صفحه اصلیشعر,ادبیات,موسیقی

عنوان مقاله:زبان فارسی از جاودانگی تا تحول

چکیده : فارسی زبانی است که معرف فرهنگ و هویت ملی ما ایرانیان است . این زبان در گذر زمان ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده ، اما همچنان جاویدان و پا ب

بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی – به مناسبت 25 اردیبهشت
فریدون مشیری
..:: دا؛ روزت موارک ::..
زمان مطالعه: 9 دقیقه

چکیده : فارسی زبانی است که معرف فرهنگ و هویت ملی ما ایرانیان است . این زبان در گذر زمان ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده ، اما همچنان جاویدان و پا برجا مانده است. راز جاودانگی زبان فارسی را می توان در داشتن یک پشتوانه ی فرهنگی غنی دانست ؛ فرهنگی که شاعران و نویسندگان بزرگی را پرورش داده تا زنجیره های استوار و ناگسستنی زبان فارسی را تشکیل دهند.

    در دوره ی معاصر ، به دلیل گسترش ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی ، زبان فارسی بیش از همه دوره ها در معرض خطر قرار گرفته است ؛ وجود یک فرهنگستان قوی ، برنامه ریزی مناسب برای آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس و همفکری دانشگاهیان و صاحب نظران نگارش و ویرایش و اتفاق نظر آنان در این زمینه، می تواند جاودانگی این زبان را استمرار بخشد.

 588a455d089b53ea8eb1647a5d031b24

مقدمه

فارسی زبانی است که مردم این سرزمین قرن ها بدان سخن گفته اند؛ هجوم اقوام گوناگون (مقدونی ، ترک ، عرب و …) در طول تاریخ هرگز نتوانسته است این زبان را از پای در آورد . از سوی دیگر، فارسی، زبانی است که در گذر زمان، دگرگونی های زیادی را برخود پذیرفته است اما این دگرگونی ها نه تنها سبب نابودی این زبان دیر پا نشده بلکه پویایی آن را بیشتر نموده است.

    هنگامی که به این نکته می اندیشیم که چرا چیرگی اعراب و خلافت های اسلامی بر دستگاه اداری مردم این سرزمین هرگز موجب نشد تا زبان فارسی در ایران (مانند زبان رومی در سوریه و لبنان و قبطی در مصر) به فراموشی سپرده شود، به آینده ی این زبان و جاودانگی آن بیشتر امیدوار می شویم نگارنده ی این مقاله بر آن است تادر ادامه نگرانی های موجود نسبت به آینده ی این زبان را در سه مرحله ی جاودانگی زبان فارسی ، چگونگی حمایت از آن و علل تحول در زبان و خط فارسی امروز مورد بررسی قرار دهد:

آ) جاودانگی زبان فارسی: ژیلببر لازار هنگام بررسی شکل گیری زبان فارسی می گوید : «شکل گیری زبان های ملی همواره روندی  پیچیده دارد. به ویژه هنگامی که با زبان معتبر یک تمدن و فرهنگ مواجه باشیم» یکی از نقاط قوت زبان فارسی ، این است که این زبان معرّف یک فرهنگ شناخته شده است. بدیهی است ، زبانی که چنین پشتوانه ی فرهنگی استواری داشته باشد، از بین نخواهد رفت . در این نوشته ، مجال آن نیست که به فرهنگ و تمدن ایران پرداخته شود ، اما به این نکته باید اشاره کرد که زبان فارسی حداقل در دو آزمون دشوار ، به واسطه ی همین پشتوانه ی استوار فرهنگی ، جاودانگی خود را نشان داده است:

   نخست اینکه یورش عرب ها ی مسلمان و چیرگی آنها بر ایرانیان با اینکه موجب شد تا با گذشت یک قرن ، ایرانیان به زبان عربی شعر بگو یند و کتاب بنویسند و نسلی ایرانی اما نا آشنا با زبان فارسی پدید آید ، هرگز نتوانست قوم ایرانی را دچار گسستگی فرهنگی کند. و با گذشت سه قرن ، زبان فارسی نه تنها به عنوان ابزاری برای ارتباط های عادی و روزمره تبدیل شد ، بلکه موجب آفرینش یکی از غنی ترین شکل های ادب جهان گردید.

