حدود ١١٠ سال قبل، یک زوج آلمانی برای حل مشکل خود به پزشک مراجعه کردند. شکایت اصلی شوهر این بود که همسرش از اختلال حافظه به شکل روزافزونی رنج میبرد. ز
حدود ١١٠ سال قبل، یک زوج آلمانی برای حل مشکل خود به پزشک مراجعه کردند. شکایت اصلی شوهر این بود که همسرش از اختلال حافظه به شکل روزافزونی رنج میبرد. زن، مدام همسرش را به کارهایی که انجام نداده بود متهم میکرد.
او چیزهایی را که قبلاً میشناخت دیگر به یاد نمیآورد و حتی آموختههای جدید خود را به سرعت فراموش میکرد. مهمترین چالشی که پزشک با آن روبهرو بود یافتن پاسخ این سئوال بود که بیمارش به یک بیماری روحی مانند افسردگی یا اختلال توهمی دچار است یا اینکه دچار یک بیماری بدنی و اختلال مغزی است. پاسخ این سئوال چند سال بعد و پس از مرگ آن بیمار توسط همان پزشک داده شد. او با مطالعه روی سلولهای مغزی بیمار پس از مرگ او، دریافت تغییرات فیزیکی غیر طبیعی در مغز بیمار رخ داده که منجر به تغییر ساختار این سلولها و ایجاد اختلال در عملکرد آنها شده است. نتیجه تحقیقات این پزشک آلمانی که آلویس آلزایمر (Alois Alzheimer) نام داشت منجر به معرفی یک بیماری جدید شد که به افتخار تلاشهای او آلزایمر نامگذاری شد.
علائم و مراحل بیماری
آلزایمر بیماری کند اما پیشرونده سلولهای مغزی است که علت وقوع آن هنوز به صورت کامل شناخته نشده است، اما بسیاری از دانشمندان معتقدند این بیماری به علت تولید و انباشته شدن یک پروتئین غیر طبیعی با نام بتا آمیلوئید در مغز ایجاد میشود.
رسوب این ماده سبب آسیب بخشهایی از مغز و مرگ سلولها میشود. اولین نشانه بیماری اختلالهای حافظه است. افراد خانواده معمولاً این حالت را بخشی طبیعی از روند سالخوردگی میدانند و به همین دلیل نه تنها توجهی به آن نمیکنند بلکه گاهی بیمار را به تمسخر میگیرند، اما پس از گذشت مدت زمانی بیشتر و وقتی بیماری شکل جدیتری به خود گرفت نزدیکان بیمار متوجه میشوند که این اختلال حافظه چیزی فراتر از پا به سن گذاشتن بوده است.
اختلال حافظه در مراحل ابتدایی بیشتر در مورد حافظه کوتاهمدت رخ میدهد. مثلاً بیمار به صورت مکرر فراموش میکند لامپ اتاق یا تلویزیون را در زمان خروج از منزل خاموش کند. یا در خاطرش نمیماند کدامیک از قرصهای روزانهاش را خورده و کدام را مصرف نکرده است. در مرحله پیشرفتهتر، بیمار دچار مشکلات تفکر منطقی و تحلیلی میشود. مثلاً هنگام مطالعه قبضهای صورتحسابهای ماهانه یا فیش حقوقی دچار مشکل میشود. این مسائل میتواند باعث تحریکپذیری و عصبی شدن او شود. ایراد در تفکر منطقی حتی میتواند منجر به این شود که شخص مبتلا توانایی انتخاب لباس مناسب را از دست بدهد. مثلاً با شلوار کوتاه در یک مهمانی رسمی حضور پیدا کند.
در مراحل وخیمتر، بیمار توانایی تشخیص درست زمان و مکان را از دست میدهد. آدرس محل زندگی و نام نزدیکان خود را هم فراموش میکند و در نهایت دچار مشکلات فیزیکی مانند بیاختیاری ادرار شده و در مرحله پایانی بیماری به صورت کامل همه تواناییهای خود را از دست خواهد داد. موسسه آلزایمر آمریکا ١٠ نشانه را به عنوان چراغهای خطر بروز بیماری آلزایمر معرفی و به افراد توصیه کرده است در صورت مشاهده یک یا چند تا از این علائم در خود یا اطرافیانشان حتماً موضوع را با پزشک خود در میان بگذارند. این ده نشانه عبارتند از: اختلال حافظه، اختلال در انجام امور روزمره، اختلالهای گفتاری به علت فراموش کردن پیشرونده کلمات، اختلال در تشخیص زمان و مکان، نارسایی قضاوت و تحلیل منطقی، اختلال در تفکر انتزاعی، قرار دادن اشیا در جای نادرست، تغییر خلق و خو، تغییر شخصیت و از دست دادن قوه ابتکار.
