نیــا رو تـر ز اَفتــوئیم بِلازه به دلِ ِ شَوئیم به تیامــون نپــوری خَو! ایما هیجاره ری خَوئیم *** بیاء اَر بُنگِ هیــجارت تَش اِینُم هونه شَوگ
نیــا رو تـر ز اَفتــوئیم
بِلازه به دلِ ِ شَوئیم
به تیامــون نپــوری خَو!
ایما هیجاره ری خَوئیم
***
بیاء اَر بُنگِ هیــجارت
تَش اِینُم هونه شَوگارت
زَنُم ور دُهلِ شـوگار
که تا بخت، وابوهه یـارت
***
بگو بینُم ز کــو مالی؟
وه باهیت بهـسه دسمالی
پلنگ کُه نشیــنونُـــم!
تو خــورزا رستــمــه زالی
از کتاب : دا لالا – ” رهدار “
*****
ورگردون وه فارسی:
پیشگام تر از آفتابیم، رقص آتشی بر دل شب هستیم، پس ای خواب! در کمین چشمان ما پنهان نشو! زیرا که ما فریادی بر روی هر خوابی خواهیم بود.
اگر صدای بانگ کمک فریادهایت بگوشم برسد، به خانه ی شب های تاریک تو آتش خواهم افکند، آنگاه بر طبل شب خواهم نواخت تا زمانی که خورشید ِ بخت ، یارت شود.
حالا بگو ببینم! از کدامین آبادی هستی که بر بازویت دستمال پاکیها را بسته ای!
ای پلنگ کوه نشین من! بی گمان تو خواهر زاده رستم زال هستی!
*****
لازم به توضیح است ” کتاب دا لالا ” لالایی هایی است برای مادران لر و به زبانهای بختیاری، لکی، مینجایی و ممسنی و بویر احمدی سروده ام چون این مادران هستند که زبان مادری را باید به فرزندان خود انتقال بدهند وای به حال قومی که زبان نداشته باشد که هویت هم نخواهد داشت زیرا هر هویتی را در زبان آن قوم باید جستجو کرد از این رو خود را ملزم دانستم که تمام زبانها و شاخه های لُری را فرا گیرم شما هم امتحان کنید خیلی آسونه.
” کتاب دا لالا ” رابطی است برای اتحاد زبانی همه لرها… حسین حسن زاده رهدار
نظرات