تهیه و تنظیم: مرضیه جعفری «آزادی، به بریدن زنجیرها از دست و پا خلاصه نمیشود، آزادی، به احترام گذاشتن به آزادی دیگران نیاز دارد.» (نلسون ماندلا)
«آزادی، به بریدن زنجیرها از دست و پا خلاصه نمیشود، آزادی، به احترام گذاشتن به آزادی دیگران نیاز دارد.» (نلسون ماندلا)
نلسون ماندلا، نام آشنایی است. نامی که شاید بسیاری از ما از زمان کودکی، آن را در کتابها و فیلمها و دیگر رسانهها بارها و بارها شنیدهایم؛ نامی که همواره حاوی احترام و زیباییای درخور بوده است؛ نامی که حالا خود از القاب منسوب به آزادی و عدمِ خشونت محسوب میشود: نلسون ماندلا؛ “مخولو”ی آفریقای جنوبی و نماد مبارزه و مبارزهای بدون خشونت در جهان، نماد صلحی برای رسیدن به انسانیتی در کنار تفاوتها و شباهتها.
نلسون ماندلا درگذشت؛ اما نه او، بلکه کالبد 95 ساله او. که بیشک ماندلا نخواهد مرد و زندگی او و مبارزه او برای آزادی و انسانیت و صلح، ابدی خواهد بود و اسطورهای خواهد شد.
انسانشناسی و فرهنگ، برای ادای احترام به این نام و این انسان، از امروز پروندهای الکترونیک را میگشاید تا به مرور با متون جدیدی که از این پس درباره او منتشر خواهند شد، تکمیل شود. این پرونده را با سرودهای از احمد شاملو در رثای نلسون ماندلا آغاز میکنیم.
تو آن سوی زمینی در قفسِ سوزانت
من این سوی:
و خطِ رابطِ ما فارغ از شایبه زمان است
کوتاهترین فاصله جهان است.
زی من به اعتماد دستی دراز کن
ای همسایه درد.
مَردَنگی شمعی لرزانی تو در وقاحتِ باد،
خُنیاگرِ مدیحی ازیادرفتهایم ما
در اُرجوزِه وَهن.
نه تو تنها
خوشنشینِ نُهتوی ایثاری
که عاشقان
همه
خویشاوندانند
تا بیگانه نه انگاری.
با ما به اعتماد سرودی ساز کن
ای همسایه درد…
(سروده احمد شاملو در رثای نلسون ماندلا – از مدایح بیصله – 1367)
فهرست:
گزیدهای از اخبار مرتبط با زندگی و مرگ نلسون ماندلا:
نلسون ماندلا درگذشت / آخرین خبر
نلسون ماندلا، اسطوره مبارزه با نِژاد پرستی درگذشت / تینیوز
«نلسون ماندلا» رهبر ضد آپارتاید درگذشت / فردانیوز
نلسون ماندلا از دنیا رفت / الف
نلسون ماندلا که بود / انتخاب
نلسون ماندلا، «نماد آزادیخواهی» در جهان در گذشت / بهار
::
زندگی نلسون ماندلا:
گاهشمار زندگی نلسون ماندلا / انتخاب
گوشهای از داستان زندگی نلسون ماندلا / رهپو
زندانی شماره 46664 / تابناک
::
گزارشهای تصویری از زندگی تا مرگ نلسون ماندلا:
سوگواران نلسون ماندلا / مشرق
ماندلا از تولد تا مرگ به روایت تصاویر / ابنا
نلسون ماندلا در ایران / روزگار نو
ما همه ماندلاییم! (گزارش تصویری) / روزگار نو
ماندلا؛ مردی که عاشق کلاه بود! / روزگار نو
جشن تولد 95 سالگی ماندلا / روزگار نو
آیین بزرگداشت نلسون ماندلا مرد صلح و آزادی در فرهنگسرای ارسباران / فارس نیوز
::
درباره ماندلا (تاثیرات و نظرها):
تاثیر گذاری نلسون ماندلا بر زندگی سیاسی باراک اوباما / دیپلماسی ایرانی
نلسون ماندلا چه تاثیری بر موسیقی، سینما و شعر گذاشت؟ / آفتاب
تاثیر ماندلا بر تغییر رژیم آپارتاید به حکومت دموکراتیک / بیباک
کتاب وزیر فرهنگ فرانسه درباره ماندلا / ویستا
به بهانه جشن تولد نود سالگی ماندلا: نلسون ماندلا رهبری با احساسات متفاوت / آفتاب
سخنان احساسی رئیس چمهور آمریکا در مرگ ماندلا / 8 صبح
نلسون ماندلا، مبارز بی کینه / بانی فیلم
برخی کتابهای نلسون ماندلا:
راه دشوار آزادی / های پرشین
نگاهی به کتاب «پندارها و گفتارهای نلسون ماندلا» / فروم
رهبری به شیوه مادیبا / فردابوک
گفته هایی از نلسون ماندلا رونمایی شد / خبرگزاری کتاب ایران
::
- گزیدهای از اخبار مرتبط با زندگی و مرگ نلسون ماندلا:
نلسون ماندلا درگذشت / آخرین خبر
رئیسجمهوری آفریقای جنوبی اعلام کرد که نلسون ماندلا شامگاه پنجشنبه در منزل خود در ژوهانسبورگ درگذشت.
به گزارش شبکه تلویزیونی سی.ان.ان، جاکوب زوما، رئیسجمهوری آفریقای جنوبی در نطقی تلویزیونی ضمن تسلیت درگذشت ماندلا به مردم آفریقای جنوبی به تمجید از شخصیت این قهرمان ضدآپارتاید پرداخت.
جاکوب زوما گفت: نلسون ماندلای دوست داشتنی ما که پدر موسس کشور دموکراتیکمان بود، درگذشت.
وی ادامه داد: کشور ما بهترین فرزند خود را از دست داد. مردم ما یک پدر را از دست دادند. هرچند ما می دانستیم که این روز فرا خواهد رسید اما هیچ چیز نمی تواند حس فقدان عمیق را در ما از بین ببرد.
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل ماندلا را غول عدالت خواند و گفت: هیچ کس به اندازه او در عصر ما برای پیشبرد ارزش ها و آمال های سازمان ملل کار نکرد. او زندگی اش را صرف خدمت به مردمش و بشریت کرد و این کار را با فداکاری زیاد انجام داد. موضع گیری اصولی او و نیروی اخلاقی که زیربنای این موضع گیری بود نقش اساسی در برچیدن آپارتاید داشت.
اوباما نیز اعلام کرد: دستاورد او بیش از چیزی بود که می شود از هر انسانی انتظار داشت. ما یکی از بانفوذترین، شجاع ترین و خوب ترین انسان هایی که می توان همزمان با آنها در زمین زیست را از دست داده ایم. او دیگر متلق به ما نیست بلکه متعلق به قرن هاست.
وی تصریح کرد: نلسون ماندلا با وقاری مثال زدنی و اراده ای فولادین و با فدا کردن آزادی خودش برای آزادی دیگران، آفریقای جنوبی را دگرگون کرد و همه ما را تکان داد. سفر او در طول زندگی از حبس تا رسیدن به ریاست جمهوری در برگیرنده این وعده بود که انسان ها و کشورها می توانند بهتر شوند.
دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس نیز در واکنش به درگذشت ماندلا گفت: امروز چراغی درخشان در جهان از تابیدن بازایستاد.
کوفی عنان، دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد نیز طی بیانیهای گفت که دنیا رهبر بزرگی را از دست داده است.
نیکولاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئلا، دیلما روسف، رئیس جمهوری برزیل، جان کی، نخست وزیر نیوزلند و سپ بلاتر، رئیس فیفا نیز از چهرههایی هستند که به تمجید و ادای احترام به نلسون ماندلا پرداختند.
منبع:
http://www.akharinnews.com/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%AE%D…
::
نلسون ماندلا، اسطوره مبارزه با نِژاد پرستی درگذشت / تینیوز
به گزارش سرویس بین الملل جام نیوز، رسانه های جهانی نیمه شب گذشته خبر دادند که نلسون ماندلا رئیس جمهور پیشین آفریقا جنوبی در سن ۹۵ سالگی درگذشته است. وی مدتی بود که از عفونت ریه رنج می برد.
بنا بر اعلام این رسانه ها، ژاکوب زوما، رئیس جمهور آفریقای جنوبی با اعلام خبر درگذشت ماندلا گفت: او (نلسون ماندلا) الان استراحت می کند و در آرامش است. ملت ما بزرگترین فرزند خود را از دست داده است. مردم ما یک پدر را از دست داده اند.
ماندلا از سال ۱۹۶۲ به دلیل مبارزه با نظام تبعیض نژادی حاکم بر آفریقای جنوبی به زندان افتاد و تا سال ۱۹۹۰ در زندان بود.
در حالی که اقلیت سفیدپوستان آفریقای جنوبی از بالاترین استاندارد زندگی قاره آفریقا که برابر سطح زندگی در کشورهای غربی جهان اول بود، برخوردار شده بودند، اکثریت سیاه پوستان از لحاظ هرگونه استانداردی همچون درآمد، تحصیل و حتی ورود به ادارات دولتی مورد تبعیض قرار داشتند در این شرایط بود که نلسون ماندلا رهبری جنبش ضد آپارتاید را به دست گرفت.
ماندلا پس از رهبری جنبش ضدآپارتاید (تبعیض نژادی)، اولین سیاهپوستی بود که از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ ریاست جمهوری آفریقای …
منبع:
http://tnews.ir/khabar/F38219608085.html
::
«نلسون ماندلا» رهبر ضد آپارتاید درگذشت / فردانیوز
سرویس سیاسی «فردا»؛ نلسون ماندلا رئیس جمهور پیشین آفریقا جنوبی در سن 95 سالگی درگذشته است. وی مدتی بود که از عفونت ریه رنج میبرد.
«ژاکوب زوما»، رئیس جمهور آفریقای جنوبی با اعلام خبر درگذشت ماندلا گفت: او (نلسون ماندلا) الان استراحت میکند و در آرامش است. ملت ما بزرگترین فرزند خود را از دست داده است. مردم ما یک پدر را از دست دادهاند.
ماندلا از سال 1962 به دلیل مبارزه با نظام تبعیض نژادی حاکم بر آفریقای جنوبی به زندان افتاد و تا سال 1990 در زندان بود.
در حالی که اقلیت سفیدپوستان آفریقای جنوبی از بالاترین استاندارد زندگی قاره آفریقا که برابر سطح زندگی در کشورهای غربی جهان اول بود، برخوردار شده بودند، اکثریت سیاهپوستان از لحاظ هرگونه استانداردی همچون درآمد، تحصیل و حتی ورود به ادارات دولتی مورد تبعیض قرار داشتند در این شرایط بود که نلسون ماندلا رهبری جنبش ضد آپارتاید را به دست گرفت.
ماندلا پس از رهبری جنبش ضدآپارتاید (تبعیض نژادی)، اولین سیاهپوستی بود که از سال 1994 تا 1999 ریاستجمهوری آفریقای جنوبی را بر عهده گرفت.
ماندلا در 83 سالگی به سرطان پروستات مبتلا شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و در سال 2004 اعلام کرد که فعالیتهای عمومی خود را کاهش میدهد تا بقیه عمر خود را با خانواده و دوستان در زادگاه خود در روستا با آرامش بیشتر سپری کند.
وی را در آفریقای جنوبی اغلب تحت عنوان «مادیبا» میشناسند، این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به وی دادهاند و بسیاری از مردم آفریقای جنوبی نیز به نشانه احترام وی را «مخولو» (پدربزرگ) صدا میزنند.
نلسون ماندلا چهرهای شناخته شده در جهان و از احترام جهانی فراوانی برخوردار است. کمتر کسی در ایران است که نام نلسون ماندلا را به زبان نشنیده باشد مبارزات او علیه ظلم و تبیعیض زمان نزد عام و خاص است و این ویژگی است که او را در نزد مردم ایران معروف و شناخته کرده است. ماندلا جوایز و نشان های متعدد افتخار دریافت کرده که جایزه صلح نوبل از جمله آنهاست.
ماندلا سه فرزند دختر دارد، در سال 2009 سازمان ملل برای گرامیداشت وی روز تولدش را روزی جهانی اعلام کرد.
اما نلسون ماندلا کیست؟
«نلسون ماندلا» 27 سال از عمر خود را در دوره رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی در زندان سپری کرد اما پس از آن به عنوان اولین رئیس جمهور سیاه پوست روی کار آمد و برنده جایزه صلح نوبل نیز شده است.
این مرد 95 ساله که به دلیل کهولت سن و ابتلا به عفونت ریوی درگذشت از محبوبترین شخصیتهای مردمی در جهان است اگر چه وی از سال 2010 در انظار عمومی ظاهر نشده است.
ماندلا نخستین رئیس جمهور آفریقای جنوبی است که در انتخابات دموکراتیک عمومی برگزیده شد، وی پیش از ریاست جمهوری از فعالان برجسته مخالف آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود.
ماندلا به خاطر دخالت در فعالیتهای مقاومت مسلحانه مخفی محاکمه و زندانی شد.
وی روز یازدهم فوریه 1990 زمانی که پس از قریب به سه دهه تحمل حبس در رژیم آپارتاید از زندان آزاد شد، همه چشمهای جهان به وی دوخته شد و پس از آزادی رئیس جمهور کشورش شد و مسیر آشتی ملی در آفریقای جنوبی را بنیان نهاد، اعتبار اکثریت سیاهپوست این کشور را به آنها بازگرداند و البته به سفیدپوستان نیز اطمینان خاطر داد که تغییر چیز نگران کنندهای برای آنها نمیتواند باشد.
اسقف اعظم دسموند توتو که خود نیز برنده جایزه صلح نوبل است میگوید: ماندلا در سال 1994 به قدرت رسید اما بخشش و مهربانی که در روحش موج میزد به وی اجازه نداد که کسانی را که روزی در حق وی ظلم و جفا روا داشته بودند مجازات کند.
ماندلا از کودکی تا جوانی
نلسون رولیهلاهلا ماندلا در هجدهم ژوئیه 1918 (برابر با 26 تیر 1297 خورشیدی) در خانواده تمبو در روستای کوچک موزو در ناحیه متاتا، مرکز مناطق ترانسکی از استان کیپ از اتحادیه آفریقای جنوبی به دنیا آمد. پدر ماندلا، گادلا هنری مپهاکانییسوا، عضو شورای سلطنتی مردم تمبو بود، او از زمان تولد این مقام را به ارث برده بود و ماندلا نیز قرار بود چنین مقامی را به ارث ببرد. پدر ماندلا نقشی اساسی در به سلطنت رسیدن جونگینتابا دالیندیبو در تمبو داشت، دالیندیبو نیز پس از مرگ گادلا با به فرزندی گرفتن ماندلا به صورت غیر رسمی این لطف وی را جبران کرد.
رولیهلاهلا ماندلا در 7 سالگی، نخستین عضو خانواده خود بود که به مدرسه پا گذاشت، وی در مدرسه توسط یک معلم متدیست، با تبعیت از نام هوراسیو نلسون دریاسالار انگلیسی «نلسون» نام نهاده شد. پدر رولیهلاهلا وقتی وی 9 ساله بود در نتیجه بیماری سل درگذشت، و جونگینتابا، نایب السلطنه سرپرستی وی را بر عهده گرفت. ماندلا در یک مدرسه تبلیغی وسلی در همسایگی محل زندگی نایب السلطنه مشغول به تحصیل شد. بر اساس رسوم تمبو، او در شانزده سالگی تشریف، و در موسسه شبانه روزی کلارک بری، مشغول به تحصیل فرهنگ غرب شد. او به جای سه سال، در دو سال مدرک مقدماتی خود را اخذ کرد.
ماندلا در نوزده سالگی، در سال 1937، به هلدتون، دانشکده وسلی در فورت بیوفورت که بیشتر خانواده سلطنتی در آن مشغول به تحصیل بودند عزیمت کرد و به ورزشهای بوکس و دو و میدانی علاقهمند شد. پس از شرکت در کنکور، وی شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی علوم انسانی در دانشگاه فورت هار کرد، او در این دانشگاه با اولیور تامبو، آشنا شد و آنها تبدیل به دوست و همکار همیشگی یکدیگر شدند.
ماندلا در پایان سال اول تحصیلات خود، در تحریم شورای نمایندگی دانشجویان که در اعتراض به سیاستهای دانشگاه انجام گرفت شرکت کرد، و پس از آن از فورت هار اخراج شد. کمی پس از آن، جونیگنتابا به ماندلا و جاستیس (پسر نایب السلطنه که وارث تاج و تخت بود) اعلام کرد که قصد دارد برای هر دوی آنها مراسم ازدواج ترتیب دهد. هر دو مرد جوان با ناراحتی از این مساله به جای آنکه ازدواج کنند، تصمیم گرفتند راحتی قلمرو نایبالسلطنه را رها کرده و به ژوهانسبورگ تنها جایی که امکانش بود بگریزند.
ماندلا به محض ورود به ژوهانسبورگ، به عنوان نگهبان معدن شروع به کار کرد اما، بلافاصله پس از آنکه کارفرمای وی پی برد که ماندلا پسر ناتنی نایبالسطنه است که از خانه گریخته وی را اخراج کرد. پس از آن ماندلا به لطف ارتباطی که با دوست و همکار خود والتر سیسولو داشت به عنوان منشی یک شرکت حقوقی شروع به کار کرد. ماندلا در حین کار، تحصیلات خویش را به صورت مکاتبهای در دانشگاه آفریقای جنوبی (UNISA) به اتمام رساند، و پس از آن شروع به تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه ویتواترسرند کرد. ماندلا در این مدت در شهرکی به نام الکساندرا زندگی میکرد.
مقاومت مسلحانه ماندلا علیه رژیم آپارتاید
ماندلا در سال 1961 فرمانده عالی جناح مسلح محرمانه کنگره ملی آفریقا بود سپس یک سال بعد در الجزایر و اتیوپی آموزشهای نظامی دید و پس از یک سال مقاومت مخفیانه دستگیر و در سال 1964 به حبس ابد محکوم شد.
ماندلا پس از آن در بیانیهای اعلام کرد: در طول زندگی خود برای ملت آفریقا مبارزه کردم و با سیطره سفید پوستان مبارزه کردم با سیطره سیاه پوستان مبارزه کردم و از نمونه یک جامعه دموکراتیک آزاد دفاع کردم و من آمادهام در این راه جان خود را از دست بدهم.
ماندلا 18 سال از دوران حبس خود را در جزیره روبن سپری کرد و پس از آن در سال 1982 به زندان بولزمور در کیپ تاون منتقل شد و سپس در زندان ویکتور فیرستر در شهر بارل زندانی بود.
ماندلا پس از آزادی از زندان در سال 1990، سیاست صلحطلبی را در پیش گرفت، و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسی شد که نماینده تمامی اقشار مردم باشد.
تبعیض نژادی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم
در سال 1948 حزب ملی آفریقای جنوبی (رژیم آپارتاید) از طریق رایگیری به قدرت رسید و شروع به انجام یک رشته قوانین مبنی بر جداسازی نژادی که به نام «آپارتاید» شناخته میشود، کرد. این تبعیض در مورد ثروت به دست آمده از صنعتی سازی سریع دهههای 50، 60 و 70 میلادی نیز به کار رفت.
در حالی که اقلیت سفیدپوستان آفریقای جنوبی از بالاترین استاندارد زندگی قاره آفریقا، که برابر سطح زندگی در کشورهای غربی جهان اول بود، برخوردار شده بودند، اکثریت سیاهپوستان از لحاظ هرگونه استانداردی همچون درآمد، تحصیل و حتی ورود به ادارات دولتی مورد تبعیض قرار داشتند.
آپارتاید نژادی در آفریقای جنوبی روز به روز در جهان باعث جنجال بیشتر میشد و به تحریمهای خارجی کشورهای غربی و شورش و سرکوبهای داخلی انجامید.