فراموش نکنید هرکدام از ما انسانها در هر سنی ممکن است دچار درجاتی از فراموشی باشیم یا حتی فراموشکاری یکی از ویژگیهای شخصیتی ما باشد. حتی برای یک کودک ده ساله هم پیش میآید نکتهای را که شب قبل از امتحان یاد گرفته و بارها آن را مرور کرده است در جلسه امتحان به یاد نیاورد. اما مسئله مهم این است که آن کودک ١٠ ساله یا اطرافیانش نگرانی از بابت ابتلای او به بیماری آلزایمر ندارند، اما یک فرد بالای ۶٠ سال باید نسبت به فراموشی یا از دست دادن حافظهاش به خصوص زمانی که با سایر علائم ذکر شده توأم شد حساسیت و توجه ویژهای نشان دهد.
عوامل خطرساز
مهمترین فاکتور خطرساز بروز بیماری آلزایمر سن است. احتمال بروز بیماری با افزایش سن و به خصوص در سنین بالای ٧٠ سال افزایش مییابد. آمار نشان میدهد حدود نیمی از افراد بالای ٨۵ سال درجاتی از این بیماری را نشان میدهند، اما این آمار بالا به هیچوجه نباید این تصور را ایجاد کند که آلزایمر بخشی از روند طبیعی پیر شدن انسان است.
بسیارند افراد در سنین بالای ٨٠ و ٩٠ سال که هیچگونه نشانهای از این بیماری در آنها دیده نشده است. اگرچه بیماری در سنین بالای ٧٠ سال بیشتر شایع است، اما دو تا پنج درصد افراد مبتلا در سنین ۴٠ تا ۵٠ سالگی اولین علامتهای بیماری را بروز میدهند. این موضوع میتواند به علت زمینه ژنتیکی بیماری در این افراد باشد. بر اساس نظریه ابتلای ژنتیکی، ایجاد جهشهای ژنتیکی در ژنهای انسان میتواند منجر به بروز آلزایمر شود. در صورت به ارث رسیدن این ژنهای معیوب به نسل بعد، فرزندانی که ژن معیوب را به ارث بردهاند ممکن است در سنین پایینتری دچار بیماری شوند.
فشار خون بالا، بیماریهای عروق کرونر قلب، دیابت و کلسترول بالای خون عوامل دیگری هستند که خطر بروز بیماری را افزایش میدهند. سابقه بروز سکته مغزی نیز میتواند فرد را مستعد ابتلا به آلزایمر کند. پایین بودن سطح سواد فرد عامل دیگری است که نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد. بسیاری بر این باورند که فعالیت بیشتر مغز سبب افزایش ارتباطات میان سلولهای مختلف مغز شده و این افزایش ارتباط و نقل و انتقال اطلاعات سبب افزایش مقاومت مغز نسبت به بیماری میشود. در حقیقت همانطور که بدن برای سلامت، نیاز به فعالیت فیزیکی و ورزش و تحرک دارد میتوان گفت مغز نیز برای سالم ماندن نیاز به ورزش دارد. پس در صورت عدم به کار گیری مغز خطر ابتلا به آلزایمر افزایش مییابد.
پیشگیری و کنترل
اگرچه تاکنون درمان قطعی برای بیماری آلزایمر شناخته نشده است، اما راهکارهای موثری برای پیشگیری و کند کردن روند بیماری وجود دارد.
رژیم غذایی سالم شامل مصرف روزانه سبزی و میوه و کاهش مصرف چربیهای اشباع به علاوه مصرف مناسب مواد غذایی حاوی ویتامینهای “آ، سی و ای” یکی از راههای مهم پیشگیری از آلزایمر است. این رژیم غذایی سبب کاهش خطر ابتلا به فشار خون بالا، دیابت و بیماریهای قلبی عروقی میشود که همگی از عوامل خطرساز بروز آلزایمر هستند. انجام مرتب فعالیتهای ذهنی و فکری مانند مطالعه، شرکت در فعالیتهای گروهی و هرگونه فعالیت دیگری که منجر به استفاده مناسب از مغز شود همگی روشهایی هستند که میتوانند سبب جلوگیری از بروز و پیشرفت این بیماری شوند.
مازیار مهدویفر
نظرات