امرداد

صفحه اصلیفرهنگی ، هنری

امرداد

یکی از هفت امشاسپند بزرگ زرتشتیان  می باشد که فرضیه ی آن مفهوم " نمردن " یعنی زندگی طولانی بر روی زمین و جاودانگی پس از مرگ می باشد. امرداد    

گل نیلوفر در تخت جمشید
درگذشت سکینه فرهادیان همسر مهندس محمدیان – عمه مهندس اسماعیل فرهادیان
نیاکان هخامنشی ما
زمان مطالعه: 4 دقیقه

یکی از هفت امشاسپند بزرگ زرتشتیان  می باشد که فرضیه ی آن مفهوم ” نمردن ” یعنی زندگی طولانی بر روی زمین و جاودانگی پس از مرگ می باشد.

امرداد    ( AMURDĀD)( واژه ای پهلوی   که فرم اوستایی آن امرتات   (Amərətāt) و فرم پارسی آن مرداد)Mordād یا امرداد)Amordād است)، یکی از هفت امشاسپند بزرگ زرتشتیان  می باشد که فرضیه ی آن مفهوم ” نمردن ” یعنی زندگی طولانی بر روی زمین و جاودانگی پس از مرگ می باشد( مقایسه کنید با ودا. امرتاتوا).امرداد/امرتات  به طور منظم با هرداد/هئوروتات (خرداد)  ، که به معنی تمامیت یا سلامتی است ، در ارتباط می باشد و  همانطوری که هرداد ( نام پارسی : خرداد) نگهبان آب می باشد امرداد نگهبان گیاهان است  و  این دو نگهبان مخلوق خداوند بطور طبیعی باهم مرتبط می باشند.این ها قابل فهم ترین ارتباط های میان امشاسپندها  و پدیده های فیزیکی می باشند،  چون در جهان روزمره یک رابطه ی علی کاملا روشنی میان آب و گیاهان و الوهیت زندگی و سلامتی وجود دارد ( اچ.لومل ، ” Symbolik der Elemente in der zoroastrischen Religion ” ، زرتشت ، ویراست دابلیو.شلرات، دارمستات ، 1970 ، صفجه 260).

همانطوری که زرتشت به اهورا مزدا می گوید:” به راستی در قلمرو تفکر خوب شما هم تمامیت و هم جاودانگی وسیلۀ معاش هستند.پارسایی به همراه حقیقت بردباری و قدرت را افزایش داده است”( یسن 34، بند 11). همچنین در یسن 45 بندهای 10 و 51   بردباری  و قدرت  هم راستا با هئوروتات و امرتات استفاده شده اند تا ظاهرا خصوصیاتی را بیان دارند که این دو امشاسپند بزرگ می توانند پرستندگان را از آنها آکنده کنند. به علاوه، زمانی که پادشاهی اهورامزدا سرانجام بر روی زمین بنیاد نهاده شود، سلامتی و جاودانگی همیشگی  برای بدن آینده (تن پسین) وجود خواهد داشت که تحت کنترل این دو امشاسپند می باشد. از آنجایی که دردوران باستان  اصطلاح هندو اروپایی “نمردن” به معنای رستگاری در بهشت با خدایان  و نه “مرگ” غمبار  در قلمرو زیرزمینی سایه ها می باشد ، مفهوم امرداد در این  پیوند و ارتباط  اهمیت خاصی می یابد.

امرتات و هئوروتات اوستایی مؤنث هستند و طبق سنتی که در کتب پهلوی حفظ شده است این دو امشاسپند به همراه سپندارمذ مؤنث/سپندارآرمایتی در سمت چپ اهورا مزدا می ایستند (بندهش، ترجمه 26.8).هم در گاتاها و هم در نوشته های زرتشتی بعدی این سه امشاسپندها هستند که همواره  بیانگر یا به اسم مخلوقاتی می باشند که از آنها نگهبانی می کنند  و همانطوری که  در قطعه ی پهلوی زیر برای نمونه اشاره می شود  : ” این ها ارواح زن هایی هستند که  به عادت ماهانه ی خود توجه نمی کنند و به آتش و سپندارمذ زمین ، هرداد و امرداد آسیب می زنند و به آسمان، خورشید و ماه نگاه می کنند” ( ارداویرافنامه ،62. 5-6  ).

در نظام اعتقادی گسترش یافتۀ زرتشتی  الوهیت های  رشن و اشتاد ( هر دوی اینها با امید بشر به رستگاری در ارتباط هستند) و زم (یازاتای زمین که گیاهان را می پروراند)  همکار یا کمک کننده ی امرداد هستند( نگاه کنید به بندهش، ترجمه .26.115).در افسانۀ آفرینش گفته شده است که پس از آنکه اهریمن گیاه بی همتا) ( unique plantرا پژمرده کرد ” از آنجایی که گیاه مال خود امرداد  بود ، امشاسپند امرداد  آن گیاه را تکه تکه کرد و با آبی که تیشتار گرفته بود در هم آمیخت  و تیشتار باعث شد که آن آب بر تمام زمین ببارد.در تمام زمین گیاهان روییدند (همان ، 6 .1).بنابراین در وضعیت فعلی هستی ” امرداد جاوید مهتر گیاهان بی شماری است و از آنجایی حیات و تغذیۀ تمام مخلوقات از او می باشد، امرداد  موجب رشد گیاهان  و افزایش گلۀ حیوانات بخشنده می شود”(26.113).بنابراین بخشی از دعای خیر پارسی میانه این گونه می باشد ” … هورداد به شما فراوانی و سعادت دهد….. امرداد به شما گله ای از گاو دهد(شایست نشایست ، 21.6-7).