سرکوب شدید توسط دولت متشکل از سفیدپوستان و مقاومت، اعتصاب، راهپیمایی، اعتراض و خرابکاری توسط احزاب ضد آپارتاید بهویژه کنگره ملی آفریقا (ANC) در آفریقای جنوبی دیر زمانی ادامه داشت تا در سال 1990 دولت حزب ملی نخستین گام برای مذاکره کنارهگیری از قدرت را با لغو ممنوعیت کنگره ملی آفریقا و دیگر نهادهای سیاسی چپگرا برداشت و نلسون ماندلا را بعد از 27 سال زندان آزاد کرد.
قوانین آپارتاید به تدریج از کتابهای قانون حذف شدند و اولین انتخابات چند نژادی در سال 1994 برگزار شد. حزب کنگره ملی آفریقا (ANC) با اکثریت آراء پیروز انتخابات شد و از آن زمان تاکنون قدرت را در دست داشته است.
ماندلا از ترک قدرت تا دست و پنجه نرم کردن با بیماری
ماندلا تا سال 1999 برای یک دوره پنج ساله ریاست جمهوری در آفریقای جنوبی را در اختیار داشت اما پس از آن از صحنه سیاست خارج شد.
وی پس از آن نقش میانجیگر در مناقشات مختلف کشورها به خصوص در جنگ بوروندی بر عهده داشت.
ماندلا پس از دریافت جوایزی در طول چهار دهه، هم اکنون یک چهره سرشناس دولتمرد است که همچنان در مورد مسائل مهم عقاید خود را ابراز میدارد.
وی را در آفریقای جنوبی اغلب تحت عنوان «مادیبا» میشناسند، این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به وی دادهاند و بسیاری از مردم آفریقای جنوبی نیز به نشانه احترام وی را «مخولو» (پدربزرگ) صدا میزنند.
در سال 1998 ماندلا در سن 80 سالگی با غراکا ماشیل، همسر سامورا ماشیل رئیس جمهور فقید موزامبیک ازدواج کرد.
ماندلا در 83 سالگی به سرطان پروستات مبتلا شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و در سال 2004 اعلام کرد که فعالیتهای عمومی خود را کاهش میدهد تا بقیه عمر خود را با خانواده و دوستان در زادگاه خود در روستا با آرامش بیشتر سپری کند.
ماندلا سه فرزند دختر دارد، در سال 2009 سازمان ملل برای گرامیداشت وی روز تولدش را روزی جهانی اعلام کرد.
ماندلا آخرین بار در سال 2010 در مسابقات جام جهانی فوتبال در آفریقای جنوبی در ملاء عام حاضر شد.
ماندلا را قهرمان آپارتاید، رئیس جمهور و پدربزرگ ملت رنگین کمان می خوانند همچون دوران مقاومت خود علیه ظلم و تبعیض با بیماری دست و پنجه نرم کرد و سرانجام تسلیم مرگ شد.
اغلب از آفریقای جنوبی به عنوان ملت رنگینکمان یاد میکنند، این اصطلاح را اسقف اعظم «دسموند توتو» خلق کرد و بعدها رئیسجمهور آفریقای جنوبی نلسون ماندلا از آن به عنوان استعارهای برای توصیف پیشرفتهای جدید تنوعات فرهنگی نشات گرفته از ایدئولوژی مبارزه با آپارتاید استفاده کرد.
منبع:
http://www.fardanews.com/fa/news/307442/%D9%86%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%86-%…
::
نلسون ماندلا از دنیا رفت / الف
نلسون ماندلا قهرمان مبارزه با آپارتاید و رییس جمهوری پیشین آفریقای جنوبی در سن ۹۵ سالگی و پس از ده ها سال مبارزه مستمر علیه تبعیض نژادی درگذشت.
به گزارش منابع خبری، ماندلا که مدتی بود از عفونت ریه رنج می برد، ساعاتی پیش (جمعه شب) در اثر شدت گرفتن بیماری در بیمارستانی در شهر پرتوریا در آفریقای جنوبی درگذشت. قهرمان مبارزه با آپارتاید، که سال ها از بیماری های شدید رنج می برد، اخیراً به طور مستمر در بیمارستان و تحت مراقبت های ویژه قرار داشت. ماندلا در سراسر جهان به عنوان نماد مبارزه با نژاد پرستی شناخته می شود.
ژاکوب زوما رئیس جمهوری آفریقای جنوبی در بیانیه ای تلویزیونی این خبر را اعلام کرد و گفت که آقای ماندلا اکنون ما را ترک کرده است. زوما گفت: ماندلا در ساعت هشت و ۲۰ دقیقه به وقت محلی در حالی که اعضای خانواده اش در کنارش بودند در آرامش درگذشت. ملت ما بزرگترین فرزند خود را از دست داده است. مردم ما پدر خود را از دست داده اند. تقلای خستگی ناپذیر او برای کسب آزادی احترام جهانیان را برایش به همراه آورد.
ماندلا، اولین رئیس جمهوری سیاه پوست آفریقای جنوبی بود که از سال ۱۹۹۴ به مدت پنج سال این سمت را بر عهده داشت و بسیاری او را پدر آفریقای جنوبی می دانند. رهبر پیشین آفریقای جنوبی، علیه آپارتاید (یا حاکمیت اقلیت سفید بر کشور) مبارزه و در سال ۱۹۹۳ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. ماندلا که مدت ۲۷ سال زندانی بود، نقش برجسته ای در برقراری صلح در سایر مناقشات به عهده داشت. وی در دهه هشتاد در زندان دچار بیماری سل شد. وی به رغم حبس طولانی مدت، دشمنان سابق خود را بخشید و به عنوان رییس جمهوری وقت از تمام نژادها خواست برای دستیابی به آشتی ملی همکاری کنند.
ماندلا که از چند سال پیش تاکنون از بیماری های شدید رنج می برد، اخیراً به طور مستمر در بیمارستان و تحت مراقبت های ویژه قرار داشت. ماندلا در سراسر جهان به عنوان نماد مبارزه با نژاد پرستی شناخته می شود. زوما گفت: ماندلا در ساعت هشت و ۲۰ دقیقه به وقت محلی در حالی که اعضای خانواده اش در کنارش بودند در آرامش درگذشت. او گفت: «ملت ما بزرگترین فرزند خود را از دست داده است. مردم ما پدر خود را از دست داده اند. تقلای خستگی ناپذیر او برای کسب آزادی احترام جهانیان را برایش به همراه آورد».
منبع:
http://alef.ir/vdce7f8wejh87ei.b9bj.html?207404
::
نلسون ماندلا که بود / انتخاب
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
«نلسون ماندلا» 27 سال از عمر خود را در دوره رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی در زندان سپری کرد اما پس از آن به عنوان اولین رئیس جمهور سیاه پوست روی کار آمد و برنده جایزه صلح نوبل نیز شده است.
این مرد 95 ساله که به دلیل کهولت سن و ابتلا به عفونت ریوی درگذشت از محبوبترین شخصیتهای مردمی در جهان است اگر چه وی از سال 2010 در انظار عمومی ظاهر نشده است.
ماندلا نخستین رئیس جمهور آفریقای جنوبی است که در انتخابات دموکراتیک عمومی برگزیده شد، وی پیش از ریاست جمهوری از فعالان برجسته مخالف آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود.
ماندلا به خاطر دخالت در فعالیتهای مقاومت مسلحانه مخفی محاکمه و زندانی شد.
وی روز یازدهم فوریه 1990 زمانی که پس از قریب به سه دهه تحمل حبس در رژیم آپارتاید از زندان آزاد شد، همه چشمهای جهان به وی دوخته شد و پس از آزادی رئیس جمهور کشورش شد و مسیر آشتی ملی در آفریقای جنوبی را بنیان نهاد، اعتبار اکثریت سیاهپوست این کشور را به آنها بازگرداند و البته به سفیدپوستان نیز اطمینان خاطر داد که تغییر چیز نگران کنندهای برای آنها نمیتواند باشد.
اسقف اعظم دسموند توتو که خود نیز برنده جایزه صلح نوبل است میگوید: ماندلا در سال 1994 به قدرت رسید اما بخشش و مهربانی که در روحش موج میزد به وی اجازه نداد که کسانی را که روزی در حق وی ظلم و جفا روا داشته بودند مجازات کند.
ماندلا از کودکی تا جوانی
نلسون رولیهلاهلا ماندلا در هجدهم ژوئیه 1918 (برابر با 26 تیر 1297 خورشیدی) در خانواده تمبو در روستای کوچک موزو در ناحیه متاتا، مرکز مناطق ترانسکی از استان کیپ از اتحادیه آفریقای جنوبی به دنیا آمد. پدر ماندلا، گادلا هنری مپهاکانییسوا، عضو شورای سلطنتی مردم تمبو بود، او از زمان تولد این مقام را به ارث برده بود و ماندلا نیز قرار بود چنین مقامی را به ارث ببرد. پدر ماندلا نقشی اساسی در به سلطنت رسیدن جونگینتابا دالیندیبو در تمبو داشت، دالیندیبو نیز پس از مرگ گادلا با به فرزندی گرفتن ماندلا به صورت غیر رسمی این لطف وی را جبران کرد.
رولیهلاهلا ماندلا در 7 سالگی، نخستین عضو خانواده خود بود که به مدرسه پا گذاشت، وی در مدرسه توسط یک معلم متدیست، با تبعیت از نام هوراسیو نلسون دریاسالار انگلیسی «نلسون» نام نهاده شد. پدر رولیهلاهلا وقتی وی 9 ساله بود در نتیجه بیماری سل درگذشت، و جونگینتابا، نایب السلطنه سرپرستی وی را بر عهده گرفت. ماندلا در یک مدرسه تبلیغی وسلی در همسایگی محل زندگی نایب السلطنه مشغول به تحصیل شد. بر اساس رسوم تمبو، او در شانزده سالگی تشریف، و در موسسه شبانه روزی کلارک بری، مشغول به تحصیل فرهنگ غرب شد. او به جای سه سال، در دو سال مدرک مقدماتی خود را اخذ کرد.
ماندلا در نوزده سالگی، در سال 1937، به هلدتون، دانشکده وسلی در فورت بیوفورت که بیشتر خانواده سلطنتی در آن مشغول به تحصیل بودند عزیمت کرد و به ورزشهای بوکس و دو و میدانی علاقهمند شد. پس از شرکت در کنکور، وی شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی علوم انسانی در دانشگاه فورت هار کرد، او در این دانشگاه با اولیور تامبو، آشنا شد و آنها تبدیل به دوست و همکار همیشگی یکدیگر شدند.
ماندلا در پایان سال اول تحصیلات خود، در تحریم شورای نمایندگی دانشجویان که در اعتراض به سیاستهای دانشگاه انجام گرفت شرکت کرد، و پس از آن از فورت هار اخراج شد. کمی پس از آن، جونیگنتابا به ماندلا و جاستیس (پسر نایب السلطنه که وارث تاج و تخت بود) اعلام کرد که قصد دارد برای هر دوی آنها مراسم ازدواج ترتیب دهد. هر دو مرد جوان با ناراحتی از این مساله به جای آنکه ازدواج کنند، تصمیم گرفتند راحتی قلمرو نایبالسلطنه را رها کرده و به ژوهانسبورگ تنها جایی که امکانش بود بگریزند.
ماندلا به محض ورود به ژوهانسبورگ، به عنوان نگهبان معدن شروع به کار کرد اما، بلافاصله پس از آنکه کارفرمای وی پی برد که ماندلا پسر ناتنی نایبالسطنه است که از خانه گریخته وی را اخراج کرد. پس از آن ماندلا به لطف ارتباطی که با دوست و همکار خود والتر سیسولو داشت به عنوان منشی یک شرکت حقوقی شروع به کار کرد. ماندلا در حین کار، تحصیلات خویش را به صورت مکاتبهای در دانشگاه آفریقای جنوبی (UNISA) به اتمام رساند، و پس از آن شروع به تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه ویتواترسرند کرد. ماندلا در این مدت در شهرکی به نام الکساندرا زندگی میکرد.
مقاومت مسلحانه ماندلا علیه رژیم آپارتاید
ماندلا در سال 1961 فرمانده عالی جناح مسلح محرمانه کنگره ملی آفریقا بود سپس یک سال بعد در الجزایر و اتیوپی آموزشهای نظامی دید و پس از یک سال مقاومت مخفیانه دستگیر و در سال 1964 به حبس ابد محکوم شد.
ماندلا پس از آن در بیانیهای اعلام کرد: در طول زندگی خود برای ملت آفریقا مبارزه کردم و با سیطره سفید پوستان مبارزه کردم با سیطره سیاه پوستان مبارزه کردم و از نمونه یک جامعه دموکراتیک آزاد دفاع کردم و من آمادهام در این راه جان خود را از دست بدهم.
ماندلا 18 سال از دوران حبس خود را در جزیره روبن سپری کرد و پس از آن در سال 1982 به زندان بولزمور در کیپ تاون منتقل شد و سپس در زندان ویکتور فیرستر در شهر بارل زندانی بود.
ماندلا پس از آزادی از زندان در سال 1990، سیاست صلحطلبی را در پیش گرفت، و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسی شد که نماینده تمامی اقشار مردم باشد.
تبعیض نژادی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم
در سال 1948 حزب ملی آفریقای جنوبی (رژیم آپارتاید) از طریق رایگیری به قدرت رسید و شروع به انجام یک رشته قوانین مبنی بر جداسازی نژادی که به نام «آپارتاید» شناخته میشود، کرد. این تبعیض در مورد ثروت به دست آمده از صنعتی سازی سریع دهههای 50، 60 و 70 میلادی نیز به کار رفت.
در حالی که اقلیت سفیدپوستان آفریقای جنوبی از بالاترین استاندارد زندگی قاره آفریقا، که برابر سطح زندگی در کشورهای غربی جهان اول بود، برخوردار شده بودند، اکثریت سیاهپوستان از لحاظ هرگونه استانداردی همچون درآمد، تحصیل و حتی ورود به ادارات دولتی مورد تبعیض قرار داشتند.
آپارتاید نژادی در آفریقای جنوبی روز به روز در جهان باعث جنجال بیشتر میشد و به تحریمهای خارجی کشورهای غربی و شورش و سرکوبهای داخلی انجامید.
سرکوب شدید توسط دولت متشکل از سفیدپوستان و مقاومت، اعتصاب، راهپیمایی، اعتراض و خرابکاری توسط احزاب ضد آپارتاید بهویژه کنگره ملی آفریقا (ANC) در آفریقای جنوبی دیر زمانی ادامه داشت تا در سال 1990 دولت حزب ملی نخستین گام برای مذاکره کنارهگیری از قدرت را با لغو ممنوعیت کنگره ملی آفریقا و دیگر نهادهای سیاسی چپگرا برداشت و نلسون ماندلا را بعد از 27 سال زندان آزاد کرد.
قوانین آپارتاید به تدریج از کتابهای قانون حذف شدند و اولین انتخابات چند نژادی در سال 1994 برگزار شد. حزب کنگره ملی آفریقا (ANC) با اکثریت آراء پیروز انتخابات شد و از آن زمان تاکنون قدرت را در دست داشته است.
ماندلا از ترک قدرت تا دست و پنجه نرم کردن با بیماری
ماندلا تا سال 1999 برای یک دوره پنج ساله ریاست جمهوری در آفریقای جنوبی را در اختیار داشت اما پس از آن از صحنه سیاست خارج شد.
وی پس از آن نقش میانجیگر در مناقشات مختلف کشورها به خصوص در جنگ بوروندی بر عهده داشت.
ماندلا پس از دریافت جوایزی در طول چهار دهه، هم اکنون یک چهره سرشناس دولتمرد است که همچنان در مورد مسائل مهم عقاید خود را ابراز میدارد.
وی را در آفریقای جنوبی اغلب تحت عنوان «مادیبا» میشناسند، این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به وی دادهاند و بسیاری از مردم آفریقای جنوبی نیز به نشانه احترام وی را «مخولو» (پدربزرگ) صدا میزنند.
در سال 1998 ماندلا در سن 80 سالگی با غراکا ماشیل، همسر سامورا ماشیل رئیس جمهور فقید موزامبیک ازدواج کرد.
ماندلا در 83 سالگی به سرطان پروستات مبتلا شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و در سال 2004 اعلام کرد که فعالیتهای عمومی خود را کاهش میدهد تا بقیه عمر خود را با خانواده و دوستان در زادگاه خود در روستا با آرامش بیشتر سپری کند.
ماندلا سه فرزند دختر دارد، در سال 2009 سازمان ملل برای گرامیداشت وی روز تولدش را روزی جهانی اعلام کرد.
ماندلا آخرین بار در سال 2010 در مسابقات جام جهانی فوتبال در آفریقای جنوبی در ملاء عام حاضر شد.
ماندلا را قهرمان آپارتاید، رئیس جمهور و پدربزرگ ملت رنگین کمان می خوانند همچون دوران مقاومت خود علیه ظلم و تبعیض با بیماری دست و پنجه نرم کرد و سرانجام تسلیم مرگ شد.
اغلب از آفریقای جنوبی به عنوان ملت رنگینکمان یاد میکنند، این اصطلاح را اسقف اعظم «دسموند توتو» خلق کرد و بعدها رئیسجمهور آفریقای جنوبی نلسون ماندلا از آن به عنوان استعارهای برای توصیف پیشرفتهای جدید تنوعات فرهنگی نشات گرفته از ایدئولوژی مبارزه با آپارتاید استفاده کرد.
منبع:
http://www.entekhab.ir/fa/news/139937
::
نلسون ماندلا، «نماد آزادیخواهی» در جهان در گذشت / بهار
جاکوب زوما، رئیسجمهوری آفریقای جنوبی در نطقی تلویزیونی ضمن تسلیت درگذشت ماندلا به مردم آفریقای جنوبی به تمجید از شخصیت این قهرمان ضدآپارتاید پرداخت. زوما گفت: نلسون ماندلای دوست داشتنی ما که پدر موسس کشور دموکراتیکمان بود، درگذشت. وی ادامه داد: کشور ما بهترین فرزند خود را از دست داد. مردم ما یک پدر را از دست دادند. هرچند ما می دانستیم که این روز فرا خواهد رسید اما هیچ چیز نمی تواند حس فقدان عمیق را در ما از بین ببرد.
ماندلا اولین رئیس جمهوری سیاه پوست آفریقای جنوبی بود که از سال ۱۹۹۴ به مدت ۵ سال این سمت را بر عهده داشت و بسیاری او را پدر آفریقای جنوبی میدانند. رهبر پیشین آفریقای جنوبی، علیه آپارتاید مبارزه کرد و در سال ۱۹۹۳ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. نلسون ماندلا، که مدت ۲۷ سال زندانی بود، نقش برجستهای در برقراری صلح در سایر مناقشات به عهده داشت. ماندلا در ماههای اخیر چندین بار به دلیل مشکلات جسمانی در بیمارستان بستری شده بود.
او در دهه هشتاد، زمانی که زندانی شده بود، دچار بیماری سل شد. ماندلا به عفونت ریوی مبتلا بود. او چند ماه پیش، پس از ترخیص از بیمارستان، در خانه تحت مراقبتهای پزشکی ویژه قرار داشت. قرار است که برای نلسون ماندلا مراسم تدفین ملی برگزار شود. به دستور دولت، پرچمها در آفریقای جنوبی به حالت نیمه افراشته درآمده است. گروهی از مردم بیرون خانهای که نلسون ماندلا در آن فوت کرد جمع شدهاند. بعضی از آنها پرچم آفریقای جنوبی و حزب کنگره ملی آفریقا را حمل میکنند.
