صفحه اصلیهنرمندان شهنی

پدر و آسیاب سنگی – اردشیر ظاهری بیرگانی

مهرماه سال 1390 به همراه برادر بزرگوارم آنبی در سفر به سرزمین پدری پرجفت جایی که به محض ورود بغض آنبی شکست و به یاد خاطره های بیشمار دوران نوجوانی و ب

عصر هزاره ها – بانو مژگان نجف پور
(( ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮕﻪ )) – استاد ﻓﺮﯾﺒﺮﺯﻇﺎﻫﺮﯼ ﺑﯿﺮﮔﺎﻧﯽ ((ﺣﺼﯿﻦ ))
(( گل ما، درچمن نیست)) – استاد فریبرز ظاهری بیرگانی
زمان مطالعه: < 1 دقیقه

مهرماه سال 1390 به همراه برادر بزرگوارم آنبی در سفر به سرزمین پدری پرجفت جایی که به محض ورود بغض آنبی شکست و به یاد خاطره های بیشمار دوران نوجوانی و با دیدن آثار بجا مانده از آسیاب سنگی که پدرم با هزاران رنج و ملالت آن را بنا کرده بود اشکهایش سرازیر شد… سکوت و سرمای پرجفت یادآور غریبی و مظلومیت ایل سربلندم و سرزمین جاویدش بود…. یاد جوش وخروش و قیل و قال ایل بخیر

با تشکر از استاد اردشیر ظاهری بیرگانی

ardeshir birgani (3)

نظرات

وردپرس: 0
دیسکاس: 0