خوشبختی هیچ گزاره ای پنهان و غریب و شگفت انگیز نیست . که گاهی آنرا داریم اما از آن گذر میکنیم و نادیده میگیریم و در جستجوی خوشبحتی ویژه ای هستیم. که ه
خوشبختی هیچ گزاره ای پنهان و غریب و شگفت انگیز نیست . که گاهی آنرا داریم اما از آن گذر میکنیم و نادیده میگیریم و در جستجوی خوشبحتی ویژه ای هستیم. که هیچگاه آنرا بدست نمی اوریم . چون خوشبختی تنها یک احساس است خوشبختی را میتواند بدون پول و بدون سرپناه هم احساس کرد . یا با داشتن انها هم میشود احساس خوشبختی نمود همانگونه که با انها هم میشود خوشبخت نبود . خوشبختی میتواند تنها یک مهربانی همراه با تندرستی یا یک با هم بودن باشد و با مهربانی یکدیگر را باور کردن .
خوشبختی یک احساس است که به ادمی سرخوشی میدهد که باید این احساس را با تمام وجود خود بدرستی دریابیم . و انگیزه خوشبختی را پیدا نماییم و انرا در خود نمایان سازیم . خوشبختی نه اندوخته پولی میباشد و نه شادی زود هنگام و گذرا . خوشبختی میتواند در ریختهای متفاوت در ادمی نمایان شود . اینجا و انجا و هر جا میشود خوشبختی را حس کرد . با اهمیت اینست که در هنگام خوشبختی بدرستی بتوان انرا احساس نمود و احساس نمودن آن خود یک دانش میباشد که کمتر به دانش ان مردم اشنا هستند . گاهی با تغییر روند زندگی و پیشترفت آن بسوی مدرنیته و آشنایی با یک سری پدیده های نوین در زیست بوم ادمی بیدرنگ و بدون مینانجگری آن را بجا احساس نمود . زیرا چنانچه اگر به هنگام خوشبختی نتوان انرا احساس کرد از دست میرود و معنای خوشبختی و جایگاه خوشبختی تغییر خواهد کرد و پس از ان برای بدست اوردن خوشبختی بدنبال پدیده ای خواهیم بود که هستی ندارد و در همه ی هنگام گزر زندگی در پی آن هستیم که دست یافتنی نیست و پیوسته بدنبال گمشده ای میگردیم که پیدا نخواهد شد و خود را خوشبخت نمیدانیم و غمگین و افسرده میمانیم .
به گمان من مهربانی و عشق ورزیدن میتواند بهترین گزینه برای سمت و سو پیدا کردن بسوی خوشبختی باشد توانایی مهرورزیدن و در گسترش ان با بستگان و پس از آن با همسایگان و در پیشرفت ان با دیگر همتباران و هم میهنان ارزش نهادن و مهربانی کردن میتواند که راه رسیدن به خوشبختی باشد تا همان حس خوشبختی را دریابیم و آن را احساس کنیم . خوشبختی همانگونه که اشاره کردیم یک احساس است که تنها باید انرا حس نمود و نمیشود انرا لمس کرد چون جسم نیست که بشود چون ماشین یا خانه و پول یا دیگر ابزار آن را لمس کرد . اما میشود اینها را بدست آورد و انگاه که آنرا بدست آوردی با مهربانی میشود خانه خوشبختی را از نو بنا کرد ….خوشبختی گزاره ایست که کمتر آدمی بدان نگاهی درست دارد بویژه در هنگام وجود نابرابری و بیعدالتی و تهیدستی فراوان در گرداگرد هستی و کمتر به آدمی بها دادن و ارزشهای او را مغتنم شمردن در یک سرزمین .
خوشبختی : در باره خوشبختی چگونه اندیشه میکنید . گمان میکنید که آدم خوشبختی هستید . ؟ یا اینگونه باور ندارید …… گاهی آدمها بدون اینکه به خوشبختی خود بیندیشند بدنبال خوشبختی موهومی میگردند که اگر از انان پرسش کنید که بدنبال چه میگردی در پاسخ خواهد گفت که تمام کوششم اینستکه به خوشبختی برسم و باور به خوشبختی خود ندارد و نمیداند که شاید خوشبخت باشد و بیهوده بدنبال خوشبختی میگردد . نا گفته نماند که چند هنگامیست که جایگاه بسیاری از زیبایی ها جابجا گردیده و از نگاه گروهی از ادمیان خوشبختی را در پول و ماشین و گزاره های دیگر جستجو میکنند و همه هنگام زیبای روند زندگی خود را در راه بدست اوردن چیزی میگردند که بدرستی همه گزینه های خوشبختی را ندارد و شاید هنگام بدست اوردن این گزینه ها چون پول و خانه و ماشین که امروز بیشترین دغدغه بیشتر مردم میباشد احساس شادی نماید . اما خوشبخت نیست چون همواره در جستجوی بیشتر این گزینه ها میرود که به گمان خود خوشبختر گردد و دریغ که هر چه بام بیش باشد برفت بیشتر میگردد . در حالی که خود نمیداند که در همین جایگاه زندگی خوشبخت است و انگاه که در هنگامی دچار لغزش گردید و راه زندگی او به بیراهه افتاد پی به خوشبختی پنهان در خود میبرد که ارزش ان را ندانست و بیهوده هنگام خوش خود را بدنبال گزاره هایی میگشت که در جامعه امروزی انرا خوشبختی می نامند. رنسانس تغییر روند جامعه بسوی مدرنیته برداشتهای ادمی را از خوشبختی تغییر داده است و گروهی ادمیان را دچار سردگمی در زندگی میکند .
هنگام بهره بردن از زندگی و احساس خوشبختی نمودن بسیار کوتاه میباشد و به اینگونه بسیاری از ادمها زندگی اشفته ای را پیشه راه خود میکنند و باید به هوش باشیم تا سر تکان دهیم پایان راه است و هنوز هم بدنبال خوشبختی خواهی بود . همانگونه که بسیاری از خاطرات گذشته در ما سرخوشی همراه با خوشبختی در ان روزگار بوجود میاورد اما ان هنگام ارزش ان خوشتختی را ندانستیم و امروز با خاطرات ان احساس خوشبختی داریم . … و خوشبختی را در گوشه دل خود به ریخت نهان داشته ایم و شوربختانه نمیدانستیم …بیشتر در پنهان خود خوشبختی را جستجو کنیم و شاید خوشبخت باشیم و نمیدانیم در هنگام سخت روزگار ناسازگار هم گاهی آدمی خوشبخت میباشد همچون داشتن پدر و مادر و فرزندان خوب و تندرست و سرشت مهربانی در میان انها خوشبختی را میشود حس نمود پس به خوشبختی خود ارج بگزاریم و ارزش انرا بدانیم . چون بدتر از بد هم هست …… م . ش
نظرات