نلسون ماندلا علیرغم حبس طولانی مدت، دشمنان سابق خود را بخشید و به عنوان رییس جمهوری وقت از تمام نژادها خواست برای دستیابی به آشتی ملی همکاری کنند. در همین حال بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل ماندلا را “غول عدالت” خواند و گفت: هیچ کس به اندازه او در عصر ما برای پیشبرد ارزش ها و آمال های سازمان ملل کار نکرد. او زندگی اش را صرف خدمت به مردمش و بشریت کرد و این کار را با فداکاری زیاد انجام داد. موضع گیری اصولی او و نیروی اخلاقی که زیربنای این موضع گیری بود نقش اساسی در برچیدن آپارتاید داشت.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا نیز اعلام کرد: دستاورد او بیش از چیزی بود که می شود از هر انسانی انتظار داشت. ما یکی از بانفوذترین، شجاعترین و خوبترین انسانهایی که میتوان همزمان با آنها در زمین زیست را از دست دادهایم. او دیگر متلق به ما نیست بلکه متعلق به قرنهاست. وی تصریح کرد: نلسون ماندلا با وقاری مثال زدنی و اراده ای فولادین و با فدا کردن آزادی خودش برای آزادی دیگران، آفریقای جنوبی را دگرگون کرد و همه ما را تکان داد. سفر او در طول زندگی از حبس تا رسیدن به ریاست جمهوری در برگیرنده این وعده بود که انسانها و کشورها می توانند بهتر شوند.
دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس نیز در واکنش به درگذشت ماندلا گفت: امروز چراغی درخشان در جهان از تابیدن بازایستاد. کوفی عنان، دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد نیز طی بیانیهای گفت که دنیا رهبر بزرگی را از دست داده است. نیکولاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئلا، دیلما روسف، رئیس جمهوری برزیل، جان کی، نخست وزیر نیوزلند و سپ بلاتر، رئیس فیفا نیز از چهرههایی هستند که به تمجید و ادای احترام به نلسون ماندلا پرداختند.
ظریف درگذشت «ماندلا» را تسلیت گفت
وزیر امور خارجه کشورمان در پیامی درگذشت نلسون ماندلا را به مردم و دولت آفریقای جنوبی تسلیت گفت. محمدجواد ظریف در این پیام از ماندلا به عنوان رهبری بزرگ در مبارزات ضد تبعیض نژادی یاد کرد. وزیر امور خارجه کشورمان نلسون ماندلا را نماد جاودانه آزادیخواهی و مبارزه با آپارتاید توصیف کرد و گفت: زندگی سراسر مبارزه نلسون ماندلا احترام همه جهانیان را برانگیخت و درسهای آموختنی بر جای گذاشته است.
زندگینامه ماندلا
“نلسون رولیهلا هلا ماندلا” در 18 ژوئیه 1918 در روستای کوچک قونو در منطقه امتاتای آفریقای جنوبی به دنیا آمد. وی اولین عضو خانوادهاش بود که در سن هفت سالگی به مدرسه رفت. به دلیل دشواری تلفظ نام بومی ماندلا، معلم وی که یک متدیست بود، نام یک دریادار انگلیسی بنام «هوراتیو نلسون» را برای وی برگزید. وقتی رولیهلا هلا 9 ساله بود پدرش بر اثر بیماری سل درگذشت. از آنجا که پدر وی عضو هیات مشاورین سلطنتی بود و تقدیر چنین بود که وی سمت پدرش را به ارث ببرد، ماندلا در سال 1937 عازم هلیدتاون و کالج متدیستها در فورت بیوفورت شد.
ماندلا پس از ورود به دانشگاه با الیور تامبو آشنا شد. ماندلا و تامبو پس از این آشنایی به دو دوست و دو همکار همیشگی تبدیل شدند. ماندلا پس از سال اول حضور در دانشگاه وارد یک شورای نمایندگی دانشجویی مخالف سیاستهای دانشگاه شد و به همین دلیل از وی خواسته شد تا فورت بیو فورت را ترک کند. اندکی پس از ترک کالج ماندلا عازم ژوهانسبورگ شد.
وی پس از ورود به این شهر ابتدا به عنوان یک نگهبان معدن و سپس به عنوان یک کارمند در یک شرکت حقوقی مشغول به کار شد. درحالی که ماندلا در این شرکت کار میکرد مدرک لیسانس خود را به طریق مکاتبهای از دانشگاه آفریقای جنوبی گرفت و سپس مطالعات حقوقی خود را در دانشگاه ویت واترس راند آغاز کرد. در این زمان ماندلا در شهر اسکندر (شمال ژوهانسبورگ) استفاده میکرد.
پس از پیروزی حزب ملی تحت سلطهی آفریکانس زبانها (شاخهیی از زبان هلندی رایج در آفریقای جنوبی) در انتخابات سال 1948 که سیاست تبعیض نژادی داشتند، ماندلا در مبارزات مخالفت جویانهی کنگره ملی آفریقا (ANC) در سال 1952 و کنگره خلق در سال 1955 نقش برجستهای داشت. تصوب منشور آزادی در کنگره خلق باعث تهیه برنامهی اساسی ضد آپارتاید شد. در این دوره زمانی ماندلا و همکار وی الیور تامبو ادارهی شرکت حقوقی «ماندلا و تامبو» را برعهده داشتند که به بسیاری از سیاهپوستان که نمایندهی قانونی نداشتند مشاوره حقوقی کم هزینه میدادند. رویکرد ماندلا تحت تاثیر ماهاتماگاندی (که الهام بخش وی بود) و نسلهای موفق فعالان ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی قرار داشت.
ماندلا که در ابتدا به مبارزات دسته جمعی غیر خشونتآمیز متعهد بود،در پنجم دسامبر 1956 به همراه 150 تن دیگر دستگیر و به خیانت به کشور متهم شد. محاکمه ماراتن گونه وی و همراهانش از سال 1956 تا سال 1961 ادامه پیدا کرد و در نهایت تمام آنها تبرئه شدند. کنگره ملی آفریقا(ANC) در فاصله سالهای 59-1952 به دلیل ظهور یک گروه تازه از فعالان سیاهپوست ( آفریکانیستها) که خواستار اقدامات قاطعانهتر علیه حزب ملی حاکم بودند، دچار تفرقه و اختلاف شد. آلبرتو لوتولی، الیور تامبو و والتر سیسولو رهبران ANC نه تنها احساس میکردند که روند حرکتی این وقایع بیش از حد سریع است بلکه رهبری آنها به چالش کشیده شده است.
این مسئله باعث شد که آنها موضع خود را از طریق اتحاد با احزاب کوچک سفیدپوستان، دو رگهها و سرخپوستان، تقویت کنند تا نشان دهند که جذابیت و گیرایی آنها بیشتر است. در سال 1959 زمانیکه آفریکانیستها ( تحت حمایت مالی غنا و حمایت سیاسی حزب ملی باسوتو مستقر در ترانس وال) خود را از ANC کنار کشیدند تا کنگره سراسری آفریکانیستها (PAC) راتحت رهبری رابرت سوبوک وه و پوتلاکو لبالو تشکیل دهند، ANC بیشترین حمایت شبه نظامی خود را از دست داد.
درسال 1961 ماندلا رهبری جناح مسلح ANC موسوم به “نیزه ملت” یا MK را که به طور مشترک بنیان نهاده بود، برعهده گرفت. وی به طور مشترک یک مبارزه خرابکارانه راعلیه اهداف ارتش و دولت به راه انداخت و به منظور پایان دادن به آپارتاید طرحهایی را برای یک جنگ چریکی احتمالی ( در صورت شکست خوردن خرابکاریها) ارایه داد. مطئنا همین شاخه مسلح ANC بود که چند دهه بعد به ویژه در دهه 1980 یک جنگ چریکی را علیه رژیم آفریقای جنوبی به راه انداخت. ماندلا همچنین درخارج از کشور برای MK پول جمعآوری میکرد و آموزشهای شبه نظامی گری برگزار میکرد و با دولتهای متعدد آفریقایی دیدار میکرد.
ماندلا مبادرت به جنگ مسلحانه را به عنوان آخرین چارهی خود توصیف میکند ولی سرکوب و خشونت روز افزون از سوی دولت وی را متقاعد کرد که سالها اعتراض مسالمتآمیز به آپارتاید هیچ دستاوردی در پی نداشته و موفق نبوده است. ماندلا بعدها اذعان کرد که ANC در مبارزه خود علیه آپارتاید حقوق بشر را نقض کرده است.
در پنجم اوت 1962 ماندلا پس از 17 ماه تحت تعقیب بودن دستگیر و در ژوهانسبورگ زندانی شد. گفته میشود که دستگیری ماندلا به دلیل گزارش سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) به پلیس آفریقای جنوبی در مورد مخفیگاه ماندلا، محقق شده است. سه روز پس از دستگیری اتهامات رهبری اعتصاب کارگران در سال 1961 و ترک غیر قانونی کشور، در یک دادگاه برای وی قرائت شدند. ماندلا در 25 اکتبر 1962 به پنج سال حبس محکوم شد. اما در 11 ژوئن 1964 دو سال بعد یک حکم در خصوص حضور وی در کنگره ملی آفریقا ANC حاصل شد.
در حالی که ماندلا در بازداشت بود پلیس در تاریخ 11 ژوئن 1963 رهبران برجسته ی ANC را در ریوونیا ( شمال ژوهانسبورگ) دستگیر کرد. پس از این دستگیری ماندلا نیز به دستگیر شدگان اضافه شد و در دادگاه ریووینا، ماندلا به همراه دیگر دستگیر شدگان به خرابکاری و جرایمی معادل خیانت به کشور که اثبات شان برای دولت آسانتر بود، متهم شدند. این اتهام شامل توطئه چینی برای یک حمله خارجی به آفریقای جنوبی بود. ماندلا اتهام اول خود یعنی خرابکاری را پذیرفت و اتهام دوم خود را رد کرد.
ماندلا در آغاز دفاعیات خود در جلسه محاکمه 20 آوریل 1964 در دادگاه عالی پرتوریا به طور شفاف دلایل ANC برای انتخاب اعمال خشونت به عنوان یک تاکتیک را تشریح کرد. در سخنان وی مشخص شد که چه طور ANC سالها ( تا زمان قتل عام شارپویل) برای مقاومت در برابر آپارتاید از روشهای مسالمتآمیز استفاده کرده است. این رخداد به همراه همه پرسی برقراری جمهوری آفریقای جنوبی و اعلام حالت فوقالعاده و ممنوعیت فعالیت ANC مشخص کرد که تنها راه باقی مانده، مقاومت از طریق اقدامات خرابکارانه است. انجام هر اقدامی غیر از این معادل تسلیم بی قید و شرط بود. ماندلا در ادامه سخنانش توضیح داد که آنها چه طور بیانیه «نیزه ملت» را با هدف نشان دادن شکست سیاستهای حزب ملی، صادر کردهاند. ماندلا سخنان خود در دادگاه عالی پرتوریا را با این جملات به پایان رساند.
“در طول زندگیام، خود را وقف مبارزه مردم آفریقا کردهام. من علیه سلطه طلبی سفیدها و سیاهها جنگیدهام. من به جامعه آرمانی آزاد و دموکراتیک که در آن همگان در سازگاری و با فرصتهای مساوی زندگی کنند، عشق ورزیدهام. این آرمانی است که من به امید دستیابی به آن زندگی کردهام. اما اگر لازم باشد، آرمانی است که حاضرم در راه آن بمیرم.”
ماندلا در نهایت به حبس ابد محکوم شد و روانه زندانی در جزیره روبن شد. در این جزیره وی و دیگر زندانیان مجبور به کار طاقت فرسا در یک معدن سنگ آهک بودند. زندانیان براساس نژادشان از هم جدا میشدند و در این بین سیاهان پستترین شرایط را داشتند. ماندلا در زندگینامهی خود تشریح میکند که چه طور به عنوان پایینترین طبقه زندان، هر شش ماه مجاز به داشتن تنها یک ملاقات و یک نامه بوده است. ماندلا در طول دوران حبس 27 سالهی خود، تنها سه بار همسرش را ملاقات کرد. در سال 1985 پی. وی بوتا، رییسجمهور وقت آفریقا جنوبی به ماندلا پیشنهاد کرد که در صورتی که وی از مبارزه مسلحانه صرف نظر کند، وی را آزاد میکند.
اما وزرای آفریقای جنوبی سعی کردند که رییس جمهور را از این تصمیم منصرف کنند و به وی گفتند که ماندلا هرگز مبارزهی مسلحانهی سازمان خود را فدای آزادی شخصیاش نخواهد کرد. این در حالیست که ماندلا با صدور بیانیهای از طریق دخترش، پیشنهاد آزادی مشروط را رد کرد و اظهار داشت: این چگونه آزادی است که این سازمان مردمی هنوز از فعالیت منع است. تنها مردان آزاد میتوانند مذاکره کنند. یک زندانی نمیتواند وارد مذاکره شود.
در دوران حبس ماندلا، فشار داخلی و بینالمللی روی دولت آفریقای جنوبی، با شعار معروف و جنجالی «نلسون ماندلا را آزاد کنید»، برای آزادی وی افزایش یافت . در سال 1989 بوتا دچار سکته مغزی شد و فردریک ویلیام دکلرک، به عنوان رییسجمهور جانشین وی شد. ویلیام دکلرک، رییسجمهور وقت آفریقای جنوبی در دوم فوریه 1990 ممنوعیت فعالیت ANC و دیگر سازمانهای مخالف آپارتاید را لغو و اعلام کرد که ماندلا به زودی از زندان آزاد خواهد شد. بدین ترتیب نلسون ماندلا پس از 27 سال حبس در 11 فوریه 1990 از زندان آزاد شد. ماندلا در روز آزادی خود طی سخنانی برای ملت آفریقای جنوبی متعهد شد که به صلح و آشتی با اقلیت سفید پوست کشور پایبند است. وی در عین حال تصریح کرد که مبارزه مسلحانه کنگره ملی آفریقا تمام نشده است.
ماندلا در سخنانش گفت: “متوسل شدن ما به مبارزه مسلحانه در دهه 1960 که باتشکیل جناح نظامی ANC شکل گرفت، یک اقدام صرفا دفاعی در برابر خشونت آپارتاید بود. عوامل الزامآور مبارزه مسلحانه امروز هم وجود دارند. ما گزینهیی نداریم جز اینکه ادامه دهیم. ما ابراز امیدواری میکنیم که شرایط منجر به حل و فصل مسالمتآمیز مسائل هر چه زودتر ایجاد شود تا احتمالا دیگر نیازی به مبارزه مسلحانه نباشد.” وی همچنین گفت که تمرکز اصلی وی روی برقراری صلح در بین اکثریت سیاهپوستان و اعطای حق رای به آنها در هر دو انتخابات سراسری و محلی است. ماندلا پس از آزادی از زندان به سمت رهبری ANC بازگشت در سالهای 94-1990، هدایت این حزب در مذاکرات چندحزبی که به اولین انتخابات چند نژادی آفریقای جنوبی منتهی شد را برعهده داشت. در سال 1991، کنگره ملی آفریقا ANC اولین کنفرانس ملی خود در آفریقای جنوبی ( پس از شروع مجدد فعالیت) را برگزار کرد و ماندلا به عنوان رییس این سازمان انتخاب شد.
رهبری ماندلا در طول مذاکرات و رابطهی وی با فردریک ویلیام دکلرک باعث شد که این دو در سال 1993 به طور مشترک برنده جایزه صلح نوبل شوند. البته روابط ماندلا و دکلرک هرازگاهی به تیرگی میگرایید، مخصوصا زمانی که ماندلا در سال 1991 طی سخنانی تند و آتشین، دکلرک را رییسجمهور یک رژیم غیر مشروع، بیاعتبار و اقلیت نامید. پس از قتل بویپاتونگ در ژوئن 1992 مذاکرات ماندلا مختل شد زیرا ماندلا ANC را از گفت و گوها خارج کرد و دولت دکلرک را به دست داشتن در این قتل عام متهم کرد. اما در پی قتل عام “بیشو” در سپتامبر 1992 مذاکرات مجددا از سر گرفته شد، زیرا شبح تقابل خشونت آمیز نشان میداد که مذاکرات تنها راه پیش رو است.
امروز روی سخن من از اعماق وجود با تک تک مردم آفریقا جنوبی ( سیاه و سفید) است. یک مرد سفیدپوست پر از تعصب و نفرت به کشور ما آمده و اقدام آن چنان کثیفی را انجام داده که تمام کشور در آستانه یک فاجعه قرار گرفته است. ترور بیرحمانهی کریس هانی، امواج تکان دهندهای را در سرتاسر کشور و جهان فرستاده است. اکنون زمان آن است که تمام مردم آفریقای جنوبی همگی در برابر هر کسی که قصد نابود کردن آنچه که هانی به خاطرش کشته شد را دارد، ( یعنی آزادی همهی ما) بایستند.” پس از ترور کریس هانی یکی از رهبران بلند پایه ANC در آوریل 1993 ماندلا طی سخنانی برای ملت، خواستار خویشتن داری و حفظ آرامش شد. اگر چه در آن زمان ماندلا هنوز رییسجمهور آفریقای جنوبی نشده بود ولی مردم آفریقای جنوبی وی را هنگام سخنرانی همانند رییسجمهور خود تصور میکردند.
ماندلا در این سخنان تاثیرگذار گفت: “امروز روی سخن من از اعماق وجود با تک تک مردم آفریقا جنوبی ( سیاه و سفید) است. یک مرد سفیدپوست پر از تعصب و نفرت به کشور ما آمده و اقدام آن چنان کثیفی را انجام داده که تمام کشور در آستانه یک فاجعه قرار گرفته است. ترور بیرحمانهی کریس هانی، امواج تکان دهندهای را در سرتاسر کشور و جهان فرستاده است. اکنون زمان آن است که تمام مردم آفریقای جنوبی همگی در برابر هر کسی که قصد نابود کردن آنچه که هانی به خاطرش کشته شد را دارد، ( یعنی آزادی همهی ما) بایستند.” نلسون ماندلا در سال 1994 برای اولین بار به طور کاملا دموکراتیک به عنوان رییسجمهور آفریقای جنوبی انتخاب شد و تا سال 1999 این سمت را برعهده داشت.
پنج نکتهای که درباره نلسون ماندلا نمیدانید
به گزارش بی.بی.سی، نلسون ماندلا از شخصیتهای سرشناس بینالمللی بود و زوایای مختلفی از زندگی و کارهای او برای همه شناخته شده است. ولی پنج چیز درباره این رهبر سابق آفریقای جنوبی هست، که شاید نمیدانستید.
۱- او از علاقمندان به ورزش بوکس بود. نلسون ماندلا در جوانی به بوکس و دو استقامت علاقه داشت. او حتی در طول ۲۷ سالی که در زندان بود، هر روز صبح ورزش میکرد. او در زندگینامه خود، “راه طولانی آزادی”، مینویسد: “بیشتر از خشونت بوکس، از علم نهفته در آن لذت میبردم. اینکه یک نفر چگونه بدنش را برای دفاع از خود حرکت میدهد، چگونه از یک استراتژی برای دفاع و حمله استفاده میکند و چگونه ضرباهنگ خود را در طول بازی حفظ میکند، مرا به خود جذب میکرد.” او ادامه میدهد: “بوکس مساوات خواهانه است. در داخل رینگ مقام، سن، نژاد و ثروت اهمیتی ندارد… من بعد از ورود به سیاست دیگر هیچ مبارزه واقعی نکردم. علاقه اصلی من به تمرین بود؛ فهمیدم که تمرین پیگیرانه وسیلهای عالی برای خالی کردن تنش و فشار عصبی است. بعد از یک تمرین طاقت فرسا، هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ روانی سبکتر میشدم.” بازدیدکنندگان از موزه خانوادگی ماندلا در سووتو، در میان یادگاریهای مختلف، به کمربند قهرمانی جهانی بوکس برمی خورند، که توسط بوکسور آمریکایی شوگر رِی لِنِرد، به ماندلا اهدا شده است.
