا ظرف بر روی زمین ریخته شود در چنین شرایطی بختیاری ها اعتقاد به خیر بودن آن داشته و به فردی که مرتکب این عمل بوده می گویند:ایرادی ندارد آب مایه نور و روشنی است. یعنی این عمل موجب بی حرمتی به آب نبوده بلکه موجب حضور برکت و نور در خانه می باشد.

از دیگر موارد حرمت آب در نزد بختیاریها آن بود که ریختن آب را که خود مظهر پاکی و نور است بر روی اتش که آن نیز مظهر پاکی و تطهیر کننده قلمداد می شود را گناهی نابخشودنی قلمداد می نمودند . و متعقد بودند که این عنصر خود مظهر پاکی و پاکیزگی و تطهیر کنندگیدارند و نباید به ستیز برخیزند همچنین بختیاری ها آلوده کردن آب   چشمه ها و رودخانه ها را گناهی نابخشودنی بر می شمردند و معقتد هستند که ریختن آلودنی ها بر چشمه ها موجب خشم خدا می گردد .

از سوی دیگر زنان بختیاری به گاه برداشت آب از چشمه نام خدا را بر زبان جاری نمودند و نیز خواسته و دعاهای خود را و نیز نیایش های خود را در کنار چشمه نیز انجام می دادند زیرا معتقد بودند که چشمه زنده بوده و حیات قدسی دارد و با مظهر هستی و آفریننده ی آن مرتبط می باشد و قدرت آن را دارد که دعاهای انان را مستجاب سازد .

در ایران باستان نیز با همین وضعیت مواجه می باشیم . در بند یشت پنجم که خود دارای سی کِرده یا سی فصل است در آغاز هر فصل بندی درباره ستایش مقام آناهیتا آمده است.

اهورا مزدا به زرتشت گفت : ای زرتشت مقدس اَرِدویسور آناهیتا را ستایش کن وی را بستای که بر اندازنده ی دیوهاست . برخوردار از آئین است . درمانگر دردهاست  وبرکت دهنده ی خواسته است . گله ها را می افزاید و کشور را رونق می بخشد پس شایسته ستایش است .

در نزد بختیاری ها بنابراصل برکت دهنده بودن خواسته ها هرگاه شخصی بدون اینکه آب خواسته باشد به او آب تعارف کنند می گویند:”آب طلب نکرده مراد است و آرزوها را براورده می کند” و فرد نیز ضمن گرفتن آب در دل دعایی می کند به امید اجابت و آنگاه آب نطلبیده را می نوشد.

بختیاری ها زمانی که زوجی قصد ازدواج و تشکیل خانواده را داشتند خانه ای را برای آنان در نظر گرفته و آن را با آبی که از چشمه می آورند آب پاشی کرده و ان را مهیا سکونت می نمودند همچنین بانوان نوعروس را به کنار چشمه برده و او را می آراستند .

در ایران باستان نیز رسم بر همین بوده زیرا معتقد بودند که آناهیتا توجه ویژه ای نسبت به نسل پاکیزه بشری معطوف می دارد . بغ بانو آناهیتا توجه ویژه ای به زنان و مردانی دارد که درصدد به وجود آوردن فرزندانی بسیار هستند به همین جهت نطفه مردان و مشیمه را می پالاید تا به پاکیزگی فرزند آرند درد بانوان را می کاهد و شیرشان را می افزاید .

از دیگر رسومی که نزد بختیاری ها به هنگام ازدواج رایج بوده رسم آب و آینه بود که رسمی ویژه بوده که طی آن نوعروس را در زیر ملار(سه پایه ای که مشک به آن وصل می شود) می نشاندند و ظرف آبی در برابرش و آینه ای زیر در کنار آن و فردی شروع به تکان دادن طناب ملار که نوعروس بروی آن قرارگرفته می نمود و معتقد بودند اگر نوعروس تصاویر شفاف و پاک و مثبت را مشاهده کند آینده زندگی زناشویی اش توام با شادکامی است در غیر این صورت زندگی خوبی نخواهد داشت.

یکی دیگر از نمادهایی که با آب ها در ارتباط می باشد و در میان بختیاری ها نیز جایگاه ویژه ای دارد باران است . در سراسر جهان باران به عنوان نماد اثرات آسمانی بر روی زمین می باشد . این نکته واقعیتی بدیهی است که باران را عامل بارور کننده زمین است و زمین از آن حاصلخیز می شود به همین دلیل آئین های زراعی شکل گرفته اند تا باران ببارد و آب بر زمین جاری شود و چشمه ها بجوشند . از جمله این آئین ها در نزد ملل مختلف اجرای نمایش در مقابل خورشید ، صدا کردن طوفان از طریق کوفتن پتک بر سندان می باشد .

در نزد بختیاریها می توان به ۲ نمونه بارز توجه کرد .

۱- برد بارون زا     ۲- هل هله کوسه

در بختیاری رسم بر آن بوده که به هنگام خشک سالی و نباریدن باران عده ای از ریش سفیدان و سایر مردم بردهای باران زا را واسطه قرار می دادند و طی مراسمی ضمن قربانی کردن بردهای باران زا را بلند می کردند و ضمن نیایش خواستار بارش باران می شدند.و معتقد بودند توسل به بردهای باران زا بارش را در پی خواهد داشت و زمانیکه از لطف آسمان ناامید می شدند به بردهای باران زا متوسل می شدند.

هل هله کوسه نیز یکی دیگر از مراسم های طلب باران است که به گاه خشک سالی کشاورزان ضمن اجرای نمایش آئینی که توأم با کوبیدن بر دهل می باشد طلب باران می نمایند تا گندمی که زیر خاک از تشنگی هلاک شده با بارش باران جان تازه ای بگیرد .

هَل هَل هلونه / خدا بزن بارونه / گندما به زیر خاکن / ز تشنه ئی هلاکن /

و طی این مراسم دیو خشک سالی را که همان کوسه باشد از روستا می زاندند تا با رانده شدن او باران ببارد .

بختیاریها باران را رحمت الهی قلمداد می نمایند زیرا معتقدند بارش باران تمام هستی را می شوید و ناپاکی ها را از میان می برد و نیز موجب رونق زندگی و جوشش چشمه ها و رودها می شود و نیز کشاورزی رونق می گیرد .

در عرفان اسلامی نیز منقول است که خداوند با هر قطره باران فرشته ای را فرو می فرستد تا در کار بندگان خدا گشایش حاصل شود .

به هر روی اعتقادات بختیاریها درخصوص قداست و حرمت آب ، چشمه و باران از دیرباز و از اعصار کهن تا به امروز به حیات خود ادامه داده است . با ظهور دین مبین اسلام در منطقه بخیتاری نه تنها این اعتقادات از میان نرفت بلکه با قدرتی بیشتر به حیات خود ادامه دادند و تا به امروز ساری و جاری می باشند.

آرمان موری احمدی

نظرات

وردپرس: 1
دیسکاس: 0