هرچند خبر کشتار ۴۴ رأس دام اهلی یک دامدار جوان خبر خوشی نیست، اگر بدانیم واکنش این جوان مسلح نسبت به پلنگ درنده، تنها تلاش برای فراری دادن حیوان بود
هرچند خبر کشتار ۴۴ رأس دام اهلی یک دامدار جوان خبر خوشی نیست، اگر بدانیم واکنش این جوان مسلح نسبت به پلنگ درنده، تنها تلاش برای فراری دادن حیوان بوده، قطعا خبری خوش خواهید شنید؛ خبری که تلاش مسئولان برای جبران خسارت وارده به دامدار، خوشی آن را دو چندان میکند.
در روزگاری که اخبار ناخوش محیط زیستی، به ویژه گسترش سایه انقراض بر سر گونههای نادر ایرانی به وفور به گوش رسیده و گاه تصاویر دردناکی از کشتار بیرحمانه برخی از این گونهها منتشر میشود، اتفاقی در منطقه هشتاد پهلوی لرستان رقم خورده که بسیار جالب توجه است.
پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست و حیات وحش ایران در تشریح این ماجرا مینویسد: وقتی محیطبانان از حمله پلنگ به گله در حال چرا در منطقه کوهستانی هشتاد پهلو و تلف شدن دهها رأس دام اهلی خبردار میشوند، برای تهیه گزارش و تنظیم صورتجلسه به همراه کارشناسان سازمان محیط زیست استان، راهی منطقه شده و با دامداری روبهرو میشوند که به رغم مسلح بودن به سلاح جنگی برنو، حتی لحظهای به ذهنش راه نیافته که برای نجات گلهاش به سمت پلنگ تیر بیندازد.
مهندس بازگیر، مدیر کل حفاظت محیط زیست لرستان در این باره گفت: با اطلاع دادن این دامدار به اداره محیط زیست، بلافاصله محیطبان منطقه و کارشناسان این اداره به محل فرستاده و پس از بررسی حادثه و تأیید حمله پلنگ، مشخص شد ۴۴ رأس بز اهلی بر اثر حمله پلنگ تلف شدهاند.
وی افزود: از طرفی از حضور پلنگ در این منطقه خوشحال شدیم و از سوی دیگر، نگران تکرار حادثه و وارد آمدن آسیب از سوی دامداران به این گونه جانوری ارزشمند هستیم؛ از این روی، ضمن تشکیل پرونده، درصدد جبران خسارت وارده به این دامدار هستیم.
بازگیر ضمن تقدیر و تشکر از این دامدار در خودداری از وارد آوردن آسیب به پلنگ گفت: از همه دامداران تقاضا داریم در صورت حمله حیوانات وحشی از قبیل پلنگ، گرگ و … در اولین اقدام با اداره محیط زیست منطقه تماس بگیرند تا هم جرمی مرتکب نشوند و هم بتوانند خسارت وارده به دامهایشان را از ما بگیرند. امیدواریم مردم ایران زمین در کنار طبیعت باشند.
این در حالی است که چرایی بهره نبردن دامدار جوان از سلاحی که همراه داشت، به مراتب از اتفاق رخ داده جالب توجهتر است؛ «نوروز حیدری»، دامداری که گلهاش مورد حمله پلنگ قرار گرفته، در این باره میگوید: هر روز صبح زود گله را میبرم و غروب به روستا برمیگردانم. در منطقه کول پیر در ارتفاعات هشتادپهلو، مشغول چرای دامها بودم. نزدیک غروب آفتاب تصمیم گرفتم گله را جمع کنم و به پایین برگردم. هوا مهآلود بود و بزها پراکنده بودند. متوجه سروصدای غیرعادی بزها شدم و به سمت گله رفتم. دید خوبی در مه نداشتم. ناگهان متوجه شدم تعدادی از بزها زخمی شده یا در حال جان دادن هستند. جلوتر رفتم و دیدم یک پلنگ بزرگ گردن یک بز را گرفته و در حال خفه کردن حیوان بود.
هیچ کاری از دستم برنمیآمد؛ پلنگ بزها را میگرفت و خفه میکرد. چند دام هم از کوه به پایین پرت شدند. وقتی شروع به داد و فریاد کردم، پلنگ متوجه من شد و به سمت بالای کوه فرار کرد. گله تار و مار شده و بزها از ترس، پراکنده شده بودند، تا جایی که توانستم گله را جمع و جور کردم و دامهایی که سالم مانده و پیدایشان کرده بودم، به روستا برگرداندم. همان شب با محیطبان منطقه تماس گرفتم و ماجرا را با وی در میان گذاشتم.
او در پاسخ به این که چرا سگ گله همراه ندارید، گفت: در آبادی سگ داریم، ولی جایی که بزهایمان را به چرا میبریم، کوهستانی و صعبالعبور است و سگ نمیتواند از صخرههای آن بالا برود.
این دامدار جوان در ادامه با تأکید بر تلف شدن ۴۴ رأس بز از ۱۴۰ رأس بز و گوسفند گلهاش، درباره چرایی استفاده نکردن از اسلحه خود گفت: همیشه اسلحه برنوی مجازم را همراه دارم. قبلا هم در این کوه پلنگ دیده بودم. این حیوان خیلی زیباست، شما تا از نزدیک نبینیدش، متوجه حرف من نخواهید شد. به خدا قسم اگر تمام دامهایم را هم میخورد، هرگز به طرفش تیر نمیانداختم.
وقتی خبرنگار از او میپرسد که آیا از صمیم قلب گفتید، اگر تمام دامهایتان توسط پلنگ تلف میشد، آسیبی به این حیوان نمیزدید، پاسخ میدهد: خداوند به ما برکت میدهد. هر ساله بزغالهها و برههای جدید متولد شده و دامهایمان دوباره زیاد میشوند؛ اما اگر پلنگ از بین رفت، دیگر این کوه پلنگ نخواهد داشت. باز هم میگویم اگر تمام دامهای من را تلف کرده بود، هرگز پلنگ را نمیکشتم.
پدرم همیشه از خرسهای این منطقه تعریف میکند؛ اینجا قبلا شمار بسیاری خرس زندگی میکرد اما مردم همه را کشتند و الان دیگر خرس در کوه نیست. چند سال است که خرسی نیست و دیده نشده است.
اگر عقابی در آسمان این کوه پرواز نکند، اگر کل و بزهای وحشی داخل کوه نباشند، اگر سر یک چشمه دهها کبک آب نخورند، طبیعت لذت بخش نیست. من از شنیدن صدای آواز کبکها در این کوه خیلی بیشتر از خوردن گوشت آنها لذت میبرم. این منطقه خیلی بکر و زیباست؛ من از طبیعت زادگاهم لذت میبرم؛ اما طبیعت هر چقدر بکر و زیبا باشد، بدون جاندارانش هیچ لطفی ندارد.
آقای خبرنگار من از شما یک سوال بپرسم؟ اگر باغچهای گل نداشته باشد یا دو تا گل پژمرده داشته باشد آن باغچه چه لطفی دارد؟!
نظرات