۲- نام اصلی او نلسون نبود. رولیهلاهلا ماندلا ۹ ساله بود که معلم دبستان متدیست (شاخه ای از کلیسای پروتستان) در کونوی آفریقا جنوبی، که او در آن تحصیل میکرد، نام انگلیسی نلسون را برای او انتخاب کرد. در آن زمان انتخاب نامهای مسیحی برای دانش آموزان کاری مرسوم بود. این اتفاقی عادی در آفریقای جنوبی و سایر نقاط این قاره بود که برای کسی نامی انگلیسی انتخاب کنند، تا خارجیها بتوانند راحتتر نام او را تلفظ کنند. رولیهلاهلا در آفریقای جنوبی نام مرسومی نیست. این نام به زبان خوسایی است: یکی از ۱۱ زبان رسمی که در این کشور، توسط حدود ۱۸ درصد از جمعیت بکار میرود. معنی لغوی آن “کندن شاخه درخت” است، ولی معنی رایج آن “دردسرساز” است. با این حال در آفریقای جنوبی، آقای ماندلا را اکثراً به نشانه احترام با نام قبیلهای اش “مادیبا” میخواندند.
۳- او عینکش را در هنگام آزادی در زندان جا گذاشت. آزادی ماندلا در ۱۱ فوریه سال ۱۹۹۰، پس از سالها فشار سیاسی بر آپارتاید اتفاق افتاد. او چنانچه خود به یاد میآورد، در آن روز “شگفت زده و اندکی مضطرب” بوده است. ماندلا و همسر آن زمانش وینی، به مرکز کیپ تاون برده شدند تا برای یک جمعیت عظیم و مشعوف سخنرانی کند. ولی هنگامی که متن سخنرانی اش را از جیبش بیرون آورد، متوجه شد که عینکش را فراموش کرده و مجبور شد عینک وینی را قرض کند.
۴- برای فرار از دست پلیس لباس شوفری پوشیده بود. پس از مخفی شدن به خاطر فعالیتهایش در کنگره ملی آفریقا، توانایی آقای ماندلا در فرار از دست نیروهای امنیتی، لقب “پیمپرنل سیاه” را برای او به همراه آورد. اشاره این نام به رمان “پیمپرنل سرخ” درباره یک قهرمان با هویتی مخفی است. معروف است که ماندلا برای سفر به دور کشور و پنهان ماندن از دید مقامات، خود را به عنوان یک شوفر، یک باغبان و یک آشپز جا زده بود. هیچکس نمیداند که آقای ماندلا، که فعالیتهای زیرزمینی اش را با هویتهای جعلی انجام میداده، دست آخر چگونه دستگیر شد.
۵- او دفتر وکالت خودش را داشت، ولی سالها طول کشید تا بتواند مدرک حقوق اخذ کند. ماندلا از سال ۱۹۳۹ به مدت پنجاه سال، به تناوب در حال تحصیل در رشته حقوق بود و در حدود نیمی از واحدهایش مردود شده بود. یک دیپلم دوساله حقوق به اضافه مدرک دانشگاهی اش، به او اجازه کار میداد و در ماه اوت سال ۱۹۵۲، به همراه اولیور تامبو، اولین دفتر وکالت سیاهپوستان در آفریقای جنوبی، به نام ماندلا و تامبو، را در ژوهانسبورگ تاسیس کرد. او نهایتاً در سال ۱۹۸۹ موفق شد که در زندان مدرک حقوق خود را اخذ کند.
منبع:
http://www.baharnews.ir/vdcaeinu.49ne015kk4.html
::
- زندگی نلسون ماندلا:
گاهشمار زندگی نلسون ماندلا / انتخاب
این گاهشمار، وقایع مهم زندگی نلسون ماندلا را نشان میدهد و میتواند به عنوان یک زندگینامهٔ مختصر و کاربردی، مورد استفاده قرار گیرد.
• ۱۸ جولای ۱۹۱۸: رولیهلاهلا ماندلا در دهکدهٔ کوچک «موزو» در کیپتاون آفریقای جنوبی به دنیا آمد. پدرش «گادلا هنری مفاکانیسوا» و مادرش «نوسکنی فنی» نام داشتند. رولیهلاهلا پس از آغاز تحصیل «نلسون» نام گرفت.
• ۱۹۲۷: پدر نلسون از دنیا رفت و سرپرستی او را «جونگینتابا دالیندیبو» رییس قبیلهٔ تمبو بر عهده گرفت.
• ۱۹۳۷: پس از تحصیل در کالج وسلی، در دانشگاه فورت بیوفورت در رشته هنر و علوم انسانی مشغول به تحصیل شد. در آنجا بود که دوستی نزدیک و صمیمانهاش با «اولیور تامبو» شکل گرفت.
• ۱۹۳۹: ماندلا به دلیل تحریم سیاستهای دانشگاهش از ادامهٔ تحصیل در آن دانشگاه منع شد.
• ۱۹۳۹: ماندلا از یک ازدواج از پیش تعیین شده سر باز زد و به ژوهانسبورگ گریخت.
• ۱۹۳۹: ماندلا مدرک کارشناسیاش را از طریق مکاتبهای اخذ کرد و سپس به تحصیل در رشتهٔ حقوق دانشگاه «ویتواتراستند» پرداخت.
• ۱۹۴۳: ماندلا به عضویت کنگره ملی آفریقا درآمد.
• ۱۹۴۴: با همراهی اولیور تامبو، اتحادیهٔ جوانان «کنگره ملی آفریقا» را بنا نهاد.
• ۱۹۴۴: ماندلا با «اولین میس» ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ۴ فرزند بود که یکی از آنها در دوران نوزادی درگذشت.
• ۱۹۴۸: سیاست جدایی نژادی «آپارتاید» در آفریقای جنوبی اعمال شد.
• ۱۹۵۲: ماندلا و اولیور تامبو شرکت حقوقی تاسیس کردند. این نخستین بار بود که یک شرکت حقوقی در آفریقای جنوبی توسط سیاهپوستان تاسیس میشد.
• ۱۹۵۲: ماندلا مشاورههای حقوقی مجانی و یا ارزان را برای سیاهپوستان فراهم کرد و در عین حال عضو فعال مبارزات «کنگره ملی آفریقا» بود.
• ۱۹۵۵: «منشور آزادی» با هدف برابری حقوق در کنگره خلق تهیه شد.
• ۵ دسامبر ۱۹۵۶: ماندلا و ۱۵۰ نفر از فعالان سیاسی به اتهام خیانت دستگیر شدند. دادگاه ریوونیا تا سال ۱۹۵۶ ادامه یافت و تمامی متهمین تبرئه شدند.
• ۱۹۵۷: ماندلا از همسر اولش طلاق گرفت.
• ۱۹۵۸ : ماندلا با «وینی» ازدواج کرد. او از این ازدواج ۲ فرزند دارد.
• ۱۹۵۹: قانونهای جدیدی برای جداسازی زمینهای سیاهپوستان اعمال شد و جداسازی نژادی شدت گرفت.
• ۱۹۵۹: «کنگره پان آفریکانیست»ها شکل گرفت. این گروه جدید باعث شد «کنگرهٔ ملی آفریقا» تعداد زیادی از اعضا و حامیان مالیاش را از دست بدهد.
• ۱۹۶۰: در کشتار «شارپویل»، ۶۹ سیاهپوست آفریقای جنوبی در یک تظاهرات آرام توسط پلیس کشته و بیش از ۱۵۰ نفر نیز زخمی شدند.
• ۱۹۶۰: «کنگره ملی آفریقا» منحل شد و ماندلا گروه مبارزات مخفیانهای با نام «نیزهٔ ملت» را بنیان گذاشت.
• ۱۹۶۱: ماندلا دعوت به مبارزهٔ مسلحانه کرد و رهبری مبارزان مسلح «اومخونتو وسیزوه» را بر عهده گرفت.
• ۵ آگوست ۱۹۶۲: ماندلا دستگیر و به زندان ژوهانسبورگ منتقل شد.
• ۲۵ اکتبر ۱۹۶۲: ماندلا به ۵ سال زندان محکوم ولی موفق به فرار شد.
• ۱۹۶۴: ماندلا دوباره دستگیر و به اتهام خیانت و خرابکاری عمدی، به حبس ابد محکوم شد. او که در آن زمان ۴۶ سال داشت به زندان جزیرهٔ روبن منتقل شد و ۱۸ سال از ۲۷ سال زندانش – پیش از آزادی در سال ۱۹۹۰- در آنجا سپری شد.
• ۱۹۶۵: «رودزیا» اعلام استقلال کرد در حالی که همهٔ نمایندگان دولت سفیدپوست بودند.
• ۱۹۶۸: بزرگترین فرزند ماندلا در تصادف اتومبیل جانش را از دست داد و مادرش نیز در همان سال از دنیا رفت. اجازهٔ شرکت در مراسم خاکسپاری به ماندلا داده نشد.
• ۱۹۶۸: سازمان ملل «رودزیا» را به دلیل اعمال سیاستهای آپارتایدیاش به رسمیت نشناخت.
• ۱۹۷۶: ناآرامیها در «سووت» و «شارپویل» (به رهبری استیو بیکو) مرگ بیش از ۶۰۰ نفر را در پی داشت.
• ۱۹۷۷: «استیو بیکو» در حالی که توسط پلیس حبس شده بود، به قتل رسید.
• ۱۹۸۰: اولیور تامبو (که در تبعید به سر میبرد) کمپین جهانی برای آزادی ماندلا را آغاز کرد.
• ۱۹۸۰: زیمبابوه به استقلال رسید.
• ۱۹۸۳: به کشاورزان آفریقای جنوبی اجازه داده شد تا مسلح شوند. دولت اتهام قتل و تجاوز و دزدی را به مخالفان سیاهپوستش نسبت میداد.
• ۱۹۸۶: تحریمها علیه آفریقای جنوبی شدت یافت و میلیونها دلار به این کشور آسیب زد.
• ۱۹۸۸: عفو عمومی برای مخالفان حکومتی اعلام شد.۱۲۲ نفر تسلیم شدند.
• ۱۱ فوریه ۱۹۹۰: ماندلا پس از تحمل ۲۷ سال حبس از زندان آزاد شد.
• ۱۹۹۰: «فردریک دکلرک» رئیسجمهور آفریقای جنوبی فرمان پایان ممنوعیت فعالیت «کنگره ملی آفریقا» را صادر کرد.
• ۱۹۹۱: ماندلا ریاست «کنگره ملی آفریقا» را برعهده گرفت. قانون منع مسابقات المپیک لغو شد.
• ۱۹۹۲: «وینی ماندلا» به آدمربایی و همکاری در جنایت محکوم شد.
• ۱۹۹۳: جایزهٔ صلح نوبل به نلسون ماندلا و فردریک دکلرک تعلق گرفت.
• ۱۹۹۳: نلسون و وینی طلاق گرفتند.
• ۲۷ آوریل ۱۹۹۴: اولین انتخاباتی که سیاهپوستان در آن حق رای داشتند، برگزار شد. «کنگره ملی آفریقا» با ۲۵۲ کرسی از مجموع ۴۰۰ کرسی، پیروز انتخابات شد و ماندلا، به عنوان رهبر کنگره، به عنوان نخستین رئیسجمهور سیاهپوست کشور برگزیده شد.
• ۱۹۹۵: آفریقای جنوبی میزبانی جام جهانی راگبی را برعهده داشت و ماندلا لباس تیم «اسپرینگ بک» را به تن کرد. این عمل او نشانگر تلاش برای ایجاد ارتباط و اطمینان میان سفیدپوستان و سیاهپوستان بود.
• ۱۹۹۸: نلسون ماندلا در ۸۰ سالگی با «گراسا میشل» ازدواج کرد. میشل بیوهٔ رئیسجمهور سابق موزامبیک است.
• ۱۹۹۹: ماندلا ریاست جمهوری آفریقای جنوبی را به «تابو امبکی» واگذار کرد.
• ۲۰۰۰: ماندلا برای میانجیگری در نبردهای داخلی کشور آفریقایی بوروندی انتخاب شد.
• ۲۰۰۱: ماندلا به دلیل بیماری سرطان پروستات، تحت درمان قرار گرفت.
• ۲۰۰۳: ماندلا از جمعآوری کمکهای مالی برای مبارزه با بیماری ایدز توسط بنیاد ۴۶۶۶۴ حمایت کرد. (این بنیاد نام خود را از شمارهٔ سلول ماندلا در زندان وام گرفته است.)
• ۲۰۰۴: ماندلا در سن ۸۵ سالگی، از مناسبات رسمیاش کنارهگیری کرد؛ در حالی که شهر ژوهانسبورگ آزادیاش را مدیون او میداند.
• ۶ ژانویه ۲۰۰۵: «ماگاتو» پسر ماندلا بر اثر ابتلا به بیماری ایدز از دنیا رفت.
• ۲۰۰۹: مجمع عمومی سازمان ملل متحد در گرامیداشت کمکهای نلسون ماندلا برای پیشبرد آزادی در جهان، ۱۸ جولای را «روز جهانی ماندلا» نامگذاری کرد.
• ۵ دسامبر ۲۰۱۳: ماندلا در منزل مسکونیاش در ژوهانسبورگ درگذشت.
*تاریخ ایرانی
منبع:
http://khabarfarsi.com/ext/7430168
::
گوشهای از داستان زندگی نلسون ماندلا(جک لانگ) / رهپو
ماندلا وقتی در مدرسهی کوچک ترانسکی[1] برای بار اول حاضر میشود، هفتساله است. دانشآموزی که آینده را «متحول» میکند، بایستی شلوار کوتاه میپوشید. مادرش شلوار کهنهی پدرش را تا بالای زانو برای او کوتاه کرد تا بپوشد. او میگوید: «من با این شلوار کوتاه خودم را مضحک میدیدم. اما خیلی مغرور بودم.»
خانم مدیر مدرسه نامهایی را که تلفظ سخت داشت، عوض میکرد و نام اصلی ماندلا، روهابا[2] بود که به نلسون[3] تبدیل میشود. او میگوید من کمترین حسی نسبت به آن نداشتم. آیا این اسم رابطهای با دریاسالار دارد؟
زیاد مهم نیست، او اسم صحنهی زندگیاش را دارد؛ ابتدا روهابای دردسرآفرین و بعد نلسون دریاسالار.
در اولین دادگاهش میخواهند که او با لباس کهنهی زندان حضور یابد، با شورتی از پارچهای کهنه و دمپایی لاستیکی. فقط هندیان در دادگاه حق پوشیدن شلوار دارند، چون آنها یک پله در طبقهبندیای که سفیدها ابداع کردهاند از سیاهان برترند. متهم با سماجت شلواری مطالبه میکند چون قهرمان نمیخواهد با لباس کهنهی مستخدمان به دادگاه برود.
و حالا دادگاه بزرگ افتتاح میشود، که برای او خطر چوبهی دار را در بر دارد. او در این باره میگوید: «دوشنبه صبح ملبس به لباس سنتی (خاروس)[4] از پوست پلنگ به جای کت و شلوار و کراوات وارد دادگاه شدم. من این پوشش را انتخاب کردم که در دادگاه سفیدپوستان، سمبل واقعی سیاهپوست سنتی باشم. آن روز خود را تجسّمی از ملّتم احساس میکردم؛ وارث گذشتهی آفریقا و آیندهی نامعلومش؛ کاری مشکل اما شرافتمندانه.»
1. Transkei
2. Rohhaba ، یعنی دردسرآفرین. – م.
3. Nelson، یعنی دریاسالار. – م.
4. khaross
برگرفته از کتاب:
لانگ، جک؛ نلسون ماندلا (درس زندگی برای آینده)؛ برگردان فرح یراقچی؛ چاپ نخست؛ تهران: انتشارات کتاب پنجره 1385.
منبع:
http://www.rahpoo.com/?DDoc=RS891205
::
زندانی شماره 46664 / تابناک
همین چند وقت پیش بود که روز ماندلا مصادف با سالگرد تولد یکی از پرسابقه ترین زندانیان سیاسی عدالت طلب جهان طی شد. رییس جمهور سابق آفریقای جنوبی و قهرمان مبارزه با آپارتاید پنجشنبه 27 تیر 1392 در شرایطی نود و پنج ساله شد که شرایط جسمانی اش نشان می داد او به صد سالگی نخواهد رسید و چنین نیز شد و شب گذشته، از زندان تن رها شد. اما درباره این سمبل آزادی چه میدانیم؟
به گزارش «تابناک»، ماندلا در یک خانواده تمبو در روستای کوچک موزو در ناحیه متاتا، مرکز مناطق ترانسکی از استان کیپ از اتحادیه آفریقای جنوبی به دنیا آمد. پدر ماندلا، گادلا هنری مپهاکانییسوا، عضو شورای سلطنتی مردم تمبو بود، او از زمان تولد این مقام را به ارث برده بود و ماندلا نیز قرار بود چنین مقامی را به ارث ببرد.
پدر ماندلا نقشی اساسی در به سلطنت رسیدن جونگینتابا دالیندیبو در تمبو داشت، دالیندیبو نیز پس از مرگ گادلا با به فرزندی گرفتن ماندلا به صورت غیر رسمی این لطف وی را جبران کرد. در مجموع، پدر ماندلا چهار همسر داشت، که از این تعداد در مجموع سیزده فرزند (چهار پسر و نه دختر) داشت. ماندلا از نوسکنی فنی سومین (‘سومین’ از نظر نظام رتبه بندی پیچیده سلطنتی) همسر گادلا، در «اومزی» یا مزرعهای که ماندلا بیشتر دوران کودکی خود را در آن سپری کرد به دنیا آمد.
رولیهلاهلا ماندلا در هفت سالگی، نخستین عضو خانواده خود بود که به مدرسه پا گذاشت، وی در مدرسه توسط یک معلم متدیست، با تبعیت از نام هوراسیو نلسون دریاسالار انگلیسی «نلسون» نام نهاده شد. پدر رولیهلاهلا وقتی وی نه ساله بود در نتیجه بیماری سل درگذشت، و جونگینتابا، نایب السلطنه سرپرستی وی را بر عهده گرفت. ماندلا در یک مدرسه تبلیغی وسلی در همسایگی محل زندگی نایب السلطنه مشغول به تحصیل شد. بر اساس رسوم تمبو، او در شانزده سالگی تشریف، و در موسسه شبانه روزی کلارک بری، مشغول به تحصیل فرهنگ غرب شد. او به جای سه سال، در دو سال مدرک مقدماتی خود را اخذ کرد.
ماندلا در نوزده سالگی، در سال ۱۹۳۷، به هلدتون، دانشکده وسلی در فورت بیوفورت که بیشتر خانواده سلطنتی در آن مشغول به تحصیل بودند عزیمت کرد، و به ورزشهای بوکس و دو و میدانی علاقهمند شد. پس از کنکور|شرکت در کنکور، او شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی علوم انسانی|کارشناسی در دانشگاه فورت هار کرد، او در این دانشگاه با اولیور تامبو، آشنا شد و آنها تبدیل به دوست و همکار پایداری شدند.
ماندلا در پایان سال اول تحصیلات خود، در تحریم شورای نمایندگی دانشجویان که در اعتراض به سیاستهای دانشگاه انجام گرفت شرکت کرد، و پس از آن از فورت هار اخراج شد. کمی پس از آن، جونیگنتابا به ماندلا و جاستیس (پسر نایب السلطنه که وارث تاج و تخت بود) اعلام کرد که قصد دارد برای هر دوی آنها مراسم ازدواج ترتیب دهد. هر دو مرد جوان با ناراحتی از این مساله به جای آنکه ازدواج کنند، تصمیم گرفتند راحتی قلمرو نایبالسلطنه را رها کرده و به تنها جایی که امکانش بود بگریزند: ژوهانسبورگ. ماندلا به محض ورود به ژوهانسبورگ، به عنوان نگهبان معدن شروع به کار کرد. اما، بلافاصله پس از آنکه کارفرمای وی پی برد که ماندلا پسر ناتنی نایبالسطنهاست که از خانه گریخته وی را اخراج کرد.
پس از آن ماندلا به لطف ارتباطی که با دوست و همکار خود والتر سیسولو داشت به عنوان منشی یک شرکت حقوقی شروع به کار کرد. ماندلا در حین کار، تحصیلات خویش را به صورت مکاتبهای در دانشگاه آفریقای جنوبی (UNISA) به اتمام رساند، و پس از آن شروع به تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه ویتواترسرند کرد. ماندلا در این مدت در شهرکی به نام الکساندرا زندگی میکرد.