   آزمون دیگر ، سیاست فرهنگ زدایی اتحاد جماهیر شوری در دوره معاصر، برای ریشه کن نمودن این زبان از سرزمین تاجیکستان است آنان برای رسیدن به هدف خود ، شهرهای بزرگی چون سمرقند و بخارا را ازحوزه ی زبان فارسی جدا کردند، در تصمیم گیری های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی ، ازبک ها را بر تاجیکستان مسلط نمودند ، خط و نگارش فارسی را ابتدا به لاتین و سپس به روسی تغییر دادند ، کهنه سوادانی را که به خط فارسی می نوشتند، تحت تعقیب قرار داده به زندان افکنده و یا کشتند و سرانجام نام زبان فارسی را زبان تاجیکی گذشتند اما هیچ یک از این اقدامات ، نتوانست مانع از آن شود که زبان فارسی در این سرزمین نابود گردد و سرانجام با استقلال جمهوری تاجیکستان زبان و خط فارسی به سرعت در این کشور بالنده شد.

   فارسی زبانی است که شاعران و نویسندگان بزرگ به کمک ان به آفرینش ادبی پرداخته اند. در حقیقت وجود شخصیت های بزرگ ادبی ، حلقه هایی هستند که زنجیره وار ، این زبان بزرگ را همواره استوار نگه داشته است . نویسندگان و شاعران بزرگ ، فرهنگستان واقعی یک ملت هستند . هنگامی که یک ملت ادبیاتی غنی دارد ، حداقل فایده ی آن برای حفظ زبان این است که سایر ملل ، برای ترجمه ی آن آثار ، آموزش آن زبان را نیاز ضروری خود می دانند البته ترجمه ی آثار ادبی فارسی به زبان های بیگانه ، فقط به آثار کهن اختصاص ندارد در دوره ی معاصر نیز آثاری همچون اشعار سپهری ، سووشون سیمین دانشور و … به زبان های زنده دنیا ترجمه شده است.

   هر زبانی با توجه به ساختار خود ، ویژگی هایی برای واژه سازی دارد ؛ مثلا یکی از ویژگی های زبان عربی ، نداشتن چهار واج (پ ، ژ ،گ ، چ ) است . نبودن این واج ها به زبان عربی این امکان را می دهد که واژه های دخیل را (که معمولا یکی از این واج ها را در خود دارند) با تغییری اندک ، به مجموع واژگان خود بیفزاید (مثلا: شات = چَت . غزنطش=گرینویچ) از آن جا که زبان عربی از گروه زبان های سامی است ، یک راه دیگر ساخت واژه در این زبان ، اشتقاق واژه ها بر اساس تغییر شکلی است که به ریشه های سه حرفی یا چهار حرفی داده می شود بنابراین واژه های موجود در این زبان ، نسبت مستقیم با شمار ریشه های ثلاثی و رباعی دارد اما زبان فارسی که از شاخه ی زبان های هند و اروپایی است ، این توان را دارد که با استفاده از روش اشتقاق و ترکیب و تعدد وند ها چندین برابر بیش  از زبان عربی به واژه سازی بپردازد. با نگاهی به دو واژه نامه یکی انگلیسی به عربی و دیگری انگلیسی به فارسی به خوبی می توان به این موضوع پی برد : واژه نامه های انگلیسی به عربی، در برابر تعدادی از واژه ها مجبور به توضیح می شوند اما واژه نامه های انگلیسی به فارسی در برابر همان واژه ها یک معادل فارسی دارند مثلا واژه Mollusque در واژه نامه ی عربی ،« حیوان عادم الفقار» و در فارسی «نرم تنان » معنی شده است یا واژه یConfrontation در واژه نامه ی عربی «جعل الشهود و جاهاً و المقابله بین اقولهم » معنی شده و در فارسی ،معادل «روبه رویی» است.«آکادمی مصر که در تنگنای موانع[واژه سازی ] واقع شده است ، چنین نظر داده که باید از بکاربردن قواعد زبان عربی در مورد کلمات علمی صرف نظر کرد و از قواعد زبان های هند و اروپایی استفاده نمود».

ب) علل تحول در زبان و خط فارسی : از آنجا که زبان حالتی پویا دارد نه ایستا ، ناگزیر تحول پذیر است. تنها زبان و خط فارسی نیست که با گذشت زمان دگرگون می شود . همه ی زبان ها و خطوط دنیا ویژگی تحویل پذیری دارند. عوامل زیر را می توان از جمله علل تحول در زبان و خط فارسی امروز برشمرد:

   1- گسترش وسایل ارتباط جمعی به ویژه شبکه ی جهانی اینترنت ، موجب شده است ایرانیان به ویژه تحصیل کردگان و جوانان ، با انجمن های علمی و دانشمندان و دانشجویان خارجی ارتباط برقرار نمایند . این ارتباط که به زبان و خط انگلیسی برقرار می شود، خود به خود تسلط فارسی زبانان جوان را بر حروف چینی انگلیسی افزایش می دهد و موجب می گردد که آنان ، هنگام ارتباط با فارسی زبانان نیز ، فارسی را با الفبای انگلیسی بنویسند.