هرداد و امرداد به دلیل ارتباطشان با آنچه که زندگی را حفظ می کند با نوشیدنی و غذا در ارتباط هستند. در نظر هورداد و امرداد، زرتشتیانی که باج (مراسم زرتشتی ، ǰ ) مناسبی را گرفته اند باید در سکوت غذا بخورند. ” خوردن غذا به هنگام  پرحرفی کردن ” غالبا به عنوان گناه بیان می شود و ویراز (    Wirāz )مردی را دیده است که در جهنم تحت عذاب قرار گرفته است،  چون در  روی زمین  هرداد و امرداد –آب و گیاه- را بطور نامشروع مصرف کرده بود.این مرد به هنگام جویدن غذا پرحرفی می کرد و سکوت را حفظ نکرده بود و  شکر نعمت نکرده بود و این حرکت  توهینی به آب هرداد و گیاهان امرداد بود ( ارداویرافنامه ، 23.6-8).

همانطور که  درمنابع اوستایی کتاب پهلوی دینکرت  روایت شده است در داستان تولد زرتشت  جسم فیزیکی پیامبر ” گوهر تن”  به هرداد و امرداد سپرده شد. آنها باعث شدند که ابرها باران زیاد و پرحرارتی را بر زمین ببارند تا علف زار ها رشد کنند.شش گوسالۀ ماده از این علف های تازه چریدند و پستان های آنها پر از شیری شد که مادر پیامبر آن را نوشید.بدین سان مادر پیامبر گوهر تن  پیامبر  را جذب کرد و گوهر تن  او در درون مادر با فره و فروهرش متحد شد ( ام.مولی، La légende de Zoroasrre selon les textes pehlevis.، پاریس، 1967 ، صفحات 18 و صفحات بعد).

در تقویم زرتشتی نام امرداد را بر روی  روز هفتم و ماه پنجم  گذاشته اند و از این رو هرساله روز عید ویژۀ  امرداد در روز هفتم ماه پنجم می باشد. دروقف های مذهبی روزهای پنجم نیز به امرداد و گوکرن  یا  درخت هوم سفید   توسل می شود(نگاه کنید به سیروزه] [Sīrōza ، 1.7).

بنابر کتب پهلوی،  امرداد ” مهتر گیاهان” است و  باعث به تأخیر انداختن سن پیری کم نفسی می شود (بندهش ، ترجمه. 6 .6). ” و از آن غذای خ:.7<ایان را در جشن فرشگرد زمین فراهم می آورند...... هرکسی از آن بخورد جاودانه خواهد شد" ( همان، 16.5 ، مقایسه کنید با 26.93).همراستا با اظهار بالا این اظهار است که " در فرشگرد غذای خدایان را  از امرداد تهیه می کنند (همان، 26.113) که امشاسگند بزرگی است و در گیاه نمایانده می شود.ظاهرا  در یسنای آخر که در پایان زمان برگزار می شود از درخت هوم سفید به جای هوم / هائوما معمولی استفاده می شود.آمرزیدگانی که سپس  عصارۀ گیاه مخصوص امرداد را نوشیده اند هم از نظر بدنی و هم روحی جاودانه خواهند شد.

اسامی این دو امشاسپند در اصطلاح نامه های دوره های ساسانی و پس از آن  انتشار یافتند و در آن پارسی میانه  ʾmwrdʾd hrwdʾd با hrwwt mrwwt سوگدیانی ترجمه شده است ( نگاه کنید به دابلیو.بی .هنینگ ، سوگدیکا ، لندن، 1940 ، صفحه 16 ). گفته می شود که ( همان، صفحه 19)  ممکن است از نظر کاربرد  میان این دو امشاسپند  و هاروت و ماروت ارمنی ها ، اسامی دو گل ، ارتباطی وجود داشته باشد ( نگاه کنید به ارمنی ها: مذهب). در قرآن این دو امشاسپند به عنوان دو فرشته ، هاروت و ماروت ، ظاهر می شوند.

 مری بویس ترجمه ی مصطفی صداقت رستمی

کتاب نامه:

See also J. Darmesteter, Haurvatā et Ameretāt, Paris, 1875.

Gray, Foundations, pp. 51-55.

E. Littmann, “Hārūt und Mārūt,” Festschrift F. C. Andreas, Leipzig, 1916, pp. 70-87.

M. N. Dhalla, Zoroastrian Theology, repr. New York, 1972, pp. 39-41, 92, 95, 234-35.

H. S. Nyberg, Die Religionen des alten Iran, repr. Osnabrück, 1966, pp. 140ff., 378-79, 392-93.

R. C. Zaehner, The Dawn and Twilight of Zoroastrianism, London, 1961, pp. 45-50.

Boyce, Zoroastrianism I, and II, index s.v.

G. Vajda, “Hārūt wa-Mārūt,” EI2 III, pp. 236-37.

 

منبع : دانشنامه ایرانیکا

نظرات

وردپرس: 0
دیسکاس: 0