پس از آنکه حزب ملی گرا که اکثریت اعضای آن را آفریکانسهای طرفدار سیاست جدایی نژادی آپارتاید تشکیل میدادند در انتخابات ۱۹۴۸ پیروز شد، ماندلا در مخالفت کنگره ملی آفریقا در سال ۱۹۵۲ و مبارزات کنگره خلق در سال ۱۹۵۵، که اتخاذ منشور آزادی توسط آن برنامه بنیادین آرمان ضد آپارتاید را فراهم میکرد نقشی اساسی داشت. در این زمان، ماندلا و همکارش اولیور تامبو شرکت حقوقی ماندلا و تامبو را مدیریت میکردند، و خدمات حقوقی رایگان یا ارزان قیمت در اختیار آن دسته از سیاهانی که قادر به برخورداری از نمایندگی قانونی نبودند قرار میدادند.
ماندلا که در آغاز طرفدار مبارزه عمومی غیر خشونت آمیز بود، در ۵ دسامبر ۱۹۵۶ به همراه ۱۵۰ تن دیگر دستگیر شده، و متهم به خیانت شد. محاکمه به اتهام خیانت از ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۱ ادامه یافت، و همگی آنان تبرئه شدند. از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۹ با روی کار آمدن طبقه جدیدی از فعالان سیاهپوست (آفریکانیست) در شهرکها که خواستار اتخاذ تدابیر جدیتری علیه رژیم حزب ملیگرا بود، فعالیت کنگره ملی آفریقا با اختلالات زیادی همراه بود. رهبران کنگره ملی آفریقا یعنی آلبرت لوتولی، اولیور تامبو و والتر سیسولو نه تنها احساس میکردند که تحولات با سرعت زیادی در حال رخ دادن است، بلکه رهبری خود را نیز در خطر میدیدند.
در نتیجه آنان در تلاش برای جلب موقعیتی بهتر از آفریکانیستها بر آن شدند که موقعیت خود را از طریق اتحاد با احزاب سیاسی کوچک سفیدپوست، رنگین پوست و سرخپوست بهبود بخشند. آفریکانیستها کنفرانس منشور آزادی را که در سال ۱۹۵۵ در کلیپتون برگزار شد به باد تمسخر گرفتند. دلیل آنها برای این کار آن بود که کنگره ملی آفریقا که بیش از ۱۰۰ هزار عضو داشت در اتحادیه کنگره تنها یک حق رای داشت، این اتحادیه چهار دبیر کل از پنج حزب حاضر از اعضای حزب کمونیست آفریقای جنوبی (SACP) داشت، که به شدت به سیاستهای مسکو پایبند بودند.
در سال ۱۹۵۹، پس از آنکه بیشتر آفریکانیستها، با حمایت مالی از غنا و پشتیبانی چشمگیر سیاسی از جانب باسوتو مستقر در ترنسوال از این کنگره جدا شده و تحت رهبری رابرت سوبوکوه و پوتالکو لبالو، کنگره پان آفریکانیست را تشکیل دادند کنگره ملی آفریقا بیشتر حمایت نظامی خود را ازدست داد. پس از قتلعام حامیان کنگره پان آفریکانیست، در مارس ۱۹۶۰، و تحریم کنگره پان آفریکانیست و کنگره ملی آفریقا، کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به متابعت از جنبش مقاومت آفریقا (شورشیان لیبرال) و کنگره پان آفریکانیست پرداختند.
لوتولی، که متهم به بیاعتنایی شده بود، به حاشیه کشانده شد، و کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به کنفرانس فراگیر آفریقا در سال ۱۹۶۱، که تمامی احزاب در آن گرد آمدند تا به راهبرد مشترکی دست یابند متوسل شدند و در این کنفرانس ماندلا با اعلام تشکیل اومخونتووه سیزوه، که بر اساس ایرگو، نهضت چریکی یهودیان، تشکیل شده و رهبری آن را ماندلا و دنیس گلدبرگ، لیونل «راستی» برنشتاین، و هارولد ولپه فعالان یهودی حزب کمونیست آفریقای جنوبی بر عهده داشتند دعوت به مبارزه نظامی کرد.
پس از آن ماندلا پنهانی کشور را ترک کرد و با رهبران آفریقا در الجزایر و دیگر نقاط دیدار کرد. ماندلا که از پی بردن به عمق حمایت از کنگره پان آفریکانیست و عقیده عموم مبنی بر آنکه کنگره ملی آفریقا یک انجمن کوچک وابسته به قبیله خهوسا و تحت کنترل سفیدپوستان کمونیست قرار دارد شگفت زده شده بود، به آفریقای جنوبی بازگشت و مصمم شد تا بخش ملی گرای آفریقا را در اتحاد کنگره تقویت کند.
تصور بر این است که بحث ماندلا با رهبران کمونیست بر سر این مساله منجر به خیانت متعاقب آن به ماندلا و دستگیری وی در نزدیکی هوویک شد. ویسل اینلاین ماندلا در زندگینامه خود به شرح این مطلب پرداختهاست اما دست کم یکی از فعالان برجسته حزب کمونیست آفریقای جنوبی که در آن زمان به ماندلا نزدیک بود در بازگشت به آفریقای جنوبی مورد بی اعتنایی قرار گرفت.
در سال ۱۹۶۱، ماندلا رهبری اومخونتو وسیزوه (به معنای «نیزه ملت»، و نیز با علامت اختصاری “MK”) شاخه نظامی کنگره ملی آفریقا (ANC) را که خود یکی از بنیانگذاران آن بود بر عهده گرفت. او مبارزات خرابکاری علیه اهداف نظامی و دولتی را رهبری کرده، و طرحهایی تدوین کرد تا در صورتی که خرابکاری نتوانست به آپارتاید خاتمه دهد به جنگ چریکی متوسل شود. چند دهه بعد، خصوصاً در دهه ۱۹۸۰، اومخونتو وسیزوه تبدیل به جنگ چریکی علیه رژیم حاکم شد. ماندلا همچنین در خارج از کشور مبادرت به جمعآوری کمکهای مالی برای MK کرد، و در دیدار با برخی از دولتهای آفریقا ترتیباتی برای آموزش شبه نظامی داد.
در ۵ اوت ۱۹۶۲، ماندلا پس از هفده ماه گریز دستگیر شده و در دژ ژوهانسبورگ زندانی شد. ویلیام بلوم، یکی از کارکنان سابق وزارت امور خارجه آمریکا، گفتهاست سازمانسیا محل اختفای ماندلا را به پلیس اعلام کرده بود. سه روز بعد، در حضور ماندلا در دادگاه وی متهم به رهبری اعتصاب کارگران در سال ۱۹۶۱ و ترک غیرقانونی کشور شد. در ۲۵ اکتبر ۱۹۶۲، ماندلا به پنج سال زندان محکوم شد. دو سال بعد در ۱۱ ژوئن ۱۹۶۴، به اتهام شرکت ماندلا در کنگره ملی آفریقا (ANC) برای وی حکم دیگری صادر شد.
در حالیکه ماندلا در زندان بود، پلیس در ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۳، رهبران کنگره ملی آفریقا را در مزرعه لیلیسلی، در ریوونیا، واقع در شمال ژوهانسبورگ دستگیر کرد. ماندلا نیز به محاکمه ریوونیا کشانده شد، و در این روند ماندلا، احمد کاترادا، والتر سیسولو، گووان مبکی، آندرو ملانجلی، ریموند مهلابا، الیاس موتسوئالدی، والتر مکوایی (که در حین محاکمات از زندان گریخت)، آرتور گلدریچ (که قبل از محاکمه اززندان گریخت)، دنیس گلدبرگ و لیونل «راستی» برنشتاین توسط قاضی پرسی یوتار متهم به خرابکاری و اتهاماتی معادل خیانت، که اثبات آن برای دولت سادهتر بود شدند.
ماندلا در بیانیه خود که از جایگاه متهم در آغاز جلسه دفاع خود در محاکمه ۲۰ آوریل ۱۹۶۴ در دیوان عالی پرتوریا بیان کرد، به تبیین دلیل توسل کنگره ملی آفریقا به استفاه از تاکتیک خشونت پرداخت. بیانیه وی نشان میداد که چگونه کنگره ملی آفریقا تا پیش از قتلعام شارپویل سالها از طریق صلحآمیز به دنبال مقابله با آپارتاید بودهاست. این حادثه که همزمان با برگزاری همهپرسی تأسیس جمهوری آفریقای جنوبی و اعلام وضعیت فوقالعاده همزمان با ممنوعیت فعالیت کنگره ملی آفریقا بود تنها چارهای که برای کنگره ملی آفریقا باقی گذاشت توسل به خرابکاری بود. هر اقدام دیگری معادل تسلیم بیقید و شرط بود. ماندلا به ارائه توضیحاتی در مورد طراحی Manifesto of Umkhonto در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۹۶۱ به منظور افشای شکست سیاست کنگره ملی آفریقا پس از امتناع بیگانگان از سرمایهگذاری در کشور پرداخت. اوبا این عبارات یه اظهارات خود خاتمه داد:
«در طول زندگیام خود را وقف مردم آفریقا کردهام. با استیلای سفدپوسان مبارزه کردهام، و با استیلای سیاهان نیز مبارزه کردهام. به دنبال آرمان جامعهای آزاد و دموکراتیک که همه بتوانند در آن در توازن و با فرصتهایی برابر زندگی کنند بودهام. این آرمان من است که امیدوارم با آن زندگی کرده و بدان دست یابم. اما اگر نیاز باشد آمادهام برای این آرمان بمیرم.»
برام فیشر، ورنون بران، خوئل جوفه، آرتور چاسکالسون و جورج بیزوس اعضای تیم وکلای مدافع متهمان بودند. هارولد هنسون در پایان جریان محاکمه برای درخواست تخفیف در مجازات به جمع وکلای مدافع پیوست. همگی متهمان به استثنای راستی برنشتاین گناهکار شناخته شده، اما از مجازات مرگ گریخته و در تاریخ ۱۲ ژوئن ۱۹۶۴ محکوم به حبس ابد شدند. از جمله موارد اتهامات آنان میتوان از این موارد نام برد: شرکت در اقدامات نظامی، خصوصاً چهار مورد اتهام خرابکاری، که ماندلا همه آنها را پذیرفت، و توطئه برای کمک به دیگر کشورها در جهت حمله به آفریقای جنوبی، که ماندلا این اتهام را نپذیرفت.
ماندلا در جزیره روبن زندانی شد و از بیست و هفت سال زندان متعاقب آن هیجده سال را در این زندان به سر برد. در این زندان بود که ماندلا زندگینامه خود را، تحت عنوان راه طولانی آزادی نوشت. اما، ماندلا هیچ چیزی در مورد همدستی فردریک دکلرک در خشونتهای دهههای هشتاد و نود، یا نقش همسر سابق خود وینی ماندلا در آن قتلعام افشا نکرد. اما، او بعدها در همکاری با دوست روزنامهنگار خود آنتونی سمپسون به بررسی این مسائل در ماندلا: زندگینامه تایید شده پرداخت. ماندلا در مدتی که در زندان بود، همچنان با کنگره ملی آفریقا در ارتباط بود، و این کنگره در تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۸۰ بیانیهای از جانب وی منتشر کرد، که بخشی از آن به شرح زیر است: «متحد شوید! بسیج شوید! بجنگید! باید آپارتاید را در بین سندان اقدامات تودههای متحد و چکش مبارزه مسلحانه در هم بکوبیم!»
در فوریه ۱۹۸۵ رییس جمهوری آفریقای جنوبی پیشنهاد آزادی مشروط او را به شرط محکوم کردن بی قید و شرط خشونت به عنوان ابزاری سیاسی را داد. وزرا با این پیشنهاد مخالف بودند زیرا معتقد بودند ماندلا هرگز در ازای آزادی شخصی به این متعهد نخواهد شد که سازمانش مبارزه مسلحانه را خاتمه بدهد. ماندلا پیشنهاد را قویاً رد کرد و از طریق دخترش زیندزی در اعلامیه ای گفت «چه آزادی به من پیشنهاد می شود در حالیکه سازمان مردم ممنوع باقی می ماند؟ تنها مردم آزاد می توانند مذاکره کنند. یک زندانی نمیتواند قرارداد ببندد.»
ماندلا تا فوریه ۱۹۹۰ که تلاش کنگره ملی آفریقا و مبارزات بینالمللی با شعار «نلسون ماندلا را آزاد کنید!» منجر به آزادی وی شد همچنان در زندان باقیماند. فردریک د کلرک رئیس جمهور نیز همزمان دستور آزادی ماندلا، و پایان ممنوعیت فعالیت کنگره ملی آفریقا را صادر کرد.
ماندلا در روز آزادی خود یعنی ۱۱ فوریه ۱۹۹۰، به ایراد سخنرانیای خطاب به ملت پرداخت. وی همزمان با اعلام پایبندی خود به صلح و آشتی با اقلیت سفیدپوستان کشور، به وضوح اعلام کرد که مبارزه مسلحانه کنگره ملی آفریقا هنوز به پایان نرسیدهاست: «توسل ما به مبارزه مسلحانه در سال ۱۹۶۰ با تشکیل (اومخونتو وی سیزوه) شاخه نظامی کنگره ملی آفریقا صرفاً اقدامی دفاعی در برابر خشونت آپارتاید بود. عواملی که ایجاب کننده مبارزه مسلحانه بود امروز همچنان باقی است. ما چارهای جز ادامه نداریم. امیدواریم به زودی شرایطی برای حل این مسائل از طریق مذاکره فراهم شود، تا دیگر نیازی به مبارزه مسلحانه نباشد.»
اما وی اعلام کرد که توجه وی معطوف به برقراری صلح برای اکثریت سیاهپوست و دادن حق رای به آنان چه در انتخابات کشوری و چه در انتخابات محلی است. نخستین انخابات دموکراتیک آفریقای جنوبی که در آن همه افراد میتوانستند شرکت کنند در تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۹۴ برگزار شد. کنگره ملی آفریقا اکثریت را در انتخابات به خود اختصاص داد، و ماندلا، به عنوان رهبر کنگره ملی آفریقا، به عنوان نخستین رئیس جمهور سیاهپوست کشور برگزیده شد، و در دولت اتحاد ملی دکلرک از حزب ملیگرا به عنوان معاون رئیسجمهور برگزیده شد.
ماندلابه عنوان رئیسجمهور از ماه می۱۹۹۴ تا ژوئن ۱۹۹۹، رهبری انتقال از فرمانروایی اقلیت و آپارتاید را بر عهده داشت، و به خاطر حمایت از صلح ملی و بینالمللی تحسین بینالمللی را به دست آورد اما، خصوصاً زمانی که آفریقای جنوبی در سپتامبر ۱۹۹۸ و در زمان ریاستجمهوری وی به لسوتو حمله کرد، انتقاداتی از دولت وی به عمل آمد.
زمانی که آفریقای جنوبی میزبانی جام جهانی راگبی ۱۹۹۵ را بر عهده داشت، نلسون ماندلا اتباع غیر سفیدپوست آفریقای جنوبی را به حمایت از تیم اتحادیه ملی راگبی آفریقای جنوبی که پیش از آن مورد نفرت همگان بود دعوت کرد. پس از آنکه تیم اسپرینگبوک با پیروزی بر نیوزیلند به قهرمانی رسید، ماندلا با پوشیدن لباس اسپرینگبوک جام قهرمانی را به کاپیتان سفید پوست این تیم، فرانکو پینار اهدا کرد. این اقدام ماندلا گامی مهم در راستای برقراری آشتی میان سیاهان و سفیدپوستان آفریقای جنوبی محسوب شد.
برخی گروهها نیز از پیشرفت اجتماعی دولت ماندلا، خصوصاً در زمینه ناکارآمدی دولت در رویارویی با بیماری ایدز انتقاد کردند ماندلا پس از بازنشستگی، اذعان کرد که عدم توجه کافی وی به همهگیری HIV/AIDS ممکن بود عواقب وخیمی برای کشورش به همراه داشته باشد. وی در فرصتهای مختلف اهمیت این بحران آفریقای جنوبی را گوشزد کردهاست.
ماندلا پس از پایان دوره ریاست جمهوری خود در سال ۱۹۹۹، تبدیل به یکی از طرفداران سازمانهای فعال اجتماعی و حقوق بشر شد. وی جوایز بینالمللی بسیاری از جمله نشان لیاقت و نشان سنت جان از ملکه الیزابت دوم و نشان آزادی ریاست جمهوری از جورج دبلیو. بوش دریافت کرد.
ماندلا در سفر خود به کانادا در سال ۱۹۹۸، به سخنرانی در جمع ۴۵٬۰۰۰ دانشآموز در اسکایدوم در شهر تورونتو پرداخت و مورد استقبال آنان قرار گرفت. در سال ۲۰۰۱، او نخستین فرد زندهای نام گرفت که به عنوان شهروندی افتخاری کانادا برگزیده شد (تنها فردی که پیش از وی این عنوان را به دست آورده بود رائول والنبرگ، بود که پس از مرگ به چنین عنوانی دست یافته بود). گرچه دولت کانادا امیدوار بود ماندلا با تمامی آرا به عنوان شهروند افتخاری نائل شود، اما این امر به دلیل مخالفت حزب اتحاد کانادا و اعتراض راب اندرس نماینده پارلمان در مجلس نمایندگان کانادا مبنی بر اینکه ماندلا سابقاً یک «کمونیست و تروریست» بوده حاصل نشد. در همین حال، وی نخستین عضو افتخاری حکم کانادا، یکی از معدود اتباع کشورهای بیگانه بود که بالاترین نشان افتخار کانادا را به دست میآورد.
در تابستان ۲۰۰۱، بیماری سرطان پروستات ماندلا شناسایی و درمان شد. وی در طول هفت هفته درمان شد. در سال ۲۰۰۳، ماندلا طی چند سخنرانی از سیاست خارجی دولت جرج دبلیو بوش انتقاد کرد، و اعلام کرد که جرج دبلیو بوش در مورد مساله جنگ عراق و در قضیه عدم متابعت از سازمان ملل متحد و دبیر کل آن کوفی عنان ممکن است انگیزههای نژادپرستانه داشته باشد. «آیا این به این خاطر است که دبیر کل سازمان ملل متحد یک سیاهپوست است؟ آنان هیچگاه در زمانی که دبیرکل سازمان ملل متحد سفیدپوست بود چنین اقداماتی انجام نمیدادند» این اظهارات ماندلا حتی در میان برخی از طرفداران وی نیز، اعتراضاتی را به همراه داشت.
بعدها در همان سال، او به حمایت از ۴۶۶۶۴ بنیاد خیریه ایدز که نام آن از روی شماره زندان وی انتخاب شده بود، پرداخت.
ماندلا در ژوئن ۲۰۰۴، در ۸۵ سالگی، اعلام کرد که از زندگی سیاسی کنارهگیری خواهد کرد. سلامتی وی رو به وخامت نهاده بود و وی میخواست زمان بیشتری را در کنار خانوادهاش سپری کند. اما وی مبارزه علیه ایدز را از این مساله مستثنی کرده بود. او در ژوئیه ۲۰۰۴، به بانگکوک پرواز کرد تا در پانزدهمین کنفرانس بینالمللی ایدز سخنرانی کند. پسر او، ماکگاتو ماندلا، در ۶ ژانویه ۲۰۰۵ در نتیجه ابتلا به ایدز درگذشت.
ماندلا همچنین از نهضت بینالمللی مبارزه با فقر که گروه ONE نیز بخشی از آن است اعلام حمایت کردهاست. در ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۴، شهر ژوهانسبورگ با اعطای نشان آزادی شهر در جشنی اورلاندو، سووتو بالاترین نشان افتخار خود را به ماندلا اعطا کرد.
امروزه، ماندلا هنوز برای سازمانهای آموزشی جهان همانند United World Colleges و Round Squareکه برای عقاید وی در زمینه صلح جهانی اهمیت زیادی قائلند از چهرههای سرشناس جهان محسوب میشود. کمیته بینالمللی المپیک برای چهره برگزیده فعال در زمینه مسائل بشر دوستانه یعنی المپیک زمستانی ۲۰۰۶ ماندلا از اهمیت زیادی قائل است.