   2- بنا به دلایل سیاسی و اجتماعی پس از پیروزی انقلاب اسلامی که این مقاله جای بحث درباره آن ها نیست، ایرانیان بیش از ملت های صاحب فرهنگ کهن دیگر (چین ، ژاپن ، یونان ، مصر و …) در نقاط مختلف جهان پراکنده شده اند . این پراکندگی و دور بودن از حوزه ی زبان فارسی ، پیامدهایی را برای این زبان به همراه داشته است . بسیاری از کودکان این ایرانیان  در آمریکا ، اروپاو … در مدارس غیر ایرانی درس می خوانند و پرورش می یابند بنابراین ، فرصتی برای آشنایی با خط فارسی پیدا نمی کنند و تنها ، زبان فارسی را به واسطه ی استعمال در جمع خانواده فرا می گیرند . این گروه از ایرانیان نیز به دلیل نا آشنایی با خط فارسی ، مطالب فارسی خود را به خط انگلیسی در پایگاه های اینترنتی ، نشریات و کتاب ها به ظهور می رسانند . از طرف دیگر،؛ زبان آن ها به دلیل مجاورت با غیر فارسی زبانان به صورتی طبیعی و غیر محسوس برای خودشان و بسیار محسوس برای ما تحول می یابد .

   3- ترجمه ها یکی دیگر از عوامل تحویل پذیری زبان فارسی است بسیاری از اصطلاحات انگلیسی و فرانسوی ( در جریان قرار دادن ، روی کسی حساب کردن ، بی تفاوت بودن و … ) از طریق ترجمه به زبان فارسی وارد شده اند و امروزه جزیی از زبان فارسی شده اند (گرته برداری معنایی) متاسفانه در بسیاری موارد ، ترجمه ها بر نحو زبان فارسی نیز تاثیر گذاشته اند که از آن جمله می توان به ذکر فاعل همراه با اصطلاح به وسیله در جمله های مجهول اشاره کرد: موش به وسیله ی گربه خورده شد. البته تاثیر ترجمه ها فقط بر زبان فارسی است و در خط تحول ایجاد نمی کند.

    4- متاسفانه در کشور ما جای یک نهاد نظارتی که همه ی نشریات و انتشارات را به استفاده از یک شیوه ی مشخص خط فارسی ملزم کند ، خالی است . هر نشریه ای برای  خود یک شیوه ی رسم الخطی خاص پیشه می کند. فرهنگستان ادب فارسی ، علی رغم سابقه ی هفتاد و چند ساله خود هر گز این وظیفه ی نظارتی را عهده دار نشده است . نگارنده بر این گمان است که اگر فرهنگستان به همان اندازه که به واژه سازی می پردازد بر شیوه ی خط فارسی نظارت می نمود ، دستاورد های بهتری برای زبان فارسی به ارمغان می آورد . البته نباید این نکته را فراموش کرد که یکی از دلایل ضعف فرهنگستان ، اختلاف نظر بین علمای زبان و نگارش فارسی است نگاه هر چند سطحی به انواع کتاب های نگارش و ویرایش و املا و دستور زبان ، این اختلاف نظرها را به خوبی نشان می دهد.

     5- گسستگی ایرانیان از تمدن و پیشینه ی فرهنگی خود ، بنا به هر دلیلی که باشد زبان و خط فارسی را به ضعف و انحطاط می کشاند . زبان فارسی ، بیانگر یک فرهنگ است علت جاودانگی این زبان نیز به همان پشتوانه ی غنی فرهنگی و باستانی بر می گردد این زبان به خیمه ای می ماند که فرهنگ و هویت ایرانی ، ستون های آن هستند این خیمه زمانی فرو می ریزد که ستون هایش را از دست بدهد.

   متاسفانه در سال های اخیر ، بیگانگان تلاش فراوان نموده اند تا فرهنگ ایرانی را که به دلیل آمیختگی دین و ملیت یکی از غنی ترین فرهنگ ها ی جهان است ، وارونه جلوه دهند و ما را قومی بدوی معرفی نمایند اما آنچه بیشتر جای تاسف دارد ، بی توجهی خود ایرانیان به فرهنگ وتمدن باستانی و هویت ملی است بر ذهن کودکانه ی دانش آموزان ما در دوره ی دبستان چند داستان ملی نقش می بندد ؟(جز داستان تولد زال داستان دیگری دیده نمی شود). در برنامه های تلویزیونی چقدر به فرهنگ باستانی  خود پرداخته ایم؟ آیا ملتی که گذشته باستان خود را به فراموش بسپارد ، می تواند حامی زبانی باشد که جزئی جدانشدنی از آن فرهنگ است؟ کدام فرهنگستان در قرن های گذشته زبان ما را از نابودی نجات داده است؟ مسلما آنچه این زبان را محفوظ نگه داشته ، دلبستگی ایرانیان به فرهنگ باستان و ملی در کنار فرهنگ دینی بوده است.

