بختیاری شعری از علی نوچیان: پخش اختصاصی از پایگاه اطلاع رسانی شهنی . ب دوران بختياري سر
بختیاری شعری از علی نوچیان:
پخش اختصاصی از پایگاه اطلاع رسانی شهنی
.
ب دوران بختیاری سربلنداست،
سوارش راکب اسب وسمنداست.
طوائف بخش برهفت وچهارند.
بوقت جنگ چون إبر بهارند.
چوتاریخ وطن رابر شماری،ببینی صد اثرازبختیاری.
بحصرقندهاردرعهد نادر، دلیریها ازأنان گشت صادر.
بعهدشاه عباس هنر ور، شدندی شاه رادرجنگ یاور.
زمان خیزش مشروطه خواهی، کمک کردندباخیل سپاهی.
زفتح اصفهان وشهرتهران، کمک کردندب مشروطه خواهان.
سواربختیاری چون بتازد، زخیل دیگران گردن فرازد.
نژادپاک داردبختیاری،سری بی باک دارد بختیاری.
همه درراه میهن جان فشانند،بگاه جنگ چون آتشفشانند.
بسوزانند بیخ دشمنان را، نگون سازند آن نامردمان را.
سوار اسب چون سام سوار ند، چو رستم شیرمرد کارزارند.
بلی، چون بختیاریها دلیرند، زنسل شیرمردان شهیرند.
همه چون شیرمردو پیل افکن، ،فدائی در راه وطن چون أریوبرزن.
علیمردان دلیری بود دیگر، نبد اندیشه اش ازخیل لشکر.
بلی،ایشان دلیردیگری بود، ره جنگ و جدل باشاه پیمود.
دلیلش زورگوئی بودازشه،که دست ایل را میخواست کوته.
زکوچ ایل در فصل زمستان،بسوی جانکی مسجدسلیمان.
عشایر صاحب احشام ودامند، بحفظ دام خوددر اهتمامند.
برای کسب قوت دام آنان،شتابند ب گرمسیر در فصل زمستان.
عشایرمردمی باروح آزاد،زکوچ ایل خودباشند دلشاد.
چوشه ازکوچ آنان را منع میکرد، به آزادی آنان لطمه میخورد.
علیمردان که خان ایل گردد،بساط ظلم شه میخواست که بر برچید.
چو خان فرمان شه را سربه پیچید،همانش موجبات جنگ کردید.
سپاه شاه بد با تانک وبا توپ،عشایرفاقدحتی یکی توپ.
چون جنگ خان میگردد,جنگی نابرابر، زقتل مردمانش گشت مضطر.
از آنسو شاه چون تیغش نبرید،بحیله وفریبی دست یازید.
زایمانش به دین بنمودچاره،به قرآن وقسم دادش حواله.
علیمردان آن مرد دلاور فریب شاه خورد و کرد باور.
سلیح جنگ را از خودبکرد دور،که شاه حیله گر گردید مسرور.
اسیرش کرده بردندش به تهران. همان جائی که شه میداد فرمان .
بفرمانش ورا اعدام کردند،طلوع فجر او را شام کردند……..
نظرات
شعر بسیار زیبایی بود.ممنون از اقای نوچیان و همین طور از شما.