منبع:
http://khabarfarsi.com/ext/7433003
::
- گزارشهای تصویری از زندگی تا مرگ نلسون ماندلا:
سوگواران نلسون ماندلا / مشرق
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/268748/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C…
::
ماندلا از تولد تا مرگ به روایت تصاویر / ابنا
http://www.abna.ir/data.asp?lang=1&id=486562
::
نلسون ماندلا در ایران / روزگار نو
مجله مهر: آزادی ماندلا از زندان مقارن با روزهای ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی در ایران بود. هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال 68 خود می نویسد: «تا ساعت ده و نیم صبح در خانه برای تهیه خطبهها کار کردم. برای اقامه جمعه به دانشگاه رفتم . دکتر ولایتی تلفنی خواست که [نلسون] ماندلا رهبر سیاهان آفریقای جنوبی را که اخیراً از زندان آزاد شده، دعوت کنم».
دو دیدار با رهبر معظم انقلاب
ماندلا دو بار به ایران آمد. تیرماه سال 71 دو سال پس از آزادی از زندان برای اولین بار به ایران سفر کرد و 31 تیر همان سال با رهبر معظم انقلاب دیدار کرد. او که در آن زمان در قامت رهبر کنگره ملی آفریقا به ایران آمده بود در دیدار رهبر معظم انقلاب از استقبال گرم مقامات جمهوری اسلامی ایران از وی و هیأت همراهش تشکر کرد و با اشاره به جایگاه با اهمیت اسلام در آفریقای جنوبی در کنار دیگر ادیان گفت:ما نسبت به اسلام بیگانه نیستیم. برجسته ترین رهبران مسلمانان آفریقای جنوبی درکنگره ملی آفریقا حضور و نقش مؤثری دارند و تأمین حقوق تضییع شده ی مسلمانان درکشورم از جمله اهداف و خواسته های ماست. وی بر این نکته که قبل از ترک کشورش مجدانه خواستار زیارت مرقد مطهر امام خمینی شده بود تأکید کرد و گزارش کاملی را از روند مبارزات مردم آفریقای جنوبی برای احقاق حقوق تضییع شده خود به استحضار مقام معظم رهبری رساند.
25مهرماه سال 78 هم بار دیگر به حضور رهبر معظم انقلاب رفت و در این دیدار با تمجید از شخصیت بى نظر امام خمینى گفت: امام خمینى نه تنها رهبرى بزرگ براى ایران بود، بلکه رهبرى براى تمامى نهضتهاى آزادیبخش جهان به شمار مى رفت و چالش بسیار عظیمى که او در مبارزه با یکى از طاغوتهاى زمان انجام داد، گویاى شجاعت ستایش برانگیزى است که فقط ایشان مى توانست از خود نشان دهد و این افتخار بزرگى بود که توانستم براى دومین بار در کنار مرقد امام خمینى حاضر شوم و به ایشان اداى احترام کنم. آقاى ماندلا از قطع روابط ایران با رژیم آپارتاید و برقرارى ارتباط نزدیک با نهضت و حرکت مردمى در آفریقاى جنوبى پس از پیروزى انقلاب اسلامى به عنوان یک رویداد بسیار مهم یاد کرد و گفت: ما خود را مدیون انقلاب اسلامى مى دانیم و مراتب تقدیر و تشکر خود را از رهبر انقلاب و ملت و دولت ایران اعلام مى کنیم.
رابطه صمیمانه ماندلا با آیت الله هاشمی
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، در خبری می نویسد که نلسون ماندلا کهنه مبارز انقلابی قاره آفریقا در سال 1378 به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامی نوشته است: «ما مثل شما نداریم و در تاریخ فراموش نخواهید شد. شما هم، مانند من، برای پیروزی ملتتان در زندان بودید و زیر شکنجه قرار داشتید. عالی جناب بخوبی میدانند که من چه میگویم که یک روز در زندان برابر با ۳۰ سال است و خیلی خوشحالم که یک مبارز موفق شده تا جمهوری اسلامی ایران را از لحاظ پیشرفت به جایی برساند که درهای آن بر روی جهان باز است»
آیت الله هاشمی رفسنجانی در اواخر دوران ریاست جمهوری خود سفری به آفریقای جنوبی داشته است. گفته می شود ماندلا شخصا برای استقبال از رئیس جمهور وقت ایران به فرودگاه آمده بود. سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی می نویسد: «به اتفاق مهندس محلوجی که وزیر معادن و فلزات وقت بود به نلسون ماندلا خبر دادیم و ازایشان خواهش کردیم که با توجه به درد زانو تشریف ببرند و منتظر نمانند. ماندلا در پاسخ جواب دادکه: آقای هاشمی غیر از سمت ریاست جمهوری دوست و همراه من و آزادیخواهان آفریقای جنوبی در سالهای آپارتاید بوده و من منتظر ایشان میمانم».
سال 89 در پی تحمل یک دوره بیماری و بستری شدن ماندلا در بیمارستان آیت الله هاشمی رفسنجانی پیامی برای او صادر کرد و نوشت که «برادر مبارز جناب آقای نلسون ماندلا با خبر شدم که آثار سالهای سخت شکنجه در زندانهای مهیب نظام منحوس آپارتاید، باز هم در جسم شما نمایان شد و در بیمارستان بستری بودهاید و بحمدلله بیمارستان را ترک کردهاید. با آرزوی شفا و سلامتی کامل شما، امیدوارم فرصتی پیش آید تا کمافی السابق در ملاقاتها از خاطرات دوران مبارزه علیه نژاد پرستی بشنویم که برای تاریخ در همه نسلها آموزنده است».
تعبیری که ماندلا برای روسای جمهور به کار می برد
در سال 78 یک سال پس از استقرار دولت اصلاحات ماندلا بار دیگر به ایران سفر کرد. رئیس دولت اصلاحات درباره ویژگی های ماندلا می گوید: جناب ماندلا چه در دوربان آفریقای جنوبی و چه در تهران و احیانا در بعضی کشورهای دیگر، دیدارهای متعددی داشتهام و بارها تلفنی با ایشان صحبت کردهام. چنان که عرض کردم، تواضع این مرد بزرگ ویژگی ممتازشان است. همیشه مرا رییسجمهور من (My President) خطاب میکردند و فکر میکنم همین تعبیر را نسبت به دیگر رؤسای جمهوری به کار میبرد تا هم نزدیکی و صمیمیت را نشان دهد و هم تواضع خود را.
دوست دارم چند نکته را که در دیدارشان از تهران با وی در میان گذاشتم را در این مجال مطرح کنم. من در آن دیدار خطاب به وی گفتم شما آموزگاری هستید که دو درس مهم را به نسل امروز دادهاید؛ یکی اینکه آنچه در این قرن (مراد قرن بیستم میلادی است) بر بشر گذشته است شایسته او نبوده است و گذراندن بیش از بیست سال عمرتان در زندان، خود نشانه وضع ناگواری است که بر بشر امروز رفته است. خداوند خواست ماندلا زنده بماند، ولی خیلی از ماندلاها در زندان یا در پای چوبه اعدام از پا درآمدند.
دسته گل ظریف
محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان آخرین مقامی بود که در روزهای بستری شدن ماندلا به آفریقای جنوبی سفر کرد و برای ماندلا دسته گل فرستاد. ظریف که آبان ماه امسال به این کشور سفر کرده بود در گزارشی نوشت: روابط جمهوری اسلامی ایران با آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید بسیار خوب بوده و همکاری های مفیدی در زمینه های مختلف منجمله همکاری های گسترده سیاسی و مراودات اقتصادی و تجاری در زمینه های نفت و انرژی، مخابرات، معدن و فن آوری میان دو کشور برقرار بوده است… دیشب پس از ورود ابتدا به رسم احترام دسته گلی برای آقای نلسون ماندلا که مدتهاست در بستر بیماری است ارسال کردم. ظریف از اولین مقامات ایران بود که پس از فوت ماندلا پیام تسلیت داد.
منبع:
http://www.rouzegareno.ir/fa/news/62232/%D9%86%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%86-%…
::
ما همه ماندلاییم! (گزارش تصویری) / روزگار نو
برخی از هواداران نلسون ماندلا با خوشحالی نوشته اند که: «پیرمرد، آرام گرفت». و حتی به سنت خود در مرگ پیرمرد پای کوبیدند؛ اما همه نسبت به مرگ او احساسی دوگانه دارند. از سویی خوشحالند که او از رنج رنجوری رست، و از دیگر سو، غمگین اند که چون او انسانی دیگر در میانشان نیست!
http://www.rouzegareno.ir/fa/news/62216/%D9%85%D8%A7-%D9%87%D9%85%D9%87-…
::
ماندلا؛ مردی که عاشق کلاه بود! / روزگار نو
http://www.rouzegareno.ir/fa/news/62209/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%…
::
جشن تولد 95 سالگی ماندلا / روزگار نو
علی رغم اینکه در ماه گذشته چندین و چند بار خبر وخامت حال نلسون ماندلا منتشر شد و علی رغم شایعاتی که هر از چندگاهی خبر مرگ رهبر مبارز آفریقای جنوبی را مخابره می کرد و تکذیب می شد مردم آفریقای جنوبی ۹۵ امین سالروز تولد نلسون ماندلا را که به قهرمان امید و امیدواری این کشور بدل شده را جشن گرفتند.
http://www.rouzegareno.ir/fa/news/43259/%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D8%AC%D8%B4%…
::
آیین بزرگداشت نلسون ماندلا مرد صلح و آزادی در فرهنگسرای ارسباران / فارس نیوز
http://www.farsnews.com/plarg.php?nn=560285&st=1013679
::
- درباره ماندلا (تاثیرات و نظرها):
تاثیر گذاری نلسون ماندلا بر زندگی سیاسی باراک اوباما / دیپلماسی ایرانی
مرکز مطالعات راهبردی ایالات متحده (دیدبان آمریکا): برای درک احترامی که باراک اوباما برای نلسون ماندلا، رئیس جمهور سابق آفریقای جنوبی قائل است، باید به نقش مهم ماندلا در جنبش ضد آپارتاید که همزمان با دوران تحصیل اوباما در کالج در دهه ی 1980 میلادی بود، اشاره کنیم.
اوباما در کنفرانس خبری که در سنگال داشت، یادآور شد که« اولین فعالیت سیاسی من، زمانی بود که در کالج اکسیدنتال بودم، آن زمان 19 سال داشتم، من درگیر جنبش ضد آپارتاید در سال های 1979 و 1980 بودم چون تحت تاثیر آن چیزی بودم که در آفریقای جنوبی اتفاق می افتاد»
مارگو میفلین، همکلاسی اوباما در کالج، خاطرات دست اول خودش از این تظاهرات را در نیویورک روایت می کند.وی توضیح می دهد که اوباما، اولین سخنرانی عمومی اش را در 18 فوریه 1981 انجام داد.اوباما به عنوان سخنران آغازین این تجمع، شروع به صحبت درمورد کمپانی های جهانی کرد و در ادامه به رژیم های سرکوبگر می رسد.
در دهه 1980 میلادی، جنبش ضد آپارتاید، دانشجویان کالج های ایالات متحده را تحت تاثیر قرار داد.آنها با موفقیت توانستند، تعدادی از کمپانی ها و دانشگاه های ایالات متحده را از همکاری با آفریقای جنوبی منع کنند.برای بسیاری از دانشجویان، این نقطه ی ورود به سیاست بود.
اوباما در کنفرانس خبری اش توضیح می دهد که ماندلا چگونه بر وی تاثیر گذاشته است.«به یاد دارم که در آن زمان، به هیچ وجه فکر نمی کردم که ماندلا آزاد شود، من نوشته ها و سخنرانی های وی را می خواندم و فهمیدم که درباره ی آن چیزهایی که من درموردشان صحبت می کنم، کسی هست که اعتقاد اساسی به آن ها دارد و حاضر به فدا کردن زندگی خود برای این باورها است»
اوباما در این رابطه اضافه کرد، بخشیدن دشمنانش بعد از آزادی، موجب گسترش درک من از آشتی سیاسی شد.وی در ادامه می گوید« وقتی من در سال های 1990 و 1991 در دانشکده حقوق بودم، نلسون ماندلا را می دیدم که بعد از 27 سال زندان، روندی رو به پیشرفت دارد و نه تنها کمک به برقراری دموکراسی و حاکمیت اکثریت و حق رای در آفریقای جنوبی کرد، اما مهمتر از همه این جمله ی وی که می گوید من زندانبانان سابق و ستمگران سابق را در آغوش می کشم و داشتن اعتقاد به یک ملت که براساس شخصیت خود قضاوت می شوند، نه رنگ پوستشان، به من این حس را داد که همه چیز در جهان ممکن است، وقتی افراد صالح با حسن نیت به دنبال هدفی بزرگ هستند»
اوباما به این موضوع اشاره کرد که در سال 2005، وقتی که سناتور بود، افتخار ملاقات با ماندلا و صحبت کردن با وی را داشته است.اما این دفعه به خاطر وضعیت نامناسب جسمی ای که ماندلا دارد، نتوانست با وی دیدار کند.اما مشخص کرد که ماندلا همچنان برای وی و خیلی های دیگر تاثیر گذار است.
وی در این رابطه می افزاید« او برای من یک قهرمان بود، اما فکر نمی کنم که فقط من این حس را داشته باشم، من فکر می کنم وی برای کل جهان، قهرمان بود و اگر زمانی از این جا برود، همه ی ما می دانیم که وی میراثی برای سراسر اعصار خواهد بود»
منبع: واشینگتن پست
منبع:
http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1918074/%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1…
::
نلسون ماندلا چه تاثیری بر موسیقی، سینما و شعر گذاشت؟ / آفتاب
نلسون ماندلا رئیس جمهور پیشین آفریقای جنوبی و قهرمان مبارزه با آپارتاید شامگاه پنجشنبه در 95 سالگی در ژوهانسبورگ درگذشت.
به گزارش خبرآنلاین، نلسون ماندلا از دهه 1960 که یک زندانی سیاسی بود و آفریقای جنوبی تحت قوانین آپارتاید اداره میشد، تا دوران معاصر که قوانین نژادپرستانه این سرزمین برچیده شد و او در جایگاه یکی از تحسینشدهترین آدمهای دنیا قرار گرفت، همیشه منبع الهام کنسرتهای موسیقی، ترانهها، اشعار، داستانها و فیلمهای سینمایی و تلویزیونی بوده است.
هنرمندان به یک اندازه مجذوب این مرد و آنچه برایش تلاش میکرد بودند. در طول حدود 30 سالی که ماندلا در زندان بود، آزادی او مترادف با آزادی کشورش شده بود. ترانهسراها و شاعران نام او را برای پایان دادن به آپارتاید و بایکوت هنری آفریقای جنوبی به کار میبردند.
تونی موریسون، برنده جایزه نوبل ادبیات یکبار گفت: «نلسون ماندلا برای من تنها سیاستمدار در دنیاست. سیاستمدار به معنای واقعی، کسی که مشکلاتش را با اسلحه حل نمیکند. واقعا قابل باور نیست.»
حمایت از ماندلا در سالهای زندان کاری جسورانه بود. آن زمان ماندلا و جنبش کنگره ملی آفریقا که او هدایت آن را به عهده داشت، در فهرست گروههای تروریستی در سطح بینالمللی بودند و لیبرالها و محافظهکارها نسبت به او دیدگاههای متفاوت داشتند.
اواخر 1988 تنها دو سال پیش از آزادی ماندلا، یک کنسرت با حضور جمع زیادی از ستارههای دنیای موسیقی به مناسبت هفتادمین سال تولد او برگزار شد، اما تلویزیون بریتانیا هنگام پخش بخشهای سیاسی این کنسرت را سانسور کرد.
اما زمانی که آفریقای جنوبی به شیوه صلحآمیز از آپارتاید به دموکراسی تغییر پیدا کرد و ماندلا در جریان یک انتخابات دموکراتیک عمومی از یک رهبر مخالف به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد، همه چیز به نفع او عوض شد و از آنجا به بعد انگار تنها بر تعداد تحسینکنندههایش اضافه شد.
ماندلا در دهه آخر زندگی خود رئیس مجموعه کنسرتهای «46664» در آفریقای جنوبی را به عهده داشت که نام آن از شماره ماندلا در زندان (466) و سالی که زندانی شد (1964) گرفته شد.
آنچه در ادامه میآید بخشی از آثار هنری و ادبی در حوزههای مختلف است که با الهام از او تولید شدند.
سینما و تلویزیون: تعدادی از بزرگترین بازیگران هالیوود نقش او را در سینما و تلویزیون بازی کردهاند. سیدنی پواتیه بازیگر برنده اسکار که مهارت خاصی در انتقال انعطافپذیری آتشین و خویشتنداری صمیمانه دارد، سال 1997 یک انتخاب بدیهی برای بازی در نقش ماندلا در فیلمی تلویزیونی بود.
مورگان فریمن دیگر بازیگر برنده اسکار با سابقه حضور در نقشهای متفاوت از قاضی گرفته تا خدا، سال 2009 در فیلم «Invictus» به کارگردانی کلینت ایستوود، درباره یک تیم راگبی در آفریقای جنوبی به نقش ماندلا ظاهر شد. دنی گلاور هم در فیلمی زندگینامهای درباره ماندلا نقش او را ایفاء کرد.
دنیس هیزبرگ نیز سال 2007 در فیلم «خداحافظ بافانا» نقش ماندلا را بازی کرد. این فیلم درباره ارتباط ماندلا با یکی از نگهبانان زندان (با بازی جوزف فاینس) است. خود ماندلا در پایان فیلم «مالکوم ایکس» (اسپایک لی، 1992) حضور داشت.
«ماندلا: راه طولانی آزادی» به کارگردانی جاستین چادویک تازهترین فیلمی است که درباره رهبر محبوب آفریقای جنوبی ساخته شده است. ایدریس البا در این فیلم که از 29 نوامبر در آمریکای شمالی اکران شده به نقش ماندلا ظاهر شده است.
از قضا «ماندلا: راه طولانی آزادی» اولین بار در بریتانیا پنجشنبه شب در لندن با حضور شاهزاده ویلیام، دوک کمبریج، همسرش کیت میدلتن و دو دختر ماندلا روی پرده رفت. خبر مرگ ماندلا همزمان با افتتاحیه فیلم اعلام و باعث شد مراسم به طور موقف متوقف شود، اما دختران ماندلا خواهان ادامه نمایش آن شدند. نائومی هریس، رابرت هابز، مارک الدرکین و تئو لاندی از دیگر بازیگران «ماندلا: راه طولانی آزادی» هستند.
شرکت واینستین ژوئیه پیش همزمان با نود و پنجمین سالگرد تولد ماندلا، بخشهایی از فیلم را در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نمایش گذاشت.
کنسرتها: یکی از نقاط عطف جنبش آزادی ماندلا کنسرتی بود که سال 1988 به مناسبت هفتادمین سال تولد او در استادیوم ومبلی لندن برگزار و از تلویزیون پخش شد. در این کنسرت سوپراستارهایی چون استیوی واندر، ویتنی هیوستن و استینگ حضور داشتند.
آن زمان جنبش کنگره ملی آفریقا همچنان توسط بسیاری کشورها یک سازمان تروریستی به حساب میآمد و مارگارت تاچر نخست وزیر وقت بریتانیا آن را محکوم میکرد. بیبیسی با سانسور اظهار نظرهای سیاسی هواداران ماندلا را خشمگین کرد.
سال 1990 کنسرت دیگری به عنوان جشن آزادی او با حضور چهرههایی چون تریسی چاپمن و نیل یانگ برگزار شد. خود ماندلا هم در این کنسرت حضور داشت و تماشاگران به طور ایستاده مدتها او را تشویق کردند. در سالهای بعد تقدیر از ماندلا در کنسرتهای مختلف با حضور ستارههایی مانند ویل اسمیت، بونو از گروه یوتو و آنی لنوکس ادامه پیدا کرد.