پ) چگونه فارسی را پاس بداریم؟ هر چند که پاسداری از زبان و ادب فارسی وظیفه ی همه ی فارسی زبانان است اما بعضی نهاد ها در این پاس داشت وظیفه ی مستقیم دارند.

   در اساس نامه ی فرهنگستان زبان و ادب فارسی یکی از وظایف این نهاد چنین برشمرده شده است:«حفظ قوت و اصالت زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ملی ایرانیان و زبان دوم عالم اسلام » اگر این نهاد بتواند در کنار گسترش دامنه ی واژگان ، به این شعار خود جامه ی عمل بپوشد و به اصالت زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ملی بپردازد،بسیاری از نگرانی ها برطرف خواهد شد.

   یکی دیگر از نهادهایی که می تواند بیش از فرهنگستان در پاس داشت زبان و خط فارسی تاثیر گذار باشد آموزش و پرورش است. برنامه ریزی مناسب آموزشی در جهت شناساندن هویت ملی و آموزش های یکنواخت و منطقی زبان خط فارسی از وظایف آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش ما باید در برنامه ریزی درس خود به این نکته توجه کند که دانش آموزان این سرزمین ، دانش را از طریق زبان  خط فارسی فرامی گیرند بنابراین آموزش هر چه دقیق تر زبان و خط ، زیر بنای فراگیری دانش و مهارت است . در این زمینه باید روخوانی درست متن ( روان خوانی) و املا (درست نویسی) به عنوان درس های مستقل و اجباری شمرده شده و برای آنها مثلا نمره حداقل 14 در نظر گرفته شود.

   سومین نهاد موثر در پاس داشت زبان و ادب فارسی دانشگا ه ها و مراکز آموزش عالی هستند؛ متاسفانه صاحب نظران زبان و نگارش فارسی که می توانند بر همسان سازی خط تاثیر بسیاری داشته باشند ، اتفاق نظر ندارند و هرکدام بر شیوه ی خاص خود پای می افشرند.

    صدا و سیما نهاد موثر دیگر در اشاعه ی زبان فارسی و حمایت از آن است. این نهاد علاوه بر آن که می تواند در گسترش و یکسان سازی زبان و خط فارسی ایفا ی نقش کند ، می تواند در شناساندن هویت ملی که همانا پشتوانه ی زبان فارسی است نیز موثر واقع شود.

به هر حال هماهنگی بین چهار نهاد یاد شده به صاحبان زبان یک شیوه مشخص در خط و عشق به زبان فارسی به عنوان یک عامل وحدت ملی را القا می کند.

 

پی نوشت ها :

1-      لازار ، ژیلبر : شکل گیری زبان فارسی (ترجمه : مهستی بحرینی ) ، انتشارات هرمس ، تهران ، چاپ اول ص 1

2-      دو ماه نامه طلایه ، مهر و آبان 1374 ، مقاله ای درباره ی واژه سازی در زبان فارسی ، دکتر محمود حسابی ص 11

 

منابع و مآخذ:

1-      لازار، ژیلبر : شکل گیری زبان فارسی ، ترجمه ی مهستی بحرینی ، تهران ، انتشارات هرمس چاپ اول 1384

2-      رواقی ، علی : زبان فارسی فرارودی [تاجیکی] ، تهران انتشارات هرمس ، چاپ اول 1383

3-      دکتر حسابی ، محمود،مقاله ای در باره واژه سازی درزبان فارسی ، دوماهنامه طلایه ،مهروآبان 1374صص 7- 11

4-      متون ادب فارسی و ایین نگارش ، سال دوم فرهنگ و ادب ، چاپ 1368 بخش ایین نگارش ، مقاله ی زبان فارسی را در یابیم ، ابوالحسن نجفی

5-      بهار، محمد تقی ( ملک الشعراء ) ، سبک شناسی ، جلد یک ، تهران ، انتشارات پرستو ، چاپ چهارم ، 1355

 

پست های جدیدتر

نظرات

وردپرس: 0
دیسکاس: 0