نقش رستم مرو دشت و دورنمای آننقش رستم در شمال مرودشت و در فاصلهٔ ۶ کیلومتری از تخت جمشید بر دنبالهٔ کوهی که مردم محلی آن را حسینکوه میخوانند، واقع
نقش رستم مرو دشت و دورنمای آن
نقش رستم در شمال مرودشت و در فاصلهٔ ۶ کیلومتری از تخت جمشید بر دنبالهٔ کوهی که مردم محلی آن را حسینکوه میخوانند، واقع شدهاست. وقتی بر سکوی تخت جمشید قرار بگیریم، حسینکوه را بهخوبی میبینیم که بهصورت سه صخرهٔ بزرگ سر بر هوا کشیدهاست، به همین دلیل در گذشته به آن سهگنبدان میگفتهاند. حسینکوه و محوطهٔ نقش رستم در بین مردم محلی به کوه حاجیآباد، کوه استخر یا کوه نِفِشت معروف است ولی کتزیاس از آن با نام کوه دوگنبدان یاد میکند و میگوید: «کالبد پادشاهان ایران را به پارس برده، در کوه دوگنبدان بهدرون آرامگاه میگذاشتند. داریوش فرمان داد تا در کوه دوگنبدان آرامگاهی درآوردند. این کار چنانکه خواست وی بود، انجام شد.» دیودور سیسیلی (کتاب ۱۷، بند ۷۱) نیز آرامگاههای نقشرستم را این گونه یاد کردهاست که راهی برای ورود به آرامگاهها نبوده و تابوت را با اسبابی به درون مقبره وارد میکردند.
احتمالاً سنگنگارههای شاهان ساسانی، که یادآور و تداعیکنندهٔ جنگها و پیروزیهای رستم، پهلوان بزرگ شاهنامه بود، باعث شد تا ایرانیان این سنگتراشیها را که چیرگی پهلوانان بر دشمنان را نشان میداد، نقش رستم بنامند. اردمان و اشمیت بر این باورند که اهمیت نقش رستم به آن حد بودهاست که تصاویر سازههای برجشکل بر روی نخستین سری سکههای ضرب شده در تاریخ ایران (۳۰۰ تا ۱۵۰ پیش از میلاد مسیح) اشاره مستقیم به آن مکان داشتهاند. سازههای پاسارگاد و نقش رستم از دیدگاه معماری نیز اهمیت دارند و بعدها خود الگویی برای ساخت سازههایی چون نیایشگاه نورآباد شدند.
دیوید استروناخ بر این باور است که سازههای هخامنشی در پاسارگاد و نقش رستم میتوانستهاند تاثیر پذیرفته از هنر اورارتویی در نیایشگاههای برجشکل اورارتو باشند. اما خانم هاید ماری کخ معتقد است که شکل آرامگاههای هخامنشی در نقش رستم، کاملاً ابتکاری و حاصل نوآوری داریوش بزرگ بودهاست.
نشانهای از آنکه اردشیر بابکان اطلاعات دقیق و یا آگاهی روشنی دربارهٔ هخامنشیان میداشت در دسترس نیست. اما این حقیقت که او و پسرش شاپور دوم نقشبرجستههایی را در کنار نقشبرجستههای همتایان هخامنشی خود در نقش رستم تراشیدند، نشان از راهکردی فرهنگی و سیاسی در تقلید از گذشته داشتهاست.
نظرات