ترانهها: در دهه 1980 تا آزادی ماندلا در 1990، ترانههای مختلفی در اعتراض به آپارتاید و تحسین ماندلا نوشته شد؛ از « Gimme Hope Jo’Anna» ادای گرانت گرفته تا ترانه «Sun City» استیو وان زانت که خوانندههای معروف چون بروس اسپرینگستین، مایلز دیویس و خیلیهای دیگر آن را خواندند. از ترانههایی که مستقیما درباره ماندلا هستند میتوان به «46664» همکاری مشترک بونو و جو استرامر، «نلسون ماندلا را آزاد کنید» از Special AKA و «روز ماندلا» از سیمپل مایند اشاره کرد.
ادبیات و شعر: «A Sport of Nature» نوشته نادین گوردیمر نویسنده و فعال سیاسی اهل آفریقای جنوبی، پایان عصر آپارتاید را پیشبینی کرد و به شخصیتی پرداخت که از روی ماندلا شکل گرفته بود. تاریخ اشعار سروده شده درباره ماندلا به دهه 1970 بازمیگردد که «و آن را در ماندلا دیدم» سروده جان ماتشیکیزا شاعر آفریقای جنوبی یکی از آنهاست.
اسوشیتدپرس / 5 دسامبر / ترجمه: علی افتخاری
منبع:
http://aftabnews.ir/fa/news/222020/%D9%86%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%86-%D9%85…
::
تاثیر ماندلا بر تغییر رژیم آپارتاید به حکومت دموکراتیک / بیباک
به گزارش بی باک، «احمد بخشی» معاون پژوهشی مرکز مطالعات آفریقا در گفتوگو با خبرنگار بینالمللخبرگزاری فارس، در خصوص درگذشت نلسون ماندلا رهبر سابق آفریقای جنوبی گفت: ماندلا رهبر بزرگ مبارزه آپارتاید است و 27 سال را برای همین مبارزه در زندان به سر برد.
وی افزود: ماندلا انسانی بود که در تغییر رژیم آپارتاید به حکومت دموکراتیک تأثیر داشته و نقش تأثیرگذاری بر آفریقا و دنیا گذاشت، امروز هم میبینیم که با مرگش همه دنیا و آزادیخواهان دنیا متأثر میشوند.
معاون پژوهشی مرکز مطالعات آفریقا ماندلا را نماد آزادی و حمایت از حقوق بشر خواند.
بخشی در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص بیانیه مقامات رژیم صهیونیستی در مورد مرگ ماندلا نیز گفت: این موضوع به نوع سیاستهایی که آفریقای جنوبی پس از آپارتاید در دوران ماندلا با رژیم صهیونیستی داشت بازمیگردد.
وی افزود: در زمان جنگ سرد به ویژه آپارتاید به این دلیل که رژیم صهیونیستی و رژیم آفریقای جنوبی هر دو طبیعت یکسانی در نگاه تبعیضنژادی به دنیا داشتند، گرایش زیادی به یکدیگر پیدا کردند و تا پایان رژیم آپارتاید دو طرف روابط خوبی با یکدیگر داشتند.
معاون پژوهشی مرکز مطالعات آفریقا با بیان اینکه در زمان ماندلا هم این روابط ادامه یافت، اظهار داشت:اما نه بدان معنا که حکومت جدید همان گرایشات دوره آپارتاید را نسبت به رژیم صهیونیستی داشته باشد، بلکه در بسیاری از موارد انتقادهایی صورت میگرفت. بدین معنا که اگر تبعیضی بود، آفریقای جنوبی بلافاصله اعلام میکرد و در بسیاری از موارد اعتراض خود را بیان میداشت.
بخشی با اشاره به تظاهرات ژوهانسبورگ و بسیاری از شهرهای آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی در مقاطع مختلف گفت: این تظاهرات تحت عنوان حمایت از فلسطینیان ادامه دارد و با توجه به نگاه دو جانبهای که آفریقای جنوبی پس از آپارتاید داشته، احتمال میرفت که رژیم صهیونیستی هم از مرگ وی ابراز تأسف کند.
وی به سیاست جمعگرایی ماندلا پس از ریاست جمهوری اشاره کرده و اظهار داشت: بدین معنا که آفریقا با تمام کشورهایی که با رژیم آپارتاید هم رابطه داشتهاند رابطه خود را قطع نکرد، اما در عین حال یکسری شاخصهای جدیدی را در پیش گرفت که در نتیجه سیاست جمعگرایی دوران ماندلا بود.
معاون پژوهشی مرکز مطالعات آفریقا ادامه داد: این سیاست انتقاد آمیز در بسیاری از زمینهها و همچنین در مجامع بینالمللی علیه سیاستهای رژیم صهیونیستی دنبال میشد.
بخشی با اشاره به انتقادات صریح ماندلا از رژیم صهیونیستی و حمایت از فرآیند صلح افزود: ماندلا حتی به بوش و اوباما انتقادهایی داشته است. ماندلا در دوران ریاست جمهوری و پس از آن حمله به عراق و افغانستان از سوی آمریکا را مورد انتقاد قرار داده و اعلام کرده بود که آنها میخواهند در سیاست مبارزه با تروریسم اهداف خود را پیش ببرند که همان سیاست جهانگشایی است.
وی با اشاره به اینکه سیاست دولت آفریقای جنوبی سیاست منتقدانهای است، یادآور شد: ماندلا همواره اعلام میکرد که حقوق بشر سرلوحه سیاستهایش است و بر همین مبنا در مواردی مانند شهرکسازی و انتفاضه و در بسیاری از موارد از جمله جنگهای 33 روزه و 22 روزه نگاه انتقادآمیزی را به حملات رژیم صهیونیستی به لبنان و غزه داشت و حتی تحریمهایی که در زمان مبارک علیه مردم آفریقای جنوبی بوده را محکوم میکرد.
معاون پژوهشی مرکز مطالعات آفریقا با بیان اینکه اگر ماندلا نگاه ایدئولوژیک داشت به دلیل روابط اسرائیل با رژیم آپارتاید باید روابط را قطع میکرد، خاطر نشان کرد: تحت سیاست جمعگرا این روابط قطع نشد اما نگاه انتقادآمیز خود را داشت.
::
کتاب وزیر فرهنگ فرانسه درباره ماندلا / ویستا
نلسون ماندلا؛ درس زندگی برای آینده
نویسنده؛ جک لانگ
مترجم؛ دکتر فرح یراقچی
ناشر؛ انتشارات کتاب پنجره، چاپ اول زمستان ۱۳۸۴
۲۲۵ صفحه
نلسون ماندلا را باید به حق قهرمان راه آزادی نام نهاد که با ظریف ترین شکل ممکن از کوه و پیچید گی های تو بر توی سر راه گذشت و البته در این مسیر بارها و بارها به زندان افتاد و درنهایت توانست به آرزوی خود که همانا پایان دادن به دوران آپارتاید است، برسد و از آن مهمتر اینکه در زمانی که در اوج قدرت قرار داشت، بوسه خداحافظی بر این اریکه زد و منزل به دیگری پرداخت تا سنتی را بنا نهد که کمتر کسی در تاریخ چنین کرد.
بر همین بنیان است که مسیری که طی کرد، همه گاه مورد تحسین دوست و دشمن قرار گرفته است و چهره های بزرگ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از نوشتن و بوسه تحسین زدن بر کارهای وی ابا ندارند که از یکدیگر سبقت می گیرند که درباره اش بنویسند.
در ایران کتاب های چندی درباره ماندلا ترجمه شد که مهمترین آن «راه دشوار آزادی» بود که خاطرات و زندگینامه مفصل این چهره نامی بود که ابتدا به صورت پاورقی در روزنامه اطلاعات منتشر شد و سپس درقالب کتاب از سوی انتشارات اطلاعات به بازار کتاب عرضه شد. اکنون کتابی تازه درباره این چهره نامی از سوی وزیر فرهنگ فرانسه نگاشته شده است. زندگی ماندلا در این کتاب که «نلسون ماندلا؛ درس زندگی برای آینده» نام دارد از دید جک لانگ به پنج برهه مختلف تقسیم شده است.
در بخش اول ماندلا همانند آنتیگون است که در مقابل وی چهره تیره کرئون قرار دارد که همان آپارتاید است که او را از حقوق خود محروم می کند، همچنان که دیگران را نیز ازحقوقشان محروم کرده است.دربخش دوم که اسپارتاکوس نام دارد، ماندلا رئیس گروهی شورشگر می شود علیه قدرت حاکم آفریقای جنوبی که همانند اسپارتاکوس با سلطه گران روم قدیم مبارزه می کرده است.
در بخش سوم وی مانند پرومته، روی صخره نژادپرستی به زنجیر کشیده شده، به خاطر اینکه مشعل مقاومت را از زئوس، فرمانروای سفاک که همان آپارتاید باشد، ربوده و آن را به دست انسان ها سپرده است.
دربخش چهارم نیز ماندلا زمانه و هویت فعلی خود را پیدا می کند و همانند پروسپرو که حامی بشریت است بر کالیبان غلبه پیدا می کند و بالاخره در بخش پنجم وی پادشاه نلسون است؛ اسطوره پایه گذار کشوری آزاد که درس فاجعه نژاد پرستی را با خود حمل می کند.
پیش گفتار نادین گوردیمر (برنده نوبل ادبی سال ۱۹۹۱ ) براین کتاب از دیگر ویژگی های این اثر خواندنی به شمار می رود. گوردیمر از این اثر به عنوان کتابی واقعی یاد می کند که نویسنده آن سعی کرده است بدون اغراق گویی و مبالغه فضایی انسانی از فراز و فرود زندگی ماندلا را تصور کند. جک لانگ که این کتاب را نوشته است، علاوه بر آنکه در دوره ای دوازده ساله وزارت فرهنگ و هنر و آموزش عالی فرانسه را برعهده داشته است، دکترای حقوق دارد و تالیفات دیگری چون دولت و تئاتر،فردا و زنان و تغییرات را درکارنامه کاری خود دارد.
منبع:
http://vista.ir/article/254284/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88%D8%B2%DB%…
::
به بهانه جشن تولد نود سالگی ماندلا: نلسون ماندلا رهبری با احساسات متفاوت / آفتاب
ماندلا بدون شک یکی از چهره های ماندگار مبارزه علیه آپارتاید در جهان است. او در طول سال های طولانی عمر خود همواره به فعالیت و مبارزه با نژاد پرستی ادامه داده است. وی همواره پای بند به عدم توسل به خشونت بود. ویژگی های ممتاز شخصیتی او موجب شده که به محض شنیدن نامش در بسیاری از کشورها موج مثبت و احساس روشنی در ذهن مردم ایجاد شود. ماندلا وقتی جایزه صلح نوبل را برد، اعلام کرد: «انسانیت، همه ما را سوای رنگ پوستمان به نژادی واحد تبدیل کرده و ما را قادر خواهد ساخت که همچون کودکان در بهشت زندگی کنیم، بدین سان ما سعادتمندانه خواهیم زیست».
او زندگی اش را وقف جنگهای صلیبی سیاسی کرد و عاقبت به عنوان اولین رییس جمهور سیاه پوست آفریقای جنوبی انتخاب شد. اما نلسون ماندلا هرگز از خود واقعیاش دور نشد و هویت اصیل خود را حفظ کرد. همان طوری که آنهایی که او را میشناسند این موضوع را تایید میکنند.
نلسون ماندلا پس از 27 سال در سال 1990 از زندان آزاد شد و امید زیادی برای تغییرات بعد از طوفان های سیاسی آپارتاید ایجاد کرد اما مذاکرات برای تغییرات با مشکلات و سختیهای فراوانی همراه بود و به زعم استراتژیست کلیدی کنگره ملی آفریقا شری کارلوس این وضعیت دشوار حکایت سخت و ناگواری بود که پیش روی ما قرار داشت.
کارلوس که بعدها عضو کمیسیون عالی آفریقای جنوبی شد می گوید: «آنچه که بسیار دارای اهمیت است تاثیر بیش از حد ماندلا بر روی فرهنگ و نظام خانوادهها در این کشور میباشد. آن چیزی که باعث شد تا آپارتاید از ما دور شود و ساختار سنتی تعصبات و سنگ فکری ها در هم ریزد».
ماندلای واقعگرا
گفته میشود دلایل زیادی برای احساسات واقع گرایانه مشهورترین زندانی سیاسی که اقدامات قابل توجهی را در مورد حفظ نظام خانواده انجام داده وجود دارد و آن را میتوان در ازدواج دومش با وینی (winnie) که در حال حاضر با او زندگی نمیکند، ملاحظه کرد.
کارلوس در این خصوص میگوید: «آنهایی که با او کار کردند و از نزدیک او را می شناسند میدانند که او به خاطر این مساله تا چه حد از لحاظ عاطفی آسیب دید».
او در ادامه می افزاید که: «ماندلا سعی کرد اجازه ندهد که طلاقش مانعی برای ادامه روند رو به رشد کنگره ملی آفریقا (ANC) گردد. ماندلا تلاش زیادی کرد تا همکارانش را مطمئن نماید که نباید بین او و وینی یکی را انتخاب کنند زیرا هر دو آنها رهبران ANC تلقی میشدند و آنچه برای وی حائز اهمیت بود ANC بود نه تک تک افراد و یا چیز دیگر».
بارها از کسانی که با ماندلا در گذشته کار کردند و از دوره طولانی حبس تاکنون دوستان و نزدیکان او بودند، شنیدهایم که مهمترین عامل شناسایی و تشخیص او از سایرین در جهان، متفاوت بودن اوست. او را در آفریقای جنوبی همه احساس میکنند و به نشانه احترام مخولو (پدر بزرگ) صدا میزنند و در میان بزرگان خاندان ماندلا به عنوان افتخاری مادیبا می شناسند.
آمینا کاچالیا (Amina Cachalia) می گوید: «او همواره در میان ماست در حالی که دیواری به دور خود کشیده است». آمینا کسی است که از یک خانواده سیاسی آمده است و با نهضت مقاومت مهاتما گاندی در آفریقای جنوبی مبارزاتش را آغاز کرده است.
او از همسر سابق ماندلا نقل میکند که اگر همسرش مدت زیادی را در زندان سپری نکردهبود و یا زودتر آزاد شده بود آنها زودتر از هم جدا میشدند.
آمینا می گوید: «من با شنیدن این جملات از وینی دچار تعجب و شگفتی شدم». وینی فکر میکند که آنها در دو میسر جدا از هم از لحاظ احساسی رشد کردهاند و دو انسان کامل و اما متفاوتند. البته برخی معتقدند: «شاید بعد از آنکه او یک فعال سیاسی مشهور و رهبر ملی گردید دلیل و انگیزه قویتری برای جدایی پدیدار گردید».
شواهد نشان میدهد غم جدایی نلسون از وینی باعث شد او ناگزیر در مسیر ازدواج با فرد دیگری قرار گیرد. او بعد از مدتی برای رهایی از غم و اندوه با گراکاماچل ارتباط پیدا کرد. او کسی بود که پیش از این با رییس جمهور موزامبیک ازدواج کرده بود و اکنون زنی مطلقه محسوب میشد.
روری استین (Rory Steyn) از قول خانم ماچل وقتی که عاشق ماندلا شده بود می گوید: «یکبار ماندلا به او گفته است که می خواهد شکلات، گل و طلا برایش بخرد. شاید نتوانید تصور کنید که چه اتفاقی افتاد وقتی که ماندلا به شهر سنتون (یک فروشگاه مرکزی در حوالی شمالی ژوهانسبورگ) به منطقه محلی فروشندگان شکلات رفت؟ ما هم انواع حدسها و گمانها را در مورد رفتار ماندلا در ذهن ساختیم اما اکثریت بر این باور بودیم که ماندلا میخواسته آنها را برای همسرش بخرد».
اما او گفت: «ماندلا در کمال ناباوری من گفت که می خواهد آنها را برای خودش بخرد». روری استین می گوید: «ماندلا یک واقع گرایی است که علی الظاهر حرکاتش کمتر تظاهرگرا و ظاهری بیشتر مبتنی بر واقعیت گرایی دارد. ماندلا پیش بینی نشدنی است اما هیچ برخورد یا رفتار وی در ذهن خطا و یا کنشی خارج از حیطه اخلاق به حساب نمیآید».
یک بغل احساس
استین می گوید تعالیم و روشهای او به عنوان یک نیروی سیاسی تاثیرگذار در آفریقای جنوبی که میتواند اینگونه در مقابل آپارتاید بایستد، گاهی اوقات ظن و شک را نسبت به ماندلا ایجاد میکند، چون بعضا حمایتهایی نیز از او میشود که این ایده را تایید میکند اما اگر به عقب برگردیم و دقایقی از یک روز را که او میخواست به عنوان رییس جمهوری رسما کار خود را در سال 1994 آغاز نماید به یاد آوریم، میفهمیم که او فردی واقع گراست که در رفتارهایش خلوص و شفافیت موج میزند.
گفته میشود درست بعد از مراسمی که در پروتاریا به عنوان رییس جمهوری جدید برگزار میشد، ماندلا سفری به استادیوم پارک ایس در ژوهانسبورگ نمود که حمایتش از تیم فوتبال آفریقای جنوبی که بازامبیا بازی داشت را نشان دهد او عجله زیادی برای بازگشت به پروتاریا داشت اما بدون آنکه چیزی بگوید در فضای سردرگمی تیم حفاظتش از ماشین رسمیاش پیاده شد و به سوی یک افسر پلیس پیر حرکت کرد.
افسر که با دیدن او داشت چشمهایش از حدقه در میآمد و هر لحظه چشم هایش بزرگتر و بزرگتر می شد ملاحظه کرد که ماندلا به او نزدیک می شود، وقتی به او رسید دستش را فشرد و گفت: «کلنل من فقط می خواستم بگویم که از امروز شما پلیس ما شدهاید. ANC در انتخابات پیروز شد و من هم اکنون رییس جمهور شدهام. من میخواهم شما این موضوع را بدانید و بس. امروز شما و شماها پلیس ما هستید».
استین می گوید: «پیرمرد پلیس با شنیدن این جملات اشک از چشمانش سرازیر شد و صورتش را پیمود و آنقدر گریه کرد تا زمین اطرافش را خیس خیس کرد».
اما شرلی کارلوس داستان دیگری از اولویتهای احساسی ماندلا دارد که در نوع خود جالب و شنیدنی است. در سال 1995 شرلی می گوید: «بعدها از پدرم شنیدم که رییس جمهور به دیدن پدر وی که یک کارگر فقیر از طبقات محروم بود، در بیمارستان رفته است. او در حالی در بیمارستان حضور یافت که حتی کارمندان بیمارستان و یا مطبوعات و رسانهها نیز از این موضوع باخبر نشدند. در طی این ملاقاتها ماندلا از کمکها و اعانات موثر شرلی برای آینده آفریقای جنوبی به خوبی یاد کرده و نیاز کشور را به امثال او یادآوری کرده است». شرلی میگوید: «پدرم به من گفت ماندلا رویایی است که در حقیقت به وقوع پیوسته است»
عصر بی گناهی
خوب است بدانید که این روزها ماندلا نودمین بهار زندگی اش را جشن میگیرد و جهانی که همراه او ناظر فوت کردن شمع های کیک تولدش است اشک شوق و شادی میریزد. او اگر چه بسیار پیر و فرتوت شده است اما هنوز به هنگام صبح حافظه و سطح انرژی ماندلا شرایط خوب و امیدوار کنندهای دارد هر چند که هر چه به پایان روز می رسیم، او بیشتر احساس خستگی میکند. احمد کاتردا (Ahmed Katherada) سالها با ماندلا در زندان بوده است و همچنان نیز یار و یاور اوست.
در این خصوص می گوید: «ماندلا تمام صبح روزنامه ها را با چشم هایش میخورد. بازنشستگی و ماندلا به مانند دو پدیده متضاد و متناقض میباشند. هیچ زمانی تعطیلی برای ماندلا معنایی نداشته و ندارد».
