نام کتاب: تاریخ ایران باستان نویسنده: حسن پیرنیا (مشیرالدوله) شمار برگ ها: جلد یکم ۹۹۹ ، جلد دوم ۱۱۷۴ و جلد سوم ۸۳۱ گنجایش: ۱۱٫۷۱ MB پ
نام کتاب: تاریخ ایران باستان
نویسنده: حسن پیرنیا (مشیرالدوله)
شمار برگ ها: جلد یکم ۹۹۹ ، جلد دوم ۱۱۷۴ و جلد سوم ۸۳۱
گنجایش: ۱۱٫۷۱ MB
پسوند کتاب: PDF
ناشر: نشر الکترونیک جاوید ایران
کتابشناسی: تاریخ ایران باستان کتابی است نوشته میرزا حسن خان پیرنیا که در زمینه ایران پیش از اسلام تالیف شده است. منابع عمده پیرنیا کتابهای فرانسوی، انگلیسی، روسی و آلمانی هستند که ترجمه ای از منابع یونانی و رومی محسوب میشوند. وی از منابع عربی و پارسی هم در سطح گسترده ای استفاده کرده است. وی ابتدا مطالب مورخان باستانی را در زمینه یک مطلب و رویداد تاریخی می آورد، سپس در یک جمع بندی به تجزیه و تحلیل آنها می پردازد و نقطه قوت تاریخنگاری پیرنیا در همین قسمت دیده میشود. بهعنوان نمونه درباره به قدرت رسیدن کوروش هخامنشی نوشته های هرودوت، گزنفون، کتزیاس، دیودو سیسلی و ژوستن را می آورد و در کنار مطالب منابع اسلامی و لوح نبونبد قرار میدهد و به یک نتیجه گیری کلی میرسد. آنگاه در زمینه خویشاوندی کوروش بزرگ با شاه ماد مینویسد: «عقیده کتزیاس که اصلاً کوروش با آستیاگ قرابتی نداشته صحیح نیست؛ زیرا هرودت و دیگر مورخان او را نوه آستیاگ دانسته اند و نوشته های هرودوت بیشتر مورد اعتماد است.» تاریخ ایران باستان از زمان تالیف تاکنون چندین بار به چاپ رسیده است. این مجموعه در سه جلد منتشر شده و همواره مورد استقبال پژوهشگران حوزه تاریخ و علاقه مندان به ایران باستان قرار گرفته است. موضوع اصلی جلد نخست آن سرگذشت ایران در عصر ماد و هخامنشی تا پایان عصر خشایارشاه است. در کنار تاریخ ایران رویدادهای تاریخی مناطقی نظیر مصر،آشور، بابل، سوریه، فلسطین و… نیز در اینجا مطرح میشود. نویسنده از نژادها و خطهای روزگار باستان سخن میراند و منابع تاریخی خود یعنی آثار توسیدید، دیودور سیسلی، پلوتارک، آریان، رازب، استرابون، موسی خورنی، طبری، بلاذری، ابن اثیر و… را معرفی میکند. وی آغاز حکومت مادها را ۷۰۰ ق. م میداند. از ماد با عناویندیوکس، فرورتیش، هووخشتره و اژدهاگ یاد میکند و درباره جنگهای ماد و آشور به تفصیل مینویسد. نحوه به قدرت رسیدن کوروش بزرگ و شرح حال نخستین شاهان هخامنشی موضوع اصلی این جلد از تاریخ ایران باستان است.
در اینجا پیرنیا درباره روابط ایران و یونان هم به تفصیل مینویسد و از تسخیر مناطق مختلف به دست هخامنشیان سخن میگوید. جلد دوم اثر پیرنیا با توضیح درباره نام و نسب سلطنت اردشیر یکم آغاز میشود و با مرگ اسکندر و شرح سیمای او پایان مییابد. در این جلد مولف به بیان رویدادهای زمان خشایارشاه دوم، سُغدیان، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم، ارشک و داریوش سوم می پردازد و نشان میدهد که چگونه اسکندر مقدونی با نبردهای متعدد امپراتوری بزرگ ایران را از پا درمی آورد و به ممالک همسایه ایران نظیر هند و عربستان میتازد. وی درباره دیوان سالاری عظیم عصر داریوشمطالب ارزنده ای مینویسد و از نیروی دریایی، سپاه، داوری، راه ها، چاپارخانه ها، تقویم و سایر پیشرفتهای عصر هخامنشی یاد میکند و مطالب سنگنبشته های این عصر نظیر بیستون را سطر به سطر به نظاره مینشیند. جلد سوم تاریخ ایران باستان با نزاع مقدونی ها بر سر جنازه اسکندر برای رسیدن به قدرت آغاز میشود، با برآمدناشکانیان و شرح حال آنان ادامه می یابد و با بیان معماری عصر پارتی خاتمه می یابد. در این مجلد مولف از جنگ سرداران اسکندر «آنتی پاتر، پلیس پرفون، آنتی گون، کاساندر و…» به سر جانشینی او سخن میگوید و توضیح میدهد که در خلال این نبردها چگونه قلمرو ایرانیان در دست سلوکوس افتاد. سلوکوس و جانشینانش درصدد تحمیل فرهنگ و زبان یونانی بر ایرانیان بودند، آنان بدین منظور «یونانی کردن مشرق را پیش کشیدند، یعنی مانند اسکندر آوردن مردم اروپایی را به مشرق و ایجاد مستعمرات یونانی را در آسیای غربی و ایران و باختر تشویق کردند.» پس از بیان زمینه های فردیانی سلوکیان، پیرنیا از طلوع اشکانیان و علل و عوامل آن میگوید و دوره پارتی را «دوره واکنش سیاسی» ایرانیان در برابر مهاجمان میداند. وی از جغرافیای محل سکونت پارتها مینویسد و شرح حال آنها را از یک دولت محلی تا یک دولت ملی و بزرگ دنبال میکند و شرح حال شاهان اشکانی و روابط آنها را با رقیب جدید ایران در جهان یعنی روم توضیح میدهد و پس از بیان شرح حال فرمانروایان پارتی در بخش تمدنی این کتاب از وسعت، پایتخت، دیوانسالاری، سپاه، امور مالی، مسکوکات و تقویم اشکانیان سخن میگوید. پیرنیا آداب، اخلاق و دین و آیین ایرانیان این روزگار را تبیین میکند. وی بر این باور است که اشکانیان یا پارتیان نیز مانند شاهان هخامنشی در زمینه فرهنگ و دین ملتها تسامح و تساهل داشتند. «دولت پارت در امور مذهبی تبعه خود دخالت نمیکرد و آنها را به احوال خودشان واگذار میکرد». پایان روزگار اشکانیان، پایان اثر پیرنیا است. زیرا پیری و بیماری هر دو از راه میرسند و به وی مهلت نمیدهند تا از ساسانیان هم اطلاعاتی را به تاریخ نگاران ارائه دهد.
نظرات