با من چه كرده اي زندگي؟ از كتف هايم خون مي چكد خسته ام از خيلي پيش ترها بريده ام و با آنكه خسته ام باز شيك ترين لباسهايم را مي پوشم سر قرار پنج
زمان مطالعه: < 1 دقیقه
با من چه کرده ای زندگی؟
از کتف هایم خون می چکد
خسته ام
از خیلی پیش ترها بریده ام
و با آنکه خسته ام
باز شیک ترین لباسهایم را می پوشم
سر قرار پنجشنبه هامان حاضری می زنم
در انتظار بوسه ئ سیاه
صدای ناقوس خاکستری را از دور دستها می شنوم
صدای زوزه ئ مرگ می آید
شکوفه ها در خطرند
تو ترسیده ای
جسارتت را غرور خورده است
یا مرا به خدای دیگری فروخته ای
دوست داشتنت را اثبات کن
شاید این آخرین دیدار من است
مرا ببوس
با شراب قرمز لبهایت مستم کن
سه تار گیسوانت مرا به زندگی وصله خواهد زد
مرا ببوس
در آغوش پنجره ئ رو به ماه تاب
دوباره جوانه خواهیم زد
عریان
مثل تولدی دوباره
کورش نجف پور
١۵مرداد٩٣
نظرات