شعر هبوط به قلم پژمان اریا

صفحه اصلیشعر,ادبیات,موسیقی

شعر هبوط به قلم پژمان اریا

من به لمس لطیف شانه ها به سبزی چشمان تو در روز  و به دندان درد شدید خودم در شب شک دارم اصلاً از رفتن ماه پشت ابر  به فرار بی دلیل گرگ از

مر جنگه مر جنگه -اشعار محلی
بهون من سالهاست سیاهپوش دردهای تاریخ است
شقایق بختیاری
زمان مطالعه: < 1 دقیقه

من به لمس لطیف شانه ها

به سبزی چشمان تو در روز 

و به دندان درد شدید خودم در شب شک دارم
اصلاً از رفتن ماه پشت ابر 

به فرار بی دلیل گرگ از عوعوسگان ِ پخمه 
و تکرار مکرر دوست داشتن از لبان تو مشکوکم

باید برای شمارش ثانیه های ماندۀ زندگی 
دست به دامن لحظه شمار تازه سالی شوم که نیست

ری را دوباره دارم به هبوط فکر می کنم و به صداقتی که هرگز نبوده است . 

بخشی از شعر هبوط به قلم پژمان اریا

نظرات

وردپرس: 0
دیسکاس: 0