اما بر طبق گفتههای پرفسور بارنی پینیانا کهولت سن بر روی تواناییهای او تاثیر گذاشته است و او تدریجا بسیاری از تواناییهایش را نسبت به گذشته از دست داده است. اما همه می دانند که خیلی از دستاوردهای امروز مدیون زندگی پرتلاش ماندلا است.
امروز بسیاری از اصول اساسی تعالیم و آموزش های دانشگاه آفریقای جنوبی با نام ماندلا تحکیم می یابد. او کسی است که توانسته کمک شایانی در زمینه جنبش های آگاهی بخش سیاهان، حقوق بشر و توجه به مسائل معنوی را در مردم ایجاد نماید.
کاترادا می گوید: «ماندلا متعلق به عصری ست که ما به آن عصر بی گناهی میگوییم».
در ابتدای روند گسترش دموکراسی در این کشور و بسیاری از علائم و نشانههای امیدوارانه ما بعضا کم رنگ میشد و امید خود را به آینده از دست میدادیم اما امروز بعد از 15 سال با تجربیات به دست آمده در جایی ایستادهایم که با دیروز فاصله زیادی دارد.
پیتیانا (Pityana) میگوید: «حفظ و نگه داشتن ANC که حداقل از لحاظ ظاهری با نفوذ است، میتواند ارتباطی با تاریخ آن داشته باشد، تاریخی که به قلب و ذهن آفریقای جنوبی شکل داده است». او بر این باور است که ماندلا ذهن و احساس و فکر و همه وجودش را در اختیار ANC قرار داده است همان طوری که آرزوی آن را داشت. اما او نمیِخواهد درگیر هر نوع جنگ یا نیرویی در راستای تقسیم جنبش گردد.
امروز جوانانی که در طی خیابان «ولی کازی» در «سوئتو» جایی که ماندلا در آن مدتی زندگی کرده قدم میزنند، میگویند که بزرگترین دغدغه و مشکلات شان به دست آوردن شغل مناسب میباشد. اما یکی از آنها ضمن ستایش او در این میسر سخت میگوید: «من به آینده مشکوکم اما برای ماندلا ارزش زیادی قائلم. او برای ما فرصتها و امکان تغییرات را فراهم آورد، این دستاوردی است که هیچ کس نباید آن را فراموش کند و این شاید همان قدردانی است که باراک اوباما نامزد دموکراتها برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز در جشن تولد نود سالگی ماندلا عنوان کرده است. اوباما از ماندلا به خاطر نپذیرفتن جهان آنگونه که هست و نشان دادن اینکه میتوان جهان را آنگونه که باید باشد بازسازی کرد، قدردانی نمود.»
امروز همه بر این باوریم که ماندلا دین خود را به جهانیان ادا نموده است.
منابع:
1 خبرگزاری BBC و CNN
2 دایره المعارف ویکی پدیا
3 مجموعه مقالات اینترنتی موجود در دانشگاه های آفریقای جنوبی
منبع:
http://aftabnews.ir/fa/tag/1/نالسون%20ماندلا
::
سخنان احساسی رئیس چمهور آمریکا در مرگ ماندلا / 8 صبح
«من با سلطه سفیدپوستان جنگیده ام، و با سلطه سیاه پوستان جنگیده ام. من آرمان برخورداری از جامعه ای دمکراتیک و آزاد در سردارم. جامعه ای که مردمانش در آن با هماهنگی و همبستگی و امکانات برابر زندگی کنند. این آرمانی ست که امیدوارم برای رسیدن به آن زنده بمانم. اما اگر لازم باشد، آرمانی ست که آماده ام برایش بمیرم. »
این سخنانی بود که نلسون ماندلا در سال ۱۹۶۴در دادگاه بیان کرد. در دادگاهی که او را به خیانت محکوم کرد و به زندان انداخت. و ماندلا بیست و شش سال در زندان گذراند.
باراک اوباما روز پنجشنبه در سوگ نلسون ماندلا، رهبر آفریقای جنوبی و نماد جنبش مبارزه با آپارتاید یا تبعیض نژادی سخنانش را با گفته بالا از ماندلا آغاز کرد و گفت وقتی در سال ۱۹۶۴ نلسون ماندلا محاکمه می شد و این سخنان را می گفت او دوازده ساله بود.
نخستین رئیس جمهوری آفریقایی تبار امریکا که در عزای نخستین رئیس جمهوری آفریقایی آفریقای جنوبی، از کاخ سفید آمریکا سخن می گفت، با نقل این قول ماندلا، ادامه داد:«نلسون ماندلا برای این آرمان زندگی کرد و آنچه به دست آورد بیش از آن است که بتوان از فردی انسانی توقع داشت. امروز او به خانه ابدی رفته است و ما یکی از تاثیرگذارترین، شجاع ترین و یکی از نیک ترین انسان ها را، به معنای عمیق کلمه، از دست داده ایم»
اوباما درباره رئیس جمهوری پیشین و بنیان گذار جمهوری آفریقای جنوبی که پس از مدت ها بیماری در ۹۵ سالگی درگذشت، افزود: «او دیگر به ما تعلق ندارد. او دیگر به اعصار و ابدیت پیوسته است. او با متانتی وزین و اراده ای انعطاف ناپذیر آزادی خود را در راه آزادی دیگران فدا کرد. او آفریقای جنوبی را تغییر داد و همه ما را تکان داد. سفر او از زندان به ریاست جمهوری تحقق این وعده بود که انسان ها، و کشورها، می توانند به سوی بهتر شدن تغییر کنند. تعهد او به انتقال قدرت، و آشتی با کسانی که به زندانش افکنده بودند، نمونه ای ست که باید الهام بخش همه بشریت، چه برای کشورها و چه در زندگی شخصی باشد. و این واقعیت که هرچه او کرد در نهایت نجابت و خوش خلقی، و قابلیت درک و پذیرفتن نقص های خودش بود، بر ارزش او بسی بیشتر می افزاید.
چنان که زمانی درباره خودش گفت:من قدیس نیستم. مگر این که فکر کنید قدیس، گناه کاریست که در گناه کاریش ثابت قدم است. »
باراک اوباما سپس از تأثیر ماندلا بر خود سخن گفت:«من یکی از آن بی شمار میلیون ها تن از مردم جهانم که از زندگی ماندلا الهام گرفته اند. نخستین عمل سیاسی من، اولین کاری که به مسئله یا خط مشی یا روشی سیاسی مربوط می شد، شرکت در اعتراض به آپارتاید بود. من گفته ها و نوشته هایش را می خواندم. روزی که از زندان آزاد شد دریافتم که انسان وقتی با امید و نه با ترس هایش رهبری شود تاکجا ها می تواند پیش برود. و مانند بسیاری دیگر در سراسر کره زمین نمی توانم تصور کنم که بدون الگویی که ماندلا ایجاد کرد، زندگی ام چگونه می بود. و تا وقتی که زنده باشم هرچه بتوانم از او خواهم آموخت»
اوباما سپس از سوی خود و همسرش میشل مراتب همدردی و سپاس خود را به خانواده اوباما تقدیم کرد که «چنین مرد خارق العاده ای را به ما بخشیده اند»
او خطاب به مردم افریقای جنوبی گفت :«ما از نمونه آشتی و باز سازی که شما انجام دادید نیرو می گیریم. افریقای جنوبی، کشور آزادی ست که با خود درصلح است و الگویی به سراسر جهان تقدیم کرده است. و این ژرف ترین میراثی است که او برای ملتی که ترکش کرد به جا گذاشت»
اوباما افزود: «ما شاید دیگر نتوانیم کسی چون او بیابیم. پس بر ماست که تا آنجا که در توان داریم از الگویی که او به دست داد پیروی کنیم؛ که از روی عشق تصمیم بگیریم نه از سر نفرت؛ که هرگز تفاوتی را که هر فرد می تواند به وجود آورد دست کم نگیریم؛ که برای آینده ای که ارزش فداکاری های او را داشته باشد تلاش کنیم.»
اوباما در پایان سخنانش گفت:«و اکنون، جا دارد اندکی درنگ کنیم و از این که نلسون ماندلا در این جهان زیست، شکر به جا آوریم. مردی که تاریخ را در دست گرفت و کمان جهانی اخلاقی را به سوی عدالت کشید»
منبع:
http://8sobh.ir/fa/news/20370/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%A…
::
نلسون ماندلا، مبارز بی کینه / بانی فیلم
سیدرضا اورنگ-نلسون ماندلا قهرمان عرصه مبارزه با نژاد پرستی و ظلم، پس از مدت ها مبارزه با مرگ، سرانجام تسلیم آن شد. ماندلا، قهرمانی بود که برای مردم به پا خواست، به خاطر آنان پیروز شد و با عشق آنان تسلیم مرگ شد. او بهترین سال های عمر خود را در زندان گذراند و در راه مبارزه سختی های بسیاری کشید، حتی فرزند خود را نیز در این راه پر نشیب و فراز از دست داد. ماندلا در برابر سختی های بسیار، شکنجه ها و آزارهای بی حد و حصر رژیم آپارتاید، هیچ گاه سر خم نکرد. او دارای اخلاقی نیکو و منشی بزرگ بود که حتی روی زندانبانان خود تأثیر می گذاشت. پس از سالها مبارزه و تحمل دردهای فراوان، پایه های رژیم آپارتاید فرو ریخت و نلسون ماندلا و یارانش از بند رهایی یافتند. آنچه نلسون ماندلا را تبدیل به یک قهرمان دوست داشتنی در سطح جهان کرده، مبارزات و حبس طولانی نیست، بلکه بزرگواری و آینده نگری اوست. ماندلا پس از آزادی از زندان که زمام امور آفریقای جنوبی در دست وی افتاد، کینه ورزی پیشه نکرده و دست به انتقام جویی شخصی نزد. او همه را برای ساختن آینده روشن کشورش دعوت به همکاری کرد، چه سیاه چه سپید. ماندلا هرگز چیزی را برای خودش نخواست و برای سال ها مبارزه اش طلبکار نبود. هنگامی که احساس کرد به علت ضعف و پیری نمی تواند آن گونه که باید به مردم خدمت کند، داوطلبانه آن را به دیگران سپرد تا آنان این کشتی را به ساحل امن برسانند. زندگی و مبارزات نلسون ماندلا بارها سوژه فیلم های داستانی و مستند شده است. با وجود ناتوانی جسمی، هر محفل هنری که از او دعوت می کرد، اگر توانش اجازه می داد در آنجا حاضر می شد. نلسون ماندلا مرد، اما نامش همواره در خاطره تاریخ و مردم زنده خواهد ماند.
منبع:
http://www.banifilm.ir/Modules/News/NewsDetail.aspx?Ser_Id=6&News_Id=23019
::
- برخی کتابهای نلسون ماندلا:
راه دشوار آزادی / های پرشین
– راه دشوار آزادی، خاطرات نلسون ماندلا: این کتاب را انتشارات اطلاعات در ۸۰۴ صفحه (بدون احتساب عکس های پیوست کتاب) منتشر کرده است.
این کتاب در ایران، دست کم چهار بار تجدید چاپ شده است و من چند ماه پیش از یکی از فروشگاه های آنلاین کتاب تهیه اش کردم.
معمولا بیوگرافی اشخاص سیاسی چندان جذاب از کار درنمی آید، مثلا بیوگرافی جورج بوش، هیلاری کلینتون یا بیل کلینتون. آنچنان که آدم مشتاق است حاوی خاطرات خصوصی و نکات جذاب نیست و مملو است از شرح حال کسل کننده اقدامات سیاسی و مبارزات انتخاباتی. غالبا آنقدر در ذکر نظرات در مورد اشخاص و رویدادها در این کتاب ها، محافظه کاری می شود، که نهایتا کتاب جذابی به دست خواننده نمی رسد. البته استثنائاتی در این امر وجود دارد.
جذابیت کتاب برای من از همان صفحات اول شروع شد، جایی که نلسون ماندلا ما را با خود سال های دوران کودکی خود می برد، داستان از روستای کوچک موزو از هجدهم ژوئیه سال ۱۹۱۸ شروع می شود، جایی که ماندلا به دنیا آمد و پدرش که در قبلیه برای خودش کسی بود، نام رولیهلاهلا به معنی آشوبگر را بر او نهاد.
سرسختی پدر در جریان یه دعوای محلی باعث شد که پدر چهارزنه ماندلا، جایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد و ماندلا و مادرش مجبور شوند به روستای دیگری به نام کیونو بروند، روستایی که ذرت و لوبیا و کدو تنبل، تنها مواد غذایی مردم را تشکیل می داد. ماندلا مدتی در همین روستا و در یک کلبه محقر زیست تا اینکه در نه سالگی، پدرش به دنبال یک ناخوشی ناگهانی درگذشت. ماندلا بسیار خوش شانس بود، چرا که رئیس قبلیه تمبو که پدر ماندلا در انتخابش به عنوان رئیس، نقش عمده ای بازی کرده بود، لطف پدر ماندلا را فراموش نکرد و ماندلا را به عنوان پسرخوانده قبول کرد و با خودش برد. در روستای مکهکزونی بود که ماندلا با تاریخ آفریقا آشنا شد و دریافت که تاریخی سوای تاریخی که انگلیسی ها نوشته اند و به زعم آنها از سال ۱۶۵۲ از زمان به انگر انداختن کشته اکتشافی انگلیسی ها در دماغه امید نیک شروع می شود، وجود دارد.
«پسر دهاتی ای که به پوشیدن کفش عادت نداشت» و نمی توانست به درستی با کارد و چنگال غذا بخورد، در شانزده سالگی به مدرسه کلارک بری و در نوزده سالگی به کالج هلید تاون رفت.
در همین کالج بود که جرقه های اول تفکری در مغز ماندلا شکل گرفت که بر اساس آن هیچ برتری نژادی منطقی نمی نمود. روزی که او ایستادگی کشیش سیاه پوست کالج را در برابر رئیس سفیدپوست دید، شاید اولین بذر این تفکر در ذهن نلسون پاشیده شد.
یکی از روزهای برجسته دیگر در دوران کالج برای ماندلا، روزی بود که شاعری به نام «کرون مکهایی» از مدرسه بازدید کرد و در آنجا در غالب شعرهایی از بزرگی تمدن آفریقایی صحبت کرد.
منبع:
http://www.hipersian.com/content/30118-%D9%BE%D9%8A%D8%B4%D9%86%D9%87%D8…
::
نگاهی به کتاب «پندارها و گفتارهای نلسون ماندلا» / فروم
ماندلا در این اثر تعریف میکند که چرا خود را متعهد همیشگی به ملاحظات مهمی میداند که رسالت تاریخی و مردمی او را رقم میزند.
نام اصلی این کتاب که از سوی یاران «نلسون ماندلا» جمعآوری، تلخیص و چاپ شده، «گفتگو با خودم» یا «خودگوییهای من» است اما این نام بر چنین کتابی در زبان فارسی، ادا کننده حق مطالب مندرج در آن نیست. از اینرو، مترجم این اثر ترجیح داده نام «پندارها و گفتارهای نلسون ماندلا» را برگزیند که ماهیت مطالب مندرج در کتاب را بهتر بیان کند.
این کتاب در نوع خود شرح حال «نلسون ماندلا» محسوب میشود اما به شکل و قیافهای متفاوت. همانطور که در مقدمه کتاب آمده است، دوستان «نلسون ماندلا» در بنیاد ماندلا در آفریقای جنوبی با در کنار هم قرار دادن اسناد، مدارک، سخنرانیها، دفاعیات صحنه محاکمهها، اعترافات، مصاحبهها، گفتوگوهای شخصی یا رسمی، خاطرات دوستان و حتی دشمنان توانستهاند خطی مستند و مستدل را دنبال کنند که شرح حال «نلسون ماندلا» را هم بیان میکند. در واقع، آنچه وجود دارد، سند است.
زندگی او در نوشتههای بیشماری از شرح حال گرفته تا مقالات روزنامهها و مجلات، از فیلمهای سینمایی تا مستندهای تلویزیونی، از کتابهای بزرگ و مصور تا ضمیمههای روزنامهها، از سرودهای آزادی تا اشعار حماسی، از وبسایتهای سازمانهای بزرگ تا وبلاگهای شخصی افراد شرح داده شده است. این اثر نیز به این پرسشها پاسخ میدهد که «نلسون ماندلا» به واقع کیست و چه اندیشهای در سر دارد.
«نلسون ماندلا» در خلق ادبیاتی به نام ادبیات ماندلا و در انتشار این ادبیات و گفتوگوهای عمومی نقش داشته است. شرح حال او با نام راه دراز آزادی که در سال 1994 منتشر شده، تاکنون کتاب پرفروشی بوده است. از سال 1990 که «نلسون ماندلا» از زندان آزاد شد، مطالب زیادی از سوی دفترش انتشار یافت. او هزاران مصاحبه تلویزیونی، سخنرانی، پیام ضبط شده و کنفرانس مطبوعاتی داشته است.
خودگوییهای نلسون ماندلا به خواننده اجازه میدهد که با گشتوگذار در بایگانی شخصیاش، آن بخش از شخصیت، پندارها و گفتارهای «نلسون ماندلا» را که تاکنون از انظار عمومی مخفی مانده است، بشناسند. در این بایگانی شخصی، نوشتهها و گفتارهای منتشر نشده و خصوصی «نلسون ماندلا» که یا برای دوستان بسیار نزدیکش ابراز شده یا در زندگی خصوصی او باقی ماندهاند، برملا میشود.
در این کتاب «نلسون ماندلا»یی دیده میشود که به هیچ مخاطبی احتیاج نداشته و در خفا گفته و نوشته است. در اینجا «نلسون ماندلا»یی دیده میشود که نامههای خصوصی مینویسد، پیشنویس متن سخنرانی خود را تنظیم میکند، مراقب وزن و فشار خونش است و برنامه کارهای در دست اجرایش را تهیه میکند. او در در این کتاب یک قدیس یا یک قهرمان که از دسترس مردم عادی دور مانده است، نیست.
کتاب خودگوییهای نلسون ماندلا در حقیقت، کتاب خود «نلسون ماندلا» است. صدای «نلسون ماندلا» از لابلای کلمات و صفحات کتاب به گوش میرسد اما نباید زحمات کارشناسان اعضای این گروه را در تهیه این کتاب نادیده گرفت. کلماتی که در این کتاب به کار رفتهاند، از میان مطالب زیادی استخراج شدهاند.
کتاب حاضر در چهار بخش، پندارها و گفتارهای نلسون ماندلا را بررسی کرده است. زندگی روستایی، در صحنه نمایش، حماسه و کمدی تراژیک، عناوین بخشهای چهارگانه این اثرند.
منبع:
http://www.forum.98ia.com/t415288.html
::
رهبری به شیوه مادیبا / فردابوک
http://www.fardabook.com/%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8…
::
گفته هایی از نلسون ماندلا رونمایی شد / خبرگزاری کتاب ایران
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا و رونمایی از کتاب «گفتههایی از نلسون ماندلا» روز گذشته در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در این مراسم، گری لوییس؛ هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل، «آر. جی. وایتهد»، سفیر آفریقای جنوبی، حجتالاسلام حسینی؛ رییس مرکز اسلامی آفریقای جنوبی، رضا محمدی؛ مدیرکل محترم آفریقای وزارت امور خارجه و امیر خوراکیان؛ رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران حضور داشتند.
گری لوییس در این مراسم، متن سخنرانی دبیرکل سازمان ملل متحد را قرائت کرد.« آر. جی. وایتهد» نیز متن پیامی از بنیاد نلسون ماندلا را برای حاضران خواند. رضا محمدی نیز پیام دکتر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه را درباره جایگاه ماندلا در این مراسم قرائت کرد.
پس از سخنرانی مدعوین درباره جایگاه و اهمیت حرکت نلسون ماندلا در قرن بیستم، از پرتره نلسون ماندلا و کتاب «گفتههایی از نلسون ماندلا» و تمبر یادبود وی رونمایی شد